تبحر و تسلّط فارابی بر علوم اسلامی و پایبندی به آنان این امر را تأیید می‌کند که او با الهام از عرفان اسلامی و تأثیر پذیری از مکاتب زاهدانه نوافلاطونیان و فیثاغورثیان به صوفیگری و زهد و موسیقی روی آورده است و لذا با تفکر و آگاهی آن سبک را برگزیده است. فارابی برای پی ریزی زیر بنای محکم فکری خود، با نبوغی فوق‌العاده توام با ایمان کم نظیر خود از مکاتب مختلف علمی و فلسفی مشاء، نو افلاطونیان و فیثاغورثیان، عقایدی را استخراج کرد و به آنان ملزم شد که علاوه بر سازگاری با اعتقادات اسلامی، در راستای ارتقاء فرهنگ علمی و فلسفی اسلامی، مؤثر باشد.

فیثاغورث و افلاطون می گفته‌اند که تأثیر موسیقی و نغمات موزون در انسان از آن جهت است که یادگارهای خوش موزون حرکات آسمان را که در عالم ذر و عالم قبل از تولد می‌شنیده و به آن معتاد بوده‌ایم، در روح ما بر می‌انگیزاند؛ به این معنی که قبل از آن که روح ما از خداوند جدا شود، نغمات آسمانی می‌شنیده و به آن مأنوس بوده‌ایم و موسیقی به واسطه آن که آن یادگارهای گذشته را بیدار می‌کند، ما را به وجد می‌آورد. در زمینه موسیقی نیز، فارابی آثار یونانیان را مطالعه نموده و روش کار وی در ادامه راه فیثاغورث می‌باشد.

اوضاع آشفته اجتماعی عصر فارابی، زمینه گرایش او به موسیقی و تصوف، توأمان فراهم نموده است؛ اما تصوف فارابی تصوفی نظری و متکی بر تحقیق و تأمل است. اساس این تصوف بر مبنای عقلی استوار است و در اندیشه تصوف فارابی زهد و طهارت نفس بدون پشتوانه منسجم عقلانی و تهذیب اخلاقی و عشق، نمی‌تواند انسان را به کمال برساند. از این رو اندیشه و افکار او با صبغه عارفانه و به دور از آداب صوفیه شکل گرفته است. از سویی خلوت موسیقایی فارابی مانع از حضور مؤثر او در اجتماع نبوده است بلکه او را برای برنامه علمی خود و تصمیمات صحیح در زندگی تقویت می‌کرده است. از آن جا که مذهب شیعی نیز چون افراط در سماع و موسیقی و صوفی بودن را جایز نمی‌داند می‌تواند زمینه اعتدال در رویکرد تصوف و موسیقی و پیوند آن دو را در زندگی فارابی فراهم کند.

فهرست مطالب پرونده ویژه: سماع و موسیقی عرفانی در اندیشه عرفانی فارابی

  1. قسمت اول
  2. قسمت دوم
  3. قسمت سوم
  4. قسمت آخر

این نوشته اولین بار در فصلنامه عرفان اسلامی و به قلم محمود آهسته و معصومه روحانی فرد منتشر شده است.