کودکی و کسب تجربه
وارن بافت در ۳۰ اوت ۱۹۳۰ میلادی به دنیا آمد. او تنها پسر از سه فرزند خانواده بود و از همان دوران کودکی شم اقتصادی بالایی نسبت به همسن و سالان خود داشت؛ به طوری که در شش سالگی، شش جعبه کوکاکولا را به قیمت ۲۵ سنت از پدر بزرگش خرید و هر بطری را پنج سنت فروخت. او با رفتن به درب خانهها و فروش آدامس، نوشابه کوکاکولا و مجلات هفتگی شروع به کار کرد و برای مدتی نیز در مغازه پدربزرگش مشغول بود. او در ۱۱ سالگی سه سهم شرکت «سایتسسرویس» را به قیمت هر سهم ۳۸ دلار، برای خود و خواهرش خرید. در مدت کوتاهی بعد از خرید سهام، قیمت هر سهم به ۲۷ دلار کاهش یافت. اما وقتی قیمت هر سهم به ۴۰ دلار رسید، او خیلی سریع آنها را فروخت که آن سهام پس از مدت کوتاهی به ۲۰۰ دلار رسید. این تجربه درس بزرگی به او داد: «یکی از اصول مهم سرمایهگذاری، صبر است». در سال ۱۹۴۲ خانواده بافت به واشنگتن دی سی نقل مکان کرد و او در سال ۱۹۴۷ در ۱۷ سالگی از دبیرستان فارغالتحصیل شد. وارن در کنار درس و مدرسه، توانست با توزیع روزنامه ۵۰۰ دلار کسب درآمد کند که در آن زمان مبلغ چشمگیری بود.
ادامه تحصیل و کار در کنار هم
وارن بافت بر این عقیده بود که بیشتر از استادان دانشگاه میداند؛ با این وجود پس از ۲ دو سال نزد خانواده برگشت و برای ادامه تحصیل به دانشگاه نبراسکا رفت و طی سه سال توانست مدرک لیسانس خود را بگیرد. او در سال ۱۹۵۱ برای دوره فوق لیسانس رشته اقتصاد به دانشگاه کلمبیا رفت که در آنجا از وجود دو استاد برجسته در تحلیل اوراق بهادار «، بنجامین گراهام» و «دیوید داد» بهرهمند شد.
بافت تنها دانشجویی بود که در کلاس درس بن گراهام نمره +A گرفت. بعد از فارغالتحصیلی تصمیم گرفت برای گراهام به طور رایگان کار کند، ولی او نپذیرفت. بعد از رد شدن پیشنهاد کار توسط گراهام، وارن در وال استریت به عنوان دلال سهام مشغول به کار شد و سپس یک پمپ بنزین خرید؛ اما چنانکه انتظار میرفت، پمپ بنزین بازدهی نداشت. به همین دلیل او مجبور شد به خانه در اوماها برگردد و در بنگاه پدرش مشغول به کار شود. او از سال ۱۹۵۱ تا ۱۹۵۴ در شرکت «بافت- فالک» به عنوان فروشنده سرمایهگذار شروع به کار کرد. سپس برای دو سال به عنوان تحلیلگر اوراق بهادار در شرکت گراهام نیومن مشغول کار شد و بعد از آن تا ۱۹۶۹ به عنوان شریک عمومی با شرکت بافت همکاری داشت.
ازدواج و زندگی سخت و کم درآمد
او در آوریل ۱۹۵۲ با دختری به نام «سوزان تامپسون» ازدواج کرد. آنها یک آپارتمان مخروبه و پر از موش اجاره کردند و یک سال بعد، فرزند اولشان به دنیا آمد.
تجربهای جدید
در آن سالها سرمایه گذاری او به ایستگاه تکزاکو و چند مشاور املاک محدود بود که هیچکدام برایش سود چندانی نداشت؛ پس تصمیم گرفت در دانشگاه اوماها تدریس کند. قبل از شروع، برای غلبه بر ترس سخنرانی مقابل جمع، دورهای آموزشی را با «دیل کارنگی» گذراند. بعد هم در دانشگاه اصول سرمایه گذاری را به دانشجویانی که میانگین سنشان دو برابر سن خودش بود، تدریس میکرد.
باز شدن در رحمت
در سال ۱۹۵۴ بن گراهام از وی دعوت کرد با حقوق سالانه ۱۲۰۰۰ دلار برایش کار کند و به این ترتیب او با خانوادهاش در حومه نیویورک و در خانهای اجارهای ساکن شدند.
