در این مقاله ۲۵ لحظه‌ی وحشتناک و هراس‌انگیز تاریخ سینما را با هم مرور می‌کنیم که تماشاگران زیادی را زهره‌ ترک کرده‌ و تأثیری ماندگار روی ذهن همه گذاشته است. این لحظات تنها از بین فیلم‌های ترسناک و ژانر وحشت انتخاب نشده‌اند و هر فیلمی که دقایقی هراس و دلهره‌ی عمیق به مخاطبانش منتقل کرده را پوشش داده است.

چه چیزی بیشتر از همه شما را می‌ترساند؟ شاید بارها برایتان پیش آمده باشد که به همراه دوستانتان به تماشای فیلم ترسناکی نشسته باشید و در بعضی لحظات از ترس به خودتان بلرزید، و با کمال تعجب ببینید فرد کنار دستی‌اتان عین خیالش نیست. ترسیدن از چیزی به عوامل گوناگونی بستگی دارد و هر فرد با فرد دیگری فرق می‌کند. ممکن است چیزهایی که از نظر ما ترسناک و هراس‌انگیز است برای فرد دیگری عادی و حتی کسل‌کننده باشد.

برای همین وقتی در فیلمی لحظاتی وجود داشته باشد که تمام تماشاچیان را صرف نظر از دیدگاه و باور و جغرافیای زندگی‌اشان به وحشت بیندازد، باید بدانیم که آن فیلم و آن لحظات با هنرمندی و مهارت زیادی ساخته شده‌اند. ترس و وحشت عمیق راهش را به تاریک‌ترین و عمیق‌ترین بخش‌های روح و روان ما پیدا می‌کند، ولی میزان اثرگذاری‌اش وابسته به زندگی شخصی هر انسان و تجربیات ناگواری است که از سر گذرانده. بعضی‌ها با تاریکی میانه‌ی خوبی ندارند، بعضی‌ها از ناشناخته‌ها می‌ترسند.

 خطر لو رفتن داستان فیلم‌های نام برده وجود دارد

۱. زودیاک (Zodiac) – پوسترها رو خودم درست می‌کنم

فیلم زودیاک
  • محصول: ۲۰۰۷
  • کارگردان: دیوید فینچر
  • بازیگران: جیک جیلنهال، رابرت داونی جونیور، مارک روفالو
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۸۹%

فیلمی از دیوید فینچر درباره‌ی یک قاتل زنجیره‌ای واقعی که کارهای وحشتناک مخصوص قاتلین زنجیره‌ای را انجام می‌دهد، قاتلی که هرگز دستگیر نشد. وقتی این نکات را در ذهنمان داشته باشیم، مواجهه‌ی با تکان‌دهنده‌ترین و دلهره‌آورترین صحنه‌ی فیلم کار سختی خواهد بود؛ جایی که بعد از دو ساعت و ۱۸ دقیقه زمینه‌چینی درباره‌ی زودیاک،‌ فردی را می‌بینیم که احتمالا خودش است.

چه چیزش ترسناک است؟

وقتی کاریکاتوریست سمج و کله‌شق داستان (جیک جیلنهال) به خانه‌ی مردی به ظاهر عادی می‌رود که مظنونش است، دیوید فینچر صحنه را طوری چیده که تنهایی جیلنهال در این موقعیت خطیر بیش از پیش به چشم بیاید. مخاطب حس می‌کند راه فراری نیست و احتمالا او هم قرار است قربانی زودیاک شود. همه چیز از قاب‌بندی نماها گرفته تا نورپردازی هوشمندانه‌ی صحنه، حسی از تهدید و تعلیق تمام نشدنی به بیننده منتقل می‌کند و این صحنه به تأثیرگذارترین و هراس‌انگیزترین صحنه‌ی فیلم تبدیل می‌شود.

جیلنهال دارد توضیح می‌دهد دست‌خط روی پوسترهای فیلم‌ها مشابه دست‌خط زودیاک روی نامه‌هاست که این مظنون احتمالی جمله‌ای به‌غایت وحشتناک می‌گوید: «این پوسترها رو خودم درست می‌کنم. این دست‌خط منه.» جیلنهال و مخاطب فیلم هم‌زمان دچار ترس و هراسی عمیق می‌شوند. به ناگاه مردی که تا چند ثانیه پیش همه چیزش عادی و بی‌خطر به نظر می‌رسید، حالا شبیه هیولایی بی‌رحم شده. جیلنهال تا مدتی در شوک است و نمی‌داند چه کار کند. تصمیم می‌گیرد لحظاتی با مرد همراهی کند و این‌طور جلوه دهد که اتفاق خاصی نیفتاده. حتی با او قدم در زیرزمین تاریک و گرفته‌اش می‌گذارد.

