بحران و آشفتگیها، نارسایی در حل مشکلات و مسائل جامعه و نهضتهای فکری و مذهبی عصر عباسی که همزمان با زندگانی فارابی بود، او را به عزلت و انزوایی کشاند که مرهم درد خویش و نبوغ و پرورش استعدادهایش را در موسیقی جستجو میکرد؛ مانند طرحی که او برای تأسیس مدینه فاضله ایجاد کرد، میتواند حاصل تفکرات او باشد که در خلوت و کسب حالات موسیقایی، بر روی آن تمرکز میکرده است حکومت عباسیان در زمان فارابی رو به فساد و تفرقه بود. آشفتگی در جامعه اسلامی آن زمان بیداد میکرد. گروههای مختلف در برابر هم موضع میگرفتند و در پی منافع شخصی خود بودند و این بر آشفتگی و هرج و مرج جامعه میافزود.
فساد اخلاقی عمال دولتی، رشوه خواری، رخوت و سستی در شئون دینی مردم که منجر به مدعیان پیغمبری و دعوت مردم به کفر و مادیات که سرانجام سبب پیدایش مذاهب و فرق در دین اسلام شده بود، اختلافات خونینی را بین این مذاهب و فرق را به وجود آورد که موجب شک و تردید در نفوس عامه گردید. در زمان فارابی مراکز رستاخیز فکری از جمله عراق، حلب و مصر بود. فارابی مانند دیگر دانش دوستان عصر خود، در جستجوی علم و دانش دائماً در حال گشت و گذار بود. این امر نشان میدهد فارابی با اضطراب، تشویش و پریشانی فکری تحت تأثیر نهضتها ی فکری و روشهای علمی روز قرار گرفته و در انتخاب رویه علمی خود از میان اندیشههای متضاد و مذاقهای مختلف محلی، دینی و عرفانی مردد و مشکوک باشد. اما او در نهایت به این نتیجه رسید که بهترین کار سازش دادن نابسامانیها و تشتّت آراء و تفرّق عقاید است، از این رو مسائل دینی را به حکمت آراست. در واقع عقلانی کردن اعتقادات او بود که موجب تعادل افکار او از جمله غایات عرفانی و روش صوفیانه او شد.
اینکه فارابی به انزوا و گوشه گیری و مصاحبت با گلها و ریاحین علاقه وافر داشته و اکثر زندگیاش را در کنار سبزهها و جویبارها و مناظر زیبای طبیعت میگذرانده است، بی شک چنین روحیه و ذوقی نمیتواند جز با دلبستگی به آهنگها و نواهای موسیقی نشاط انگیز باشد. اینکه فارابی کدام صدا و موسیقی را از میان طبیعت و ساز برتر میدانسته، قصد ما نیست، زیرا در هر دو صورت این امر ثابت میشود که او با شنیدن موسیقی به آرامش درون میرسیده و روح او را برای جستجوی علمی آماده میساخته است. از آنجا که ذهن با گوش دادن آهنگ، در دنیای اصوات و ملودیها قرار میگیرد و موضوعی برای توجه و تمرکز پیدا میکند، فارابی نیز با شنیدن ملودی و موسیقی طبیعت، آواز خوش و صدای دلنواز ساز، انس گرفته و با شنیدن آن به دنیای درونی و روحانی خود پرداخته است؛ چنانکه آمده است داوود پیامبر هر از گاهی در کوه و دشت به الحان خوش نوایی سر میداده تا فشار تألمات مکافات قوم را از دل بکاهد و مجدداً بر مردم و اجتماع فرود آید و با قدرت و روحیه مسلطتری به اصلاح امور بپردازد.
امام علی (ع) میفرماید: «و إن شئت ثلّثت به داوود -صلی االله علیه و سلّم -صاحب المزامیر، قاری اهل الجنه» (امام علی (ع)۱۴۱۵ ه.ق، خطبه ۱۶۰:۲۹۸) در اینجا حضرت داود به خاطر آواز خوش و صوت زیبا و داشتن مزامیر (نی) بهعنوان قاری اهل بهشت معرفی شده است. در تفسیر آیه ۱۰ و ۱۱ سوره سبأ، آمده است: یکی از نعمتهای معنوی که خداوند به داوود داده بود، این بود که به هنگام بلند کردن صدا و سر دادن نغمه تسبیح، آنچه در کمون و درون موجودات اطرافش بود، آشکار میگشت. (مکارم شیرازی، ۱۳۷۰، ج ۱۸:۲۹) در اینجا نیز صوت زیبا بهعنوان نعمتی معنوی و باارزش ذکر شده و مورد تمجید قرار گرفته است.
فهرست مطالب پرونده ویژه: سماع و موسیقی عرفانی در اندیشه عرفانی فارابی
این نوشته اولین بار در فصلنامه عرفان اسلامی و به قلم محمود آهسته و معصومه روحانی فرد منتشر شده است.