رابرت دنیرو بدون شک یکی از بزرگترین بازیگران تمام دوران است. در حالی که اکثر بازیگران آرزوی بازی در تنها یک فیلم به یاد ماندنی را دارند، فیلم‌شناسی دنیرو پر از شاهکارهایی است که به عنوان آثار کلاسیک در گذر زمان ماندگار خواهند شد. او بیشتر برای کارش در فیلم‌های جنایی شناخته می‌شود، اما بسیار همه‌کاره‌تر از چیزی است که برخی تصور می‌کنند. بازی‌های قوی و مداوم دنیرو در فیلم‌های کمدی، اکشن و علمی-تخیلی نشان می‌دهد که او همچنان مایل به تجربه ژانرهای مختلف و ریسک‌پذیری در اجرای نقش‌هایش است. علاوه بر این، او کارهای تحسین‌برانگیزی را به‌عنوان تهیه‌کننده و کارگردان انجام داده است که نشان‌دهنده‌ی فداکاری او در صنعت سینماست. هنگام فهرست کردن بهترین بازیگران تمام دوران، نام دنیرو اغلب در کنار دیگر غول‌های این صنعت مانند آل پاچینو، جک نیکلسون و دانیل دی-لوییس به چشم می‌خورد.
دنیرو قطعا از سوی جوایز اسکار مورد تقدیر قرار گرفته است. او با هشت نامزدی بازیگری به همراه یک عنوان تهیه‌کننده در فیلم نامزد اسکار بهترین فیلم، “قاتلان ماه گل”، دو جایزه اسکار را برای بازی در فیلم‌های “گاو خشمگین” و “پدرخوانده: قسمت دوم” به ترتیب برای بهترین بازیگر نقش اول و بهترین نقش مکمل مرد دریافت کرده است. حالا او برای نقش‌آفرینی‌اش در فیلم “قاتلان ماه گل” محصول ۲۰۲۳، شانس کسب سومین اسکار را دارد. کمتر کسی می‌تواند با شایستگی هیچ‌یک از نامزدی‌ها یا بردهای او مخالفت کند، اما علاقه‌مندان به سینما که می‌خواهند بهترین آثار دنیرو را ببینند، باید فراتر از انتخاب‌های آکادمی نگاه کنند. در اینجا دوازده تا از بهترین اجراهای رابرت دنیرو که توسط اسکار نادیده گرفته شدند، به ترتیب رتبه‌بندی شده‌اند.

۱۲-Ronin (1998)

فیلم هیجان‌انگیز و اکشن «رونین» محصول ۱۹۹۸ به کارگردانی جان فرانکن‌هایمر، داستان یک مأمور اطلاعاتی سابق آمریکا را روایت می‌کند که برای یافتن و بازیابی یک بسته مرموز (با محتوای ناشناخته) به یک مأموریت انفرادی فرستاده می‌شود. سم (با بازی دنیرو) با صحنه‌های اکشن متعدد روبرو می‌شود و باید در یک ماجرای خطرناک پر از چالش، هوش و استقامت، از چنگ روس‌ها و ایرلندی‌ها فرار کند.

دنیرو در نقش اصلی فیلم، سم، یک جاسوس تیزبین و عصبی را به تصویر می‌کشد. به سبک خاص دنیرو، شخصیت او خونسردی بی‌اهمیتی دارد که با شغلش به عنوان یک مأمور کارکشته به خوبی همخوانی دارد. با وجود بازی‌های درخشان همبازیانش ژان رنو و شان بین، دنیرو هسته‌ی اصلی کل این عملیات است و به طور غیرقابل انکاری بهترین عملکرد خود را ارائه می‌دهد.