در تک‌تک ثانیه‌های این صحنه ترسی فلج‌کننده جریان دارد که مخاطب را روی صندلی میخکوب می‌کند. وقتی جیلنهال به دنبال مرد وارد زیرزمین می‌شود، ناخودآگاه توی دلتان به او هشدار می‌دهید که نرو!

۲. آرواره‌ها (Jaws) – مونولوگ کویینت

فیلم آرواره‌ها
  • محصول: ۱۹۷۵
  • کارگردان: استیون اسپیلبرگ
  • بازیگران: روی شیدر، رابرت شاو، ریچارد دریفوس
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۹۸%

آرواره‌ها فیلم ترسناکی به حساب نمی‌آید. البته که استیون اسپیلبرگ از تمام مهارت‌هایش استفاده کرد تا تعلیق و تنشی کشنده به بینندگانش القا کند، ولی هر چه نباشد ماجرا سر یک کوسه بود و خیلی از ماها می‌توانیم به‌سادگی و با دور ماندن از دریا جان سالم به در ببریم. تهدیدی که نشانمان می‌داد برای همه‌ی مردم ملموس نبود و احتمال مواجه شدنمان با یک کوسه‌ی خون‌خوار را خیلی کم می‌دیدیم.

ترس واقعی و عمیق این فیلم در صحنه‌ای نهفته است که اتفاقا در آن خبری از کوسه‌ی مکانیکی معروف نیست. در این صحنه کویینت (رابرت شاو) که یک شکارچی کوسه است خاطره‌ای تعریف می‌کند تا بگوید زخم‌هایش چگونه ایجاد شده‌اند. هم‌زمان که جزئیات تجربه‌ی وحشتناکش را روایت می‌کند، موسیقی دلهره‌آور و غریبی پخش می‌شود. کویینت به مت هوپر و مارتین برودی می‌گوید که چطور پیش از این در اقیانوسی پر از کوسه‌های گرسنه بوده و جان سالم به در برده.

چه چیزش ترسناک است؟

در این صحنه رابرت شاو کاری می‌کند تا مخاطب خودش را جای او بگذارد. با توصیف پرجزئیات تصاویری در ذهن تماشاگر می‌کارد تا بدانیم چرا باید از این کوسه‌ی تشنه‌ به خون بترسیم و چرا موقعیت این سه مرد وحشتناک و مرگبار است. صحنه‌ای پر از تعلیق و نگرانی که همه را برای مواجهه‌ی نهایی آماده می‌کند.

۳. جن‌گیر (The Exorcist) – صلیب خونین

فیلم جن‌گیر
  • محصول: ۱۹۷۳
  • کارگردان: ویلیام فردکین
  • بازیگران: لیندا بلیر، الین برستین، مکس فون سیدو
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۸۳%

ترس واقعی از به هم زدن انتظارات و توقعات مخاطب به وجود می‌آید. هیچ‌کس انتظارش را نداشت که یک دختر نوجوان سفیدپوست تجسم شیطان شود و ارواح پلید بدنش را تسخیر کنند. تصور غالب از شیطان همان موجود هیولاوار وحشتناک است که شاخ‌های بلند و پوست قرمز و چشمان آتشین دارد. برای همین وقتی تماشاگران جن‌گیر دختر دوازده‌ ساله‌ای را دیدند که بدنش به تسخیر شیطان در می‌آمد و رفته رفته تغییرات وحشتناک و آزاردهنده‌ای در بدنش شکل می‌گرفت، حسابی جا خوردند و حالشان خراب شد. در این صحنه که شاید برای همیشه در یاد و خاطره‌ی مخاطبان جن‌گیر ثبت شده، دختر نوجوان و بخت‌برگشته‌ی ماجرا جلو چشمان مادرش با یک صلیب به جان خودش می‌افتد. شیطان با مشخص‌ترین نماد مسیحیت، عفت یک دختر معصوم را لکه‌دار می‌کند و بینندگان زیادی متحیر و هراسان در جای خودشان میخکوب می‌شوند.

