مارول سرانجام با فیلم بیوه سیاه به سینماها بازگشت و در حالی که این فیلم به طور گسترده به عنوان یکی از بهترین آثار مجموعه مارول تاکنون معرفی شده است اما خالی از لحظات گیجکننده و حفرههای داستانی نیست.
هشدار: در این مطلب احتمال لو رفتن داستان فیلم بیوه سیاه وجود دارد
این فیلم جدید، داستان مستقل خود را دارد اما همچنان از راههایی به بقیه فیلمهای مجaموعه متصل است که همیشه کاملا منطقی نیستند. همچنین تعدادی جزئیات، مربوط به داستان خود بیوه سیاه نیز وجود دارند که با عقل جور در نمیآیند، اگرچه از سرگرمی و هیجان کلی فیلم کم نمیکنند.
وقایع این فیلم بین فیلمهای کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی و انتقامجویان: جنگ ابدیت اتفاق میافتد و فیلم دو راه مختلف برای ادامه دارد. یکی این که نسبت به پسزمینههای ناتاشا وفادار بماند و دیگری این که با آنچه در فیلمهای بعدی پیش میآید سازگار باشد. در سرتاسر فیلم چند موضوع سرگرمکننده وجود دارد، مانند شرح جزئیات ماموریت بوداپست ناتاشا و هاوکآی و یک داستان اصلی مربوط به لباس ناتاشا در جنگ ابدیت.
وقتی فیلم ها با مضامینی مانند شخصیتهای شرور، توطئههای جهانی، ماشینهای پرنده و کنترل ذهن سروکار دارند، ناگزیر مواردی پیش میآید که از مخاطبان خواسته میشود ناباوری خود را به حالت تعلیق درآورند و به سادگی آنچه را که در مقابل آنها قرار دارد بپذیرند. بیوه سیاه سهم خود را از این موارد دارد و همچنین چندین مغایرت در خط داستانی آن نسبت به سایر فیلمهای مارول وجود دارد.
درایکوف چگونه از انفجار جان سالم به در برد؟
در اوایل بیوه سیاه، یلنا نشان میدهد که ژنرال درایکوف، رهبر اتاق سرخ که ناتاشا معتقد بود سالها قبل او را کشته، در واقع هنوز زنده است. اما دقیقا چگونه ممکن است؟ یک صحنه فلشبک، آن انفجار را نشان میدهد که ناتاشا قصد داشت او و دخترش آنتونیا را بکشد. این انفجار توسط سازمان شیلد برنامه ریزی شده بود که به دقت بالا در اجرای ماموریتها معروف است. آنتونیا بعدا در فیلم بیان کرد که زخم و جراحات شدیدی از آن انفجار برداشته است. با این حال، خود درایکوف هیچ نشانهای از آن حادثه ندارد، حتی یک زخم کوچک. این فیلم هیچ تلاشی در جهت توضیح این که آنها چگونه موفق به زنده ماندن بدون آسیبدیدگی شدند، نمیکند. احتمالا به این دلیل که انجام چنین کاری به صورت قانعکننده، بسیار دشوار است.
چرا الکسی فکر میکند با کاپیتان آمریکا مبارزه کرده است؟
نگهبان سرخ بارها و بارها در سراسر فیلم بیوه سیاه از تقابلهای خود با کاپیتان آمریکا یاد میکند، برخوردهایی که به وضوح غیرممکن است. الکسی برای حضور در جنگ جهانی دوم به عنوان نگهبان سرخ، بسیار جوان است. وقتی الکسی به پیروزی خود در برابر کاپیتان در زندان افتخار میکند، به سادگی میتوان فهمید که این ادعا یک دروغ ساده است که ناشی از منیت و غرور است اما بعدا وقتی از ناتاشا میپرسد که آیا استیو راجرز تا حالا از او نام برده است یا نه، به نظر میرسد که واقعا باور داشته باشد که او و کاپیتان آمریکا با یکدیگر ملاقات داشتهاند. عدم وجود جزئیات بیشتر در داستان بیوه سیاه در مورد این موضوع، باعث میشود که مخاطبان کنجکاوتر شوند.
نگهبان سرخ چگونه قدرتهای ابر انسانی خود را به دست آورد؟
الکسی میگوید که او اولین و تنها سرباز اتحاد جماهیر شوروی بود. این بدان معنی است که روشی که او از آن طریق قدرتهای خود را به دست آورده، قابل تکرار نبوده است. در فیلم شاهین و سرباز زمستان دیدیم که در اواخر دهه ۴۰ و ۵۰ میلادی تلاشهای زیادی برای کپی کردن سرم کاپیتان آمریکا انجام شده است، بنابراین احتمالا شوروی گونهای از آن را از هایدرا خریداری کرده یا آن را از ایالات متحده دزدیده است. از آنجا که مارول اخیرا تعداد زیادی سوپرسرباز را معرفی کرده، توضیح قدرت الکسی نسبتا آسان است اما هنوز جزئیاتی وجود دارد که کاملا واضح نیست.
الکسی چگونه از فعالیت ملینا در برنامه اتاق سرخ خبر داشت؟
پس از نجات الکسی از زندان توسط ناتاشا و یلنا، او به آنها میگوید که هیچ چیز درباره برنامه جدید اتاق سرخ نمیداند اما شاید ملینا بداند. او سپس مکان دقیق او را در اختیار آنها میگذارد و کارهایی را که برای درایکوف انجام میدهد با جزئیات توضیح میدهد. اما الکسی که از اواسط دهه ۸۰ میلادی در زندان به سر میبرد، از کجا این اطلاعات را میداند؟ او لباس قدیمی خود را در خانه ملینا پیدا میکند که به این معنی است که قبل از رفتن به زندان حتما در آنجا زندگی می کرده است اما این مورد، توضیح نمیدهد که او چگونه میداند ملینا هنوز آنجا است یا اینکه هنوز برای اتاق سرخ کار میکند.