۱۱-The Intern (2015)

در حالی که دنیرو برای شخصیت‌های خشن و جدی‌اش شناخته می‌شود، از اوایل دهه ۲۰۰۰ شروع به بازی در کمدی‌های سبک‌تری کرد. «دیدار با والدین» و دو دنباله آن، «با فاکرها آشنا شوید» و «فاکرهای کوچک»، مشهورترین آن‌ها هستند. اما شاید بهترین نقش‌آفرینی او در فیلم «کارآموز» محصول ۲۰۱۵ به کارگردانی نانسی مایرز و با بازی مشترک آن Hathaway باشد. دنیرو در این فیلم نقش بن ویتاکر، یک بیوه ۷۰ ساله را بازی می‌کند که برای یک کارآموزی ارشد جدید در یک استارت‌آپ تجارت الکترونیک مد با رشد بالا در بروکلین که توسط جولز اوستین (با بازی Hathaway) تأسیس شده، درخواست می‌دهد. بن به سرعت خود را به عضوی حیاتی از تیم تبدیل می‌کند، او و اوستین دوستی صمیمانه‌ای برقرار می‌کنند و او همچنین به بسیاری از همکارانش در زندگی کمک می‌کند و نشان می‌دهد که بدون توجه به سن، همیشه می‌توانید بخشی از تیم باشید.
«کارآموز» واقعا یک جواهر دست‌کم گرفته‌شده است و بخشی از این به خاطر دنیرو است که آسیب‌پذیری و مهربانی را به شخصیت خود می‌آورد که باعث می‌شود تماشاگران او را دوست داشته باشند. دنیرو با ه Hathaway شیمی کمدی فوق‌العاده‌ای دارد و این موضوع که دوستی آن‌ها بر اساس نیاز او به یک پدرخوانده نیست، بلکه بر پایه‌ی رفاقت است، باعث تازگی فیلم می‌شود. در حالی که برخی ممکن است با این ایده که این یک اجرای شایسته‌ی اسکار است، تمسخر کنند، اما یک فرد مشهور با ما موافق است: کوئنتین تارانتینو. تارانتینو نه تنها گفت «کارآموز» یکی از بهترین فیلم‌های سال ۲۰۱۵ بود، بلکه گفت این اجرا یکی از بهترین اجراهای دنیرو است. تارانتینو در مصاحبه‌ای با مترو از طریق AV Club گفت:

«یکی از فیلم‌های مورد علاقه‌ام در سال گذشته «کارآموز» ساخته‌ی نانسی مایرز بود. حتی با وجود اینکه فکر می‌کنم رابرت دنیرو در آن فیلم یکی از بهترین اجراهایش را ارائه داد، آن‌ها این فیلم را برای اسکار در نظر نمی‌گیرند. به نظر من فیلمنامه‌ی این اثر در واقع یکی از بهترین کارهای او بود، در حد و اندازه‌ی «این پیچیده است». اما آن‌ها از او نمی‌خواهند بخشی از بحث‌ها باشد.»

۱۰-Brazil (1988)

«برزیل» ساخته‌ی تری گیلیام همچنان یکی از عجیب‌ترین، مسحورکننده‌ترین و غوطه‌ورکننده‌ترین حماسه‌های علمی-تخیلی تاریخ سینما باقی مانده است. سال‌ها پس از انتشار آن، طرفداران فیلم همچنان به کشف تم‌های پنهانی که گیلیام زیر سطح پنهان کرده است، ادامه می‌دهند. «برزیل» با فضاسازی یک جامعه‌ی دیستوپیایی، داستان سام لوری، تکنوکراتی ناامید را روایت می‌کند که عاشق زن رویاهای واقعی (به معنای واقعی) خودش می‌شود.

چرا نقش مکمل دنیرو یک تفریح دلپذیر است؟

با وجود محدود شدن به یک نقش مکمل، دنیرو مسئولیت بازی در نقش تاتل، مبارز عجیب و غریب مقاومت را بر عهده گرفت که فیزیک سورئالیستی او در ابتدا برای سام لوری (با بازی جاناتان پرایس)، بوروکرات ترسو، وحشتناک است. در اجرای او به عنوان تاتل، حس شوخ‌طبعی وجود دارد که رشته‌ی دیگری را از انبوه مهارت‌های بازیگری او به نمایش می‌گذارد. «برزیل» یکی از تأثیرگذارترین فیلم‌های دهه‌ی ۱۹۸۰ است و فقط نشان می‌دهد که دنیرو واقعاً می‌دانست چگونه پروژه‌هایش را انتخاب کند. این فیلم در زمان اکران توسط مخاطبان و آکادمی عمدتاً نادیده گرفته شد، اما تأثیر ماندگاری داشته است.