چه چیزش ترسناک است؟

ویلیام فردکین تصور عمومی درباره‌ی معصومیت و خلوص کودکی را با یک صحنه شکست و تماشاگران جن‌گیر که دهه‌ی ۷۰ میلادی زیست می‌کردند با دیدن آن واقعا تکان خوردند. فردکین به همه نشان داد که پلیدی ممکن است درون هر روحی نفوذ کند. هیچ‌کس در امان نیست و هیچ‌چیزی نمی‌تواند ما را نجات دهد. فرقی نداشت با چه اعتقادات مذهبی و دینی بزرگ شده بودید یا خانواده‌اتان چه دیدگاهی داشتند، با دیدن این فیلم و این صحنه‌ی به‌خصوص متوجه می‌شدید معصومیت تنها یک واژه‌ی خالی از معناست.

۴. آن (IT) – مرگ در فاضلاب

فیلم آن
  • محصول: ۲۰۱۷
  • کارگردان: اندی موسکیتی
  • بازیگران: بیل اسکارسگارد، فین وولفهارد، سوفی لیلیس
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۸۶%

اعتبار اصلی این ماجرا به مینی‌سریالی برمی‌گردد که دهه‌ی ۹۰ میلادی بر اساس کتاب استیفن کینگ ساخته شد و به همه نشان داد که در یک سریال تلویزیونی در حال پخش در ساعات پربیننده هم می‌توان کشته شدن یک بچه را نشان داد. اما نسخه‌ی سینمایی که سال ۲۰۱۷ دیدیم از جهات بیشتری آزاردهنده و ناراحت‌کننده بود. پسربچه‌ی بانمک و معصوم ابتدای فیلم با قاتلش در حالی مواجه می‌شود که او زیر زمین و در فاضلاب ایستاده و از شکاف آبراه کنار خیابان صدایش می‌زند. همه‌ی بینندگان فیلم با دیدن این صحنه می‌دانند که کشته شدن پسربچه اجتناب‌ناپذیر است و کسی نمی‌تواند جلویش را بگیرد، ولی احتمالا هیچ‌کداممان انتظار نداشتیم که قطع شدن دست او را ببینیم. دست قطع شده‌ی یک پسربچه واقعا اتفاق ناجوری بود که تماشاگران را شوکه کرد.

چه چیزش ترسناک است؟

دلقک‌ها واقعا موجودات ترسناک و هراس‌انگیزی هستند و بارها در جاهای مختلف درباره‌ی این قضیه خوانده‌اید. ولی پنی‌وایز، دلقکی که بیل اسکارسگارد در فیلم «آن» نقشش را بازی کرده نوعی دیگر از وحشت را به بینندگان منتقل می‌کرد. آن مدل تکان دادن لب‌ها و خیره شدن چشم‌هایش چیزی نیست که به راحتی بتوانیم فراموش کنیم. وقتی به ناگاه وسط خنده‌های پسربچه خشکش می‌زند و با نگاهی تهدیدآمیز به او خیره می‌شود، چیزی در دلمان تکان می‌خورد. پنی‌وایز مثل هر قاتلی که کودکان را هدف قرار می‌دهد، به‌خوبی می‌داند که چطور با قربانیش بازی کند و در این حین اصلا عطشش را از چشمان ما مخفی نگه نمی‌دارد. در انتها وقتی پسربچه‌ی بی‌گناه ماجرا با درد و ترس و زجر جیغ می‌زند، وحشت جاری در صحنه بیشتر و بیشتر می‌شود.

۵. درخشش (The Shining) – پیرزن

فیلم درخشش
  • محصول: ۱۹۸۰
  • کارگردان: استنلی کوبریک
  • بازیگران: جک نیکلسون، شلی دووال، دنی لوید
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۴ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۸۴%

خیلی‌ها با دیدن صحنه‌ی معروف آسانسور به ترس و هیجان افتادند، ولی همان‌طور که پیش از این اشاره کردیم عنصری که در فیلم‌های ترسناک وحشت می‌آفریند، به هم زدن انتظارات است. در اینجا هم با چنین مسأله‌ای روبه‌روییم، داستان درباره‌ی مردی است که به هتلی جن‌زده قدم گذاشته و آرام آرام سمت جنون و دیوانگی کشیده می‌شود. ولی احتمالا هیچ‌کدام از تماشاگران فیلم توقع نداشتند که در صحنه‌ای از فیلم یک پیرزن وحشتناک و مشمئزکننده را در وان حمام ببینند.