بین سالهای ۱۹۵۰ تا ۱۹۵۶ وارن سرمایه شخصی خود را به طور قابل ملاحظهای افزایش داد. در سال ۱۹۵۴ هم دومین فرزند آنها به نام «هاوارد گراهام» به دنیا آمد که در حال حاضر به عنوان مدیر ارشد اجرایی در شرکتهای برکشایر هاتاوی، شرکت کوکاکولا و آرچر دانیلز میدلند فعالیت میکند.
راهاندازی کسبوکار شخصی
وارن بافت در سال ۱۹۵۶ با کوله باری از تجربه و با تمام سرمایهاش به اوماها بازگشت و موسسه سرمایهگذاری «بافت» را بنا نهاد. سرمایه او در پایان سال به ۳۰۰.۰۰۰ دلار رسید و خانهای بزرگ، مجلل و زیبا خریداری کرد. در همان سال سومین فرزندش هم به دنیا آمد. او همچنان شرکتهایش را توسعه میداد و در سال ۱۹۶۲ به یک میلیونر تبدیل شد.
تأسیس شرکت برکشایر هاتاوی
بعد از رسیدن به موفقیت، بافت تمامی شرکتها را با هم در یک شرکت به نام «برکشایر هاتاوی» تلفیق کرد و در سال ۱۹۶۷ برای برکشایر هاتاوی یک فروشگاه خرده فروشی خصوصی در بالتیمور خرید که خودش مسئولیت ریاست هیئت مدیره آن را بر عهده گرفت. در فاصله سالهای ۱۹۶۵ تا ۱۹۷۵ سهام او و همسرش که سه درصد از سهام را داشت، به ۴۶ درصد رسید.
شهرت میلیون دلاری
بافت شرکت برکشایر هاتاوی را توسعه داد و در صنایع مختلف دیگر نیز سرمایهگذاری کرد. در سال ۱۹۷۹ با دارایی برکشایر، در «»ABC سهام خرید. برکشایر پس از مدت کوتاهی، فروش سهام در ای.بی.سی را پایان داد که به این ترتیب ثروت خالص بافت به ۶۲۰ میلیون دلار رسید و برای اولین بار، نام او در مجله فوربس به عنوان یکی از ۴۰۰ ثروتمند دنیا معرفی شد. او در دهه ۱۹۷۰ شرکتی به نام «سیسکندی» را به مبلغ ۲۵ میلیون دلار خرید. این خرید بزرگترین سرمایهگذاری برکشایر هاتاوی بود و سه سال بعد، سهام شرکت واشنگتن پست هم توسط بافت خریداری شد.
مطالعه و همچنان پیشرفت
بافت با خواندن کتاب گراهام به نام «چه کسی میتواند مشاور خود را پیدا کند» در تجارت خود تحولی ایجاد کرد. او که قصد خرید و سرمایه گذاری در یک شرکت بیمه را داشت، روز یکشنبهای سوار ترن شد و به دفتر مرکزی شرکت بیمه رفت. وقتی به آنجا رسید درها بسته بودند، ولی او منصرف نشد و بیوقفه و محکم در را کوبید تا سرایدار آمد و در را باز کرد. بافت از سرایدار پرسید: «کسی در ساختمان نیست؟» و بخت با او یار بود و به طبقه ششم رفت که هنوز «لوری دیوید سون،» معاون مالی شرکت، کار میکرد. او به سرعت در مورد شرکت و فعالیتهای تجاریاش سوالاتی پرسید و صحبتهای آنها چهار ساعت طول کشید. این تجربه بزرگ بافت در اصرار بر انجام فعالیت خود سبب شد تا برکشایرهاتاوی تمامی شرکت بیمه جیکو را تصاحب کند. در سال،۱۹۸۳ بافت از این شرکت و با ارائه بیمه، میلیونها دلار سود به دست آورد.
او در سال،۱۹۹۸ بیش از هفت درصد سهام شرکت کوکاکولا را خرید و در سال ۲۰۰۲، ۱۱ میلیارد دلار سرمایهگذاری کرد تا دلار آمریکا را در برابر دیگر پولهای در گردش نجات دهد. سود بافت از این معاملهها دو میلیارد دلار بود.
کارهای خیرخواهانه
وارن مخالف انتقال ثروت از نسلی به نسل بعد است؛ به همین دلیل در ژوئن ۲۰۰۶ اعلام کرد بیش از ۷۰ درصد ثروت خود، یعنی ۳۷ میلیارد دلار از ۵۲ میلیارد داراییاش را به صورت کمکهای سالانه به بزرگترین موسسه خیریه دنیا یعنی موسسه «بیل و ملیندا گیتس» میبخشد. اهداف اصلی این بنیاد افزایش سلامت و کاهش فقر شدید در سطح دنیا و در آمریکا و گسترش فرصتهای آموزشی و دسترسی به تکنولوژی اطلاعات است.
این مطلب اولین بار در مجله موفقیت منتشر شده است.