۹-Jackie Brown (1997)

حیف که بازیگر اصلی «گاو خشمگین» تنها یک بار با کوئنتین تارانتینو همکاری کرده است، چون تعداد کمی از بازیگران می‌توانند دیالوگ‌های رکیک و خاص این کارگردان را با همان دقتی که دنیرو اجرا می‌کند، ادا کنند. ۲۵ سال گذشته است و «جکی براون» همچنان یکی از کم‌ارزش‌گذاری‌شده‌ترین فیلم‌های خالق «داستان عامه‌پسند» است. این فیلم داستان یک مهماندار هواپیما به نام جکی (با بازی پم گrier) را روایت می‌کند که تبدیل به قاچاقچی مواد مخدر می‌شود.

چرا ویژگی‌های این نماد سینما کاملاً با دیدگاه تارانتینو همخوانی دارد؟

نقش لوئیس گارا به دنیرو این امکان را داد تا با ساموئل ال جکسون، که به طور مشابه برای کارش در «جکی براون» نادیده گرفته شد، جملات قصار رد و بدل کند. توانایی دنیرو در به تصویر کشیدن این جنایتکار خونسرد، کم‌حرف و جامعه‌ستیز، با آن شورشی‌گری بی‌اعلا، یکی از نکات برجسته‌ی این اثر سینمایی فوق‌العاده است. در حالی که هم دنیرو و هم ساموئل ال جکسون نادیده گرفته شدند، جوایز اسکار همبازی‌شان رابرت فاستر را با نامزدی بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای اجرای درخشانش در نقش وکیل مدافع، مکس چری، به رسمیت شناخت.

۸-Midnight Run (1988)

Midnight Run یکی از کامل‌ترین فیلم‌های کمدی-جنایی با زوج همکار (Buddy Cop) است که تا به حال ساخته شده است. تصور کنید دنیرو و گرودین باید نقش شخصیت‌هایی را بازی کنند که از هم متنفرند اما در نهایت با هم دوست می‌شوند. این فیلم، داستان رفاقتی خنده‌دار و در عین حال صمیمی بین این دو نفر است که به دنبال حسابدار یک رئیس مافیای فراری می‌گردند.

چه چیزی باعث می‌شود بازی دنیرو در نقش یک جایزه‌بگیر، اینقدر شایسته‌ی تقدیر باشد؟

در حالی که کارگردانی مارتین برست سزاوار ستایش فراوان است، اما این شیمی بین دنیرو و همبازی‌اش، چارلز گرودین، است که باعث می‌شود این فیلم به یک کلاسیک ماندگار تبدیل شود. اجرای دنیرو در نقش جک والش چندبعدی و از چند جهت عالی است، زیرا او به طرز ماهرانه‌ای زمان‌بندی کمدی بی‌عیب و نقص را با چاشنی تلخی یک جایزه‌بگیر و یک پلیس سابق ترکیب می‌کند.

۷-Mean Streets (1973)

اگرچه دنیرو برای چند مورد از همکاری‌هایش با اسکورسیزی جایزه دریافت کرد، اما برای فیلم «خیابان‌های پایین‌شهر» نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد نشد. این فیلم جنایی-هیجان‌انگیز، که یکی از فیلم‌های برجسته ۱۹۷۳ به شمار می‌رود، نویدبخش همکاری‌های آینده این کارگردان و بازیگر بود. فیلم، تلاش گانگستر جزء، چارلی (با بازی هاروی کایتل) را برای پیشرفت و رویارویی او با خطرات دنیای زیرزمینی خلافکاران به تصویر می‌کشد. این، اولین همکاری از همکاری‌های متعدد دنیرو و اسکورسیزی بود.