چرا ناتاشا و یلنا با کشتن افراد بیگناه مشکلی ندارند؟
فراری دادن الکسی از زندان توسط ناتاشا و یلنا یکی از اصلیترین صحنههای اکشن بیوه سیاه است که تماشای آن بسیار سرگرمکننده است. با این حال، در این سکانس میبینیم که تعدادی افراد بیگناه، مجروح و در جریان فرار کشته میشوند. در این فیلم بسیاری از نگهبانان قبل از سقوط بهمن، به یک پناهگاه فرار میکنند و ناتاشا در حال کشتن کسی نشان داده نمیشود اما خشونت هر سه شخصیت اصلی در این صحنه با شدت حملات آنها در اتاق سرخ برابر است. از آنجا که هیچ یک از این نگهبانان به شخصیتهای شرور و منفی مرتبط نبودند، نحوه برخورد ناتاشا و یلنا با آنها کمی نامفهوم به نظر میرسد.
فرآیند کنترل ذهن در اتاق سرخ چگونه کار میکند؟
از زمانی که ناتاشا اتاق سرخ را ترک کرد، روشهای کنترل انسانی درایکوف بسیار قدرتمندتر و تحقیرآمیزتر شد. با استفاده از میکروتراشههای پیشرفته، او قادر است عملکردهای مغز سربازان خود را تغییر داده و بر رفتار آنها تاثیر بگذارد. حتی در صورت خواست درایکوف، آنها را مجبور به کشتن خودشان میکند. این موضوع، وحشتناک اما غیرقابلباور است و نیاز به تفسیر دارد. ملینا توضیح مختصری در مورد اینکه چرا فقط درایکوف از این فناوری استفاده میکند، ارائه میدهد اما موارد زیادی درباره فرآیند کنترل ذهن اتاق سرخ وجود دارد که مطرح نمیشوند. اسپری سرخ دقیقا چه کاری انجام میدهد؟ آیا بیوهها وقتی تحت تاثیر تراشهها هستند واقعا خودشان نمیدانند؟ و اگر نه، چگونه اسپری خیلی سریع آنها را تغییر میدهد؟
قدرت تقلید تسک مستر چگونه کار میکند؟
یکی از بزرگترین اسرار فیلم بیوه سیاه هویت تسک مستر است، یک سرباز ترسناک اعزامشده توسط درایکوف که میتواند حرکتهای جنگی هر شخص دیگری را کاملا تقلید کند. در آخر فیلم، مشخص شد که تسک مستر کسی نیست جز دختر خود درایکوف، آنتونیا که درایکوف با استفاده از یکی از میکروتراشههای خود او را کنترل کرده است. اگرچه پیچش داستانی جالبی است اما آنتونیا هیچ توضیحی درباره قدرت تسک مستر نمیدهد. آیا با استعداد طبیعی متولد و بزرگ شده است؟ نسخه کمیکبوکی تسک مستر دارای استعداد ذاتی در تقلید بود و آنتونیا نیز میتواند به همین ترتیب باشد.
ناتاشا چگونه از دست راس فرار کرد؟
در پایان فیلم و پس از منحل کردن اتاق سرخ برای همیشه، ناتاشا ترجیح میدهد به جای فرار، خودش را به راس تسلیم کند. با این حال، صحنه بعدی، دو هفته بعد را نشان میدهد که ناتاشا آزاد است. با توجه به مهارتهای او، قابل باور است که فرار کند اما عجیب است که فیلم توضیحی در مورد چگونگی آن ارائه نمیدهد. چرا اگر نقشهاش فرار دوباره بود، با یلنا و دیگر بیوهها نرفت؟ و چگونه توانست از آنجا فرار کند در صورتی که بسیاری دیگر از انتقامجویان نتوانستند؟
چرا یلنا معتقد است هاوکآی باعث مرگ بیوه سیاه شده است؟
در صحنه پس از تیتراژ فیلم، یلنا در کنار والنتینا پس از وقایع بازی پایانی نشان داده میشود و والنتینا ماموریتی عجیب برای این بیوه سابق دارد و آن، کشتن هاوکآی است که والنتینا میگوید مسئول مرگ ناتاشا است. هر طرفداری که بازی پایانی را ببیند، میداند که این یک دروغ است. به نظر میرسد اکثر شخصیتهای دنیای سینمایی مارول میدانند که در بازی پایانی چه اتفاقی افتاده است و یلنا در مورد رابطه ناتاشا و هاوکآی بارها از زبان ناتاشا شنیده است. کمی اغراقآمیز است که او خیلی سریع داستان والنتینا را به عنوان حقیقت بپذیرد اما این موضوع را میتوان در فیلمهای آینده مارول بیشتر توضیح داد.
یلنا و بقیه بیوهها در جنگ ابدیت و بازی پایانی کجا هستند؟
نبردهای عظیم در پایان هر دو فیلم تقریبا همه متحدین انتقامجویان را گرد هم آورد، بنابراین عجیب به نظر میرسد که هیچ یک از اعضای خانواده ناتاشا از او حمایت نکردند. خوشبختانه مانند اکثر حفرههای داستانی یا سوالات بیپاسخ فیلم، این خطا نیز موفقیت کلی آن را خیلی تحت تاثیر قرار نمیدهد.
منبع: Screenrant