چه چیزش ترسناک است؟

وقتی جک نیکلسون تمام هشدارهایی را که درباره‌ی اتاق ۲۳۷ می‌شنود نادیده می‌گیرد، مخاطبان فیلم منتظر رخ‌دادهای ترسناک و تکان‌دهنده می‌نشینند. ولی با این‌حال هنگامی که زنی زیبا به ناگاه تبدیل به پیرزنی در حال زوال و پوسیدگی تبدیل می‌شود، شوکی ناراحت‌کننده و آزاردهنده به جان همه می‌افتد و حس می‌کنند انگار آب یخ رویشان ریخته‌اند.

۶. بچه رزماری (Rosemary’s Baby) – مراسم

فیلم بچه رزماری
  • محصول: ۱۹۶۸
  • کارگردان: رومن پولانسکی
  • بازیگران: میا فارو، جان کاساوتیس، روث گوردون
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۹۶%

کمتر کسی پیدا می‌شد که دهه‌ی ۶۰ میلادی با سوژه‌ی شیطان و اهریمن شوخی کند، برای همین وقتی رومن پولانسکی فیلمی ساخت درباره‌ی تولد شیطان از طریق بدن یک زن آدمیزاد، خیلی‌ها شگفت‌زده و هراسان شدند.

چه چیزش ترسناک است؟

بارداری و بچه‌دار شدن به خودی خود کار طاقت‌فرسا و سختی است، ولی در بچه‌ی رزماری با نوعی از این مسأله مواجه می‌شویم که واقعا آزاردهنده و ترسناک است. در یک کابوس که چند دقیقه‌ی واقعا طولانی به درازا می‌کشد، مناسک شکل‌گیری نطفه‌ی شیطان را می‌بینیم و ترس از آینده‌ی ناپیدای این زن بخت‌برگشته وجودمان را می‌گیرد. از همان ابتدا حس می‌کنیم که همسایه‌های این زوج جوان یک جوری هستند و مشکلاتی دارند، ولی تا قبل این صحنه به یقین نمی‌رسیم.

۷. میزری (Misery) – شکنجه‌ با پتک

فیلم میزری
  • محصول: ۱۹۹۰
  • کارگردان: راب رینر
  • بازیگران: جیمز کان، کیتی بیتس، ریچارد فارنس‌وورث
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۸ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۹۰%

«از اتاقت بیرون رفتی.» وقتی انی ویلکس با بازی کیتی بیتس این جمله را می‌گوید، همه می‌دانیم که قرار است چه فجایعی رخ دهد. پل شلدون (جیمز کان) بعد از اینکه از یک تصادف جان سالم به در می‌برد، با یکی از هواداران سرسخت کتاب‌هایش آشنا می‌شود که زن مجنونی است. این زن او را در خانه‌اش حبس می‌کند و با انواع و اقسام شکنجه‌های روحی و جسمی آزارش می‌دهد. وقتی پل تلاش ناموفقی در فرار از خانه‌ی این هوادار دیوانه ترتیب می‌دهد، انی ویلکس مجازاتی برایش در نظر می‌گیرد که تماشایش کار ساده‌ای نیست.

چه چیزش ترسناک است؟

در طی زمانی که انی از پل پرستاری می‌کند تا سلامتش را بازیابد، در مقاطعی با رفتارهای خارج از عرف او آشنا می‌شویم. خیلی زود بهش بر می‌خورد و راحت دچار خشمی فراگیر می‌شود، یا به‌ناگاه آرام و صبور رفتار می‌کند. زمانی که پل لحظه‌ای از اتاقش بیرون می‌رود، انی که حالا او را به تخت بسته دورش راه می‌رود و با آرامشی غریب درباره‌ی شکنجه‌ای قرون وسطایی حرف می‌زند و از اتفاق ناگواری می‌گوید که تا دقیاق دیگر بر سر این نویسنده‌ی بی‌نوا می‌آید. سپس بی‌توجه به التماس‌های پل پتکش را به پاهای او می‌کوبد و مچ‌هایش را از جا در می‌آورد.