دنیرو، مجذوب‌کننده در نقش یک فرد غیرقابل پیش‌بینی و پرخاشگر

می‌توان گفت این اجرایی بود که دنیرو را به شهرت رساند. شخصیت او، جانی‌بوی، فردی غیرقابل کنترل است که به دلیل رفتارهای رو به ‌ازدیاد جنون‌آمیزش، حتی بهترین دوستش هم نمی‌تواند به او اعتماد کند. همان‌طور که یک دهه بعد در فیلم «سلطان کمدی» دیدیم، توانایی دنیرو در ایفای نقش چنین شخصیت ساده‌لوح، گستاخ و آزادمردی که درک کج و معوجش از دنیا او را به خطری برای خودش و اطرافیانش تبدیل می‌کند، شگفت‌انگیز است.

۶-Casino (1995)

پس از «رفقای خوب»، اسکورسیزی، دنیرو و جو پشی برای حماسه‌ی جنایی دیگری با عنوان «کازینو» گرد هم آمدند. این فیلم به سراغ یکی از سودآورترین نهادهای آمریکا، کازینو، می‌رود. داستان فیلم درباره‌ی دو دوست صمیمی، یک مدیر کازینو و یک گنده‌لات مافیایی است که برای تصاحب امپراتوری عظیم قمار در لاس‌وگاس و عشق یک زن، به جان هم می‌افتند.سام روثستین، غول کازینو، نمونه‌ی بارز یک شخصیت سرد و بی‌رحم است که دنیرو در طول سال‌ها استاد به تصویر کشیدن آن شده است. با این حال، این آسیب‌پذیری اوست که در صحنه‌های با همسرش (شرون استون) به چشم می‌خورد و برجسته می‌شود.

چرا بازی دنیرو در کازینو، دست‌کم گرفته‌شده‌ترین اجرا اوست؟

در حالی که بازی استون مورد تحسین قرار گرفت، به طرز عجیبی دنیرو از نامزدی اسکار بازماند، که باعث ناامیدی او و طرفداران فیلم شد. از جنبه‌های مختلف، فیلم قربانی تصور بسیاری شد که «کازینو» را تقلیدی از «رفقای خوب» می‌دانستند، همین باعث شد نادیده گرفته شود. با این حال، امروزه این فیلم به عنوان یکی از بهترین آثار مشترک مارتین اسکورسیزی و رابرت دنیرو شناخته می‌شود.

۵-The Untouchables (1987)

«دست نیافتنی‌ها» یکی از فیلم‌های تأثیرگذار دهه‌ی ۱۹۸۰ است و ادای احترامی خونین و دوست‌داشتنی به ژانر جنایی-هیجان‌انگیز به شمار می‌رود. فیلم به دوران ممنوعیت الکل در آمریکا و فروش غیرقانونی مشروبات الکلی توسط گانگستر بدنام، آل کاپون، و نبرد او با الیوت نس (با بازی کوین کاستنر)، مأمور FBI، می‌پردازد. در حالی که بازیگران زیادی سعی در ایفای نقش آل کاپون کرده‌اند، اما تعداد کمی توانسته‌اند مانند رابرت دنیرو در فیلم کلاسیک جنایی-هیجان‌انگیز برایان دی‌پalma، به طرز درخشانی از پس حرکات و رفتارهای این گانگستر افسانه‌ای برآیند.

دنیرو، تجسم کم‌نظیر آل کاپون

آل کاپون نقشی است که از بازیگر می‌خواهد تا اغراق‌آمیز بازی کند و به این قلمرو پرشور و هیجان‌آور وارد شود، اما همانطور که اجرای تام هاردی در فیلم زندگینامه‌ای «Capone» نشان می‌دهد، این نقش را به راحتی نمی‌توان استاد کرد. با این حال، دنیرو موفق می‌شود همچنان یک جنایتکار بی‌رحم و خودشیفته‌ی باورپذیر باقی بماند، حالتی که در اجرای جو پشی در نقش تامی دی‌ویتو در فیلم «رفقای خوب» ساخته‌ی ۱۹۹۰ نیز دیده می‌شود. به نظر می‌رسید رابرت دنیرو برای بازی در نقش آل کاپون به دنیا آمده باشد، و نادیده گرفته شدن این نقش توسط آکادمی جای تأسف است.

