- کارگردان: سیدنی لومت
- بازیگران: هنری فوندا، لی جی کاب، جک واردن
- محصول: ۱۹۵۷، آمریکا
- امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۹ از ۱۰
- امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۱۰۰٪
در سال ۱۹۵۷، فیلم «۱۲ مرد خشمگین» جایزهی اسکار بهترین فیلم را به فیلم «پل رودخانه کوای» (the bridge on the river kwai) باخت. نمیتوان چندان خردهای به رای دهندگان گرفت؛ چرا که آن فیلم هم امروزه یکی از شاهکارهای تاریخ سینما است و برای درک سینمای درخشان دیوید لین یکی از بهترین مثالها است.
سیدنی لومت به خوبی با ساختن فیلم «۱۲ مرد خشمگین» جهانی را مقابل چشمان مخاطب قرار میدهد که نهادهای مدنی آن بدون حس مسئولیتپذیری آدمهایش چیزی جز یک ظاهرسازی فریبکارنه و وجودی پوشالی نیست. او به راحتی به نتیجهی مستقیم قضاوت کردنهای اشتباه آدمی میپردازد و در اثری با شکوه به مخاطب نشان میدهد که قبول دربست ظواهر و همچنین پذیرفتن هر چه که در نگاه اول به ذهن میرسد، تا چه اندازه میتواند خطرناک باشد. در واقع فیلم دربارهی فکر کردن قبل از قضاوت است نه آنچه که عموم آن را به معنای قضاوت نکردن میپندارند.
در آن روزگار هنری فوندا به شمایل همیشگی مردان خوب و عدالت خواه تبدیل شده بود؛ مردانی اهل مبارزه برای برپایی نیکی و عدالت در محیط اطراف خود که وجود آنها چند صباحی زندگی را برای همه بهتر میکرد. مردانی که در نبود آنها معلوم نیست تا حالا چه بلایی بر سر انسانیت آمده بود. اما هیچ کدام از نقشهای گذشتهی هنری فوندا در قالب مردان مثبت، به اندازهی نقش آدم مخالفخوان فیلم «۱۲ مرد خشمگین» سیدنی لومت ماندگار نشده است. هنری فوندا در این جا نقشی را بازی میکند که کامل کنندهی با شکوهی برای آن شمایل ماندگار و آن کارنامهی درخشان بازیگری خود است.
در برخورد با فیلم «۱۲ مرد خشمگین» با فیلمی طرف هستیم که مناسبات اخلاقی جامعهی خود را به چالش میکشد و آدمی را متوجه مسئولیت سنگین خود در قبال دیگران میکند. در ابتدای فیلم ۱۱ نفر از اعضای هیئت منصفه به عنوان نمادی از اکثریت جامعه، فقط تا نوک دماغ خود را میبینند و از توان تفکر و تحلیل اوضاع بی بهره هستند. آنها دربست هر چه را که در دادگاه شنیدهاند، پذیرفته و از خود قدرت فکر کردن ندارند؛ به جز یک مرد: نفر دوازدهم با بازی هنری فوندا. او مجبور است تا به جای همه فکر کند و سعی کند تا ۱۱ فرد دیگر را در مسیر درست قرار دهد. از این منظر میتوان او را نماد هنرمند یا روشنفکر یک جامعه در نظر گرفت که مسئولیتی انسانی در قبال تودهی مردم دارد.
اما آنچه که فیلم را جذاب میکند و مخاطب را تا به انتها پای اثر مینشاند، هیچ کدام از اینها نیست. سیدنی لومت داستان خود را چنان پر ضرباهنگ و البته پر تنش تعریف کرده است و روابط افراد را به درستی ترسیم کرده که مخاطب نمیتواند چشم از پردهی سینما بردارد. هر لحظه اتفاقی در قاب فیلمساز میافتد و با وجود اینکه همهی داستان در یک لوکیشن میگذرد اما باز هم تصاویر تئاتری نمیشود و چشمان مخاطب را خسته نمیکند. از سوی دیگر کار گروه بازیگری فیلم درخشان است. همه در قالب نقشهای خود به خوبی ظاهر شدهاند و همین باعث شده تا بازی بی نظیر هنری فوندا هم بیشتر به چشم بیاید.
اکنون نزدیک به ۶۰ سال است که از ساخته شدن فیلم گذشته است اما «۱۲ مرد خشمگین» هنوز هم از فیلمهای مورد علاقهی مخاطبان سینما است؛ چرا که پیام انسانی خود را با بیانی درخشان و در قالب داستانی گیرا تعریف میکند و شخصیتهای میسازد که میتوان آنها را درک و حتی لمسشان کرد.
«جوانی هجده ساله به اتهام قتل پدرش دستگیر شده است و اگر گناهکار شناخته شود اعدام خواهد شد. همهی شواهد بر علیه او است، به ویژه حضور چاقویی در صحنهی جرم بیش از همه بر علیه او گواهی میدهد. حال اعضای ۱۲ نفرهی هیئت منصفهی دادگاه دور هم جمع شدهاند تا دربارهی سرنوشت این جوان بخت برگشته تصمیم بگیرند. ۱۱ نفر از همان ابتدا رأی به گناهکار بودن این فرد میدهند اما یک نفر با بقیه مخالف است …»