۸. موجود (The Thing) – کالبدشکافی

فیلم موجود
  • محصول: ۱۹۸۲
  • کارگردان: جان کارپنتر
  • بازیگران: کرت راسل،کیث دیوید، ویلفورد برایملی
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۱ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۸۶%

تماشای از ریخت افتادن بدن انسان و بلاهای وصف‌ناشدنی که سر اعضای گوناگونش می‌آید اصلا خوشایند نیست. تمام عمرمان وقتی به بدن انسان‌ها نگاه می‌کنیم آن را با فرم و ترتیب معمولش می‌بینیم: دو دست، دو پا، یک سر و غیره. بعد با فیلمی به اسم موجود طرف می‌شویم که در آن با جلوه‌های میدانی و عروسک‌های کریه مکانیکی، بدن‌هایی دفرمه نشانمان می‌دهد که در بدترین کابوس‌هایمان هم ندیده‌ایم. داستان درباره‌ی موجودی فضایی بود که به بدن انسان‌ها حمله می‌کرد و ادای صاحب اصلی بدن را در می‌آورد تا کسی متوجه چیزی نشود. در این صحنه، مشغول کالبدشکافی جسدی هستند که احتمال می‌دهند مورد حمله‌ی همین موجود فضایی قرار گرفته و به ناگاه اتفاقی تکان‌دهنده رخ می‌دهد و جسد پیش رویشان مدام و بدون توقف تغییر می‌کند و در هم می‌آمیزد و شکل و شمایل عجیب و ترسناکی به خودش می‌گیرد.

چه چیزش ترسناک است؟

خود صحنه آرام و بی‌اتفاق شروع می‌شود. یک کالبدشکافی معمولی را می‌بینیم که به نظر قرار نیست ماجرای تکان‌دهنده‌ای داشته باشد. تا اینکه در یک لحظه همه چیز به هم می‌ریزد. شکاف روی سینه تبدیل به دهان می‌شود، بعد شکل یک موجود عنکبوت‌مانند را به خودش می‌گیرد. تصاویری پیش چشمانمان می‌آید که تمام تصوراتمان را از بدن انسان به هم می‌ریزد و یادمان می‌آورد که چقدر موجودات شکننده و آسیب‌پذیری هستیم.

۹. هفت (Seven) – چی تو جعبه‌ است؟

فیلم هفت
  • محصول: ۱۹۹۵
  • کارگردان: دیوید فینچر
  • بازیگران: برد پیت، مورگان فریمن، کوین اسپیسی
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۶ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۸۱%

در طول دو ساعت و هفت دقیقه‌ی نفس‌گیر این تریلر به‌یاد‌ماندنی دیوید فینچر، مخاطبان عمیقا درگیر پرونده‌ی جنایی دو کارآگاه به نام‌های سامرست (مورگان فریمن) و میلز (برد پیت) می‌شوند که به دنبال قاتلی زنجیره‌ای و عجیب می‌گردند. قاتلی که قربانیانش را بر اساس هفت گناه کبیره انتخاب می‌کند. در انتهای ماجرا قاتل داستان پرده از آخرین نمایش و مأموریتش بر می‌دارد؛ اینکه گناه آخری که سراغش رفته خشم است و کسی هم که قرار است به خاطر مجازات شود، کارآگاه میلز. او برای تندتر کردن خشم میلز به او می‌گوید که همسرش را کشته و سرش را در جعبه‌ای گذاشته و حالا دارند جعبه را با پیک به آنجا می‌آورند.

چه چیزش ترسناک است؟

وقتی حالت چهره‌ی مورگان فریمن را می‌بینیم که شوکه شده و خشکش زده، می‌فهمیم که دیگر برای همه چیز دیر شده. در طول فیلم کارآگاه سامرست را به‌عنوان مردی محکم می‌شناختیم که به‌ندرت از چیزی تعجب می‌کند و به خاطر سابقه‌ی دور و درازش در پرونده‌های جنایی، تقریبا انتظار همه چیز را می‌کشد. ولی وقتی جعبه را باز می‌کند و به عمق سیاهی و تاریکی بشر خیره می‌شود، می‌فهمد که جنایت آدم‌ها انتها ندارد و گویا هنوز چند چیزی مانده که شوکه‌اش کند.

۱۰. روانی (Psycho) – لبخند کُشنده

فیلم روانی
  • محصول: ۱۹۶۰
  • کارگردان: آلفرد هیچکاک
  • بازیگران: جنت الی، آنتونی پرکینز، ورا مایلز
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۵ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۹۶%

بعضی‌ از ما آدم‌هایی هستیم که خیلی راحت به بقیه اعتماد می‌کنند و پیش‌فرض اولیه‌امان این است که همه مثل خودمان موجودات بی‌آزار و خوبی هستند. پس وقتی برای اولین بار این شاهکار آلفرد هیچکاک را تماشا کردیم و فهمیدیم مردی به ظاهر معصوم و بی‌آزار مثل نورمن بیتس قاتلی زنجیره‌ای و روان‌پریش است، حسابی جا خوردیم. پیش خودمان گفتیم چرا چنین جنایت‌های فجیعی مرتکب شده و اصلا مگر می‌شود؟ پاسخ این سؤالمان در لبخند عجیبی نهفته است که نورمن بیتس می‌زند.

چه چیزش ترسناک است؟

نریشن وحشتناکی که در سر نورمن بیتس جریان دارد و صدای آزاردهنده‌ی مادرش است، و زوم آرامی که روی چهره‌ی آنتونی پرکینز می‌شود احساسات ناخوشایندی به ما منتقل می‌کند. کل این صحنه حسی از انزوا و ترس به ما می‌دهد که با لبخند ناجور و غریب نورمن تکمیل می‌شود. از آن لبخندهای شیطنت‌آمیزی است که شاید روی چهره‌ی خیلی‌ها دیده باشیم، ولی ثانیه‌ای هم فکر نمی‌کنیم ممکن است قاتلی روانی باشند.

۱۱. واترشیپ داون (Watership Down) – کشتار خرگوش‌ها

  • محصول: ۱۹۷۸
  • کارگردان: مارتین روزن، جان هابلی
  • صداپیشگان: جان هرت، ریچارد بریرز، روی کینیر
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۸۲%

مخاطب هدف این فیلم قاعدتا بچه‌هایی بودند که علاقه به کارتون داشتند. بچه‌هایی که از چیزهای بامزه و شیرین خوششان می‌آید؛ چیزهایی مثل خرگوش، سگ و همه‌ی این عناصر مثبت و دوست‌داشتنی. کسانی که به تماشای این فیلم نشستند انتظار همین مؤلفه‌ها را داشتند ولی به یک‌باره دیدند یک سگ کارتونی به جان خرگوش‌ها افتاده و آن‌ها را می‌درد و خونین رها می‌کند، از سوی دیگر خرگوش‌های هاری را می‌دیدند که با هم گلاویز شده‌اند. واقعا هیچ‌چیز صورت خوشی نداشت.

چه چیزش ترسناک است؟

این صحنه جنسی از غم و اندوه و خشونت آزاردهنده نشانمان می‌دهد که معمولا از فیلم‌های دارن آرنوفسکی انتظار داریم، و با همه‌ی این‌ها موفق شده‌اند درجه‌بندی G  برای فیلم بگیرند که یعنی مناسب برای تمامی سنین. اصلی‌ترین و پایه‌ای‌ترین قوانین طبیعت را با خشونت‌بار‌ترین شکل ممکن نشان بچه‌ها داد و تصاویری خلق کرد که هنوز هم برای همه‌ی ما ناراحت‌کننده و تکان‌دهنده است.

۱۲. رگ‌یابی (Trainspotting) – بچه روی سقف

فیلم رگ‌یابی
  • محصول: ۱۹۹۶
  • کارگردان: دنی بویل
  • بازیگران: ایون مک‌گریگور، جانی لی میلر، رابرت کارلایل
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۱ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۹۱%

وقتی فیلمی به کارگردانی دنی بویل و درباره‌ی مواد مخدر و معتادان می‌بینید،‌ باید انتظار درصد بالایی از خودویرانگری و صحنه‌های ناراحت‌کننده را داشته باشید. ولی وقتی آلیسون (سوزان ویدلر) جیغ می‌کشد و ما بچه‌ای مُرده را در گهواره می‌بینیم، صرف نظر از اینکه چه انتظاراتی داشتیم واقعا تکان می‌خوریم و ناراحت می‌شویم. در جای دیگری از فیلم تماشاگران شاهد یک کابوس هستند، کابوس رنتون (ایون مک‌گرگور) که همان بچه‌ی مُرده را سالم و زنده می‌بیند و ما را دچار وحشت و غمی عجیب می‌کند.

چه چیزش ترسناک است؟

با دیدنش احساس ناخوشایندی به ما دست می‌دهد. بچه‌ای را می‌بینیم که دفرمه شده و باد کرده و حالا روی سقف یک اتاق چهار دست‌وپا راه می‌رود. بعدش هم که مثل جن‌گیر سرش را صدوهشتاد درجه می‌چرخاند و ترس و وحشت موجود در لحظه را چند برابر می‌کند. دنی بویل این صحنه را انقدر ادامه می‌دهد تا مطمئن شود تک‌تک بینندگان فیلمش دچار حسی