۴-Goodfellas (1990)

کم پیش می‌آید فیلمی به ستایش همگانیِ «رفقای خوب» ساخته‌ی ۱۹۹۰ دست پیدا کند. این حماسه‌ی گانگستری مشعل به دست گرفته شده توسط سه‌گانه‌ی «پدرخوانده» را با قدرت به دوش کشید. فیلم داستان هنری هیل (با بازی ری لیوتا) را روایت می‌کند، گانگستری تازه‌کار که مصمم است از نردبان چرب و مه آلود مافیا بالا برود، در حالی که با عشق، فقدان و انگیزه‌های پنهان همکارانش دست و پنجه نرم می‌کند.

چرا بازی او در نقش جیمی کانوی سزاوار توجه بیشتر از سوی جوایز بود؟

تاریخچه‌ی «رفقای خوب» در جوایز اسکار پر از جنجال است؛ تصمیم آکادمی برای اهدای جوایز بهترین فیلم و بهترین کارگردانی به «رقصنده با گرگ‌ها» و کارگردانش کوین کاستنر، با در نظر گرفتن اینکه «رفقای خوب» اسکورسیزی هم در میان رقبا حضور داشت، کاملاً گیج‌کننده است. در حالی که پشی موفق به کسب جایزه‌ی بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد، اما هر دو اجرای درخشانِ رابرت دنیرو و مرحوم ری لیوتا نادیده گرفته شدند. با وجود نقشی که در مقایسه با سایر کارهایش در طول دوران حرفه‌ای‌اش، در حاشیه‌ی ماجرا قرار می‌گیرد، دنیرو همچنان در نقش جیمی کانوی، این گانگستر باوقار و در عین حال تهدیدآمیز، تأثیرگذار ظاهر می‌شود. او به طرز فوق‌العاده‌ای با جو پشی و ری لیوتا هماهنگ می‌شود و این هم‌افزایی روی پرده را برای همیشه به یادگار می‌گذارد.

۳-The Irishman (2019)

«مرد ایرلندی» محصول ۲۰۱۹ نتفلیکس، یکی از بهترین فیلم‌های اورجینال این پلتفرم و حماسه‌ای به مدت سه ساعت و نیم، به نظر می‌رسید هدیه‌ای از خداحافظی سه غول سینما، اسکورسیزی، دنیرو و آل پاچینو باشد. این فیلم تاریخی از داستان واقعی فرانک شیران (با بازی دنیرو)، یک آدمکش برای خانواده‌ی جنایتکار بوفالینو و رازدار جیمی هوفا (با بازی پاچینو)، رهبر اتحادیه‌ی کامیون‌داران، الهام گرفته شده است.

چطور اجرای بی‌احساس او در نقش فرانک شیران سزاوار تحسین بیشتر منتقدان بود؟

دنیرو توانست برای فیلم «مرد ایرلندی» عنوان تهیه‌کننده را به دست بیاورد، اما به طرز عجیبی برای اجرای فوق‌العاده‌اش در نقش فرانک شیران از رقابت بهترین بازیگر مرد جا ماند. این موضوع ناامیدکننده است، به خصوص با در نظر گرفتن اینکه این نقش مانند ادای احترامی به همکاری‌های متعدد دنیرو با اسکورسیزی به نظر می‌رسید. شیران در سال‌های پایانی عمرش، زمانی که این مجرم حرفه‌ای شروع به تأمل درباره‌ی خانواده‌ای می‌کند که در طول زندگی‌اش نادیده گرفته، آسیب‌پذیری نشان می‌دهد. «مرد ایرلندی» میزبان این تغییر شخصیت جذاب است و ستاره‌ی فیلم «خیابان‌های پایین‌شهر» (منظور رابرت دنیرو است) با آسودگی و به شکلی متد (شیوه بازیگری مبتنی بر زندگی درونی شخصیت) از هر مرحله از زندگی بزرگسالی شیران عبور می‌کند. این صرفاً گواهی بر تجربه‌ی وسیع و تطبیق‌پذیری بی‌نقص اوست، چرا که او این قاتل خونسرد و بی‌ادعا را که در انجام هرگونه آدمکشی بدون تردید عمل می‌کند، جان می‌بخشد. این بی‌تفاوتی احساسی تا روزهای آخر عمرش با او باقی می‌ماند.

۲-Heat (1995)

با اینکه هر دو در «پدرخوانده: قسمت دوم» حضور داشتند، اما هرگز رو در روی هم قرار نگرفتند. بالاخره در فیلم حماسی جنایی «مخمصه» ساخته‌ی مایکل مان، دنیرو و آل پاچینو با هم به ایفای نقش پرداختند. این فیلم به هیچ وجه ناامیدکننده نبود؛ «مخمصه» یکی از معدود فیلم‌هایی است که در طول کل مدت زمان نمایش، بیننده به یک اندازه مجذوب شخصیت پلیس و جنایتکار می‌شود، که با در نظر گرفتن زمان تقریبا سه ساعته‌ی «مخمصه»، بسیار قابل توجه است.فیلم، یک تعقیب و گریز مداوم موش و گربه بین سارق جسور بانک، نیل مک‌کالی (با بازی دنیرو)، و مأمور FBI، ویسنِت هانا (با بازی پاچینو) است.

اجرای ظریف دنیرو در «مخمصه» یکی از بهترین اجراهای اوست

نیل مک‌کالی شخصیتی عمیقاً معیوب و کاملاً نفرت‌انگیز است و به راحتی می‌توان گفت او یکی از به‌یادماندنی‌ترین شخصیت‌های دنیرو است. هنر بازی در نقش یک گانگستر، برای دهه‌ها به طور طبیعی در وجود دنیرو نهادینه شده است، اما در «مخمصه»، او نوعی شخصیت ترکیبی از گانگستر و خلافکار باکلاس را به تصویر می‌کشد. مک‌کالی شخصیتی با ظرافت و نزاکت است، و با اینکه شخصیت او از جهات مختلفی نکوهیده است، اما دنیرو این قدرت جادویی را دارد که باعث می‌شود مخاطب نسبت به شخصیتش احساس همدردی پیدا کند. «مخمصه» به فیلمی محبوب و بسیار تأثیرگذار در قرن بیستم تبدیل شده است.

۱-The King of Comedy (1982)

شاهکار مورد احترام مارتین اسکورسیزی محصول ۱۹۸۲، یک لذت درخشان با لایه‌های پنهان و شیطانی است که به افشای فرهنگ سلبریتی و ماهیت ذاتی سطحی آن می‌پردازد. این فیلم با کاوش در شخصیت جذاب روپرت پوپکین، کمدین مشتاق، گمراه‌شده و خودشیفته‌ای را دنبال می‌کند که شیفتگی عجیبی به جری لوئیس، مجری برنامه‌ی گفتگو محور دارد. هیچ اجرایی از دنیرو به اندازه‌ی بازی او در نقش روپرت پوپکین در «سلطان کمدی» تراژیک، آسیب‌پذیر و خنده‌دار نیست.

نمایش الهام‌بخش که شایسته‌ی تحسین‌های بسیار بیشتری بود

روپرت پوپکین، کمدینی فوق‌العاده مغرور است که شیفتگی‌اش نسبت به مجری محبوب شبانه‌ی خود (جری لوییس) را بیش از حد جدی می‌گیرد. او نمونه‌ی بارز کسانی است که به اشتباه باور دارند حق دارند به تخیلات خود برسند. حتی با وجود نادیده گرفته شدن دنیرو در جوایز، اجرای او الهام‌بخش بازی برنده‌ی اسکارِ خواکین فینیکس در نقش شخصیت جوکر در فیلم «جوکر» شد. دنیرو این کمدین شکست‌خورده‌ی با چالش‌های اجتماعی و کمی دیوانه را با چنین شدتِ راسخ و پایداری در توهمِ بااستعداد بودن و سزاوار بودن برای درخشیدن بر پرده‌ی نقره‌ای، به تصویر می‌کشد. این فیلمِ دهه‌ی هشتاد، نگاهی به فرهنگِ سلبریتی و ساختار سلسله‌مراتبی نامرئی‌ای می‌اندازد که باعث می‌شود مردم عادی، سلبریتی‌ها را روی جایگاهی دست‌نیافتنی قرار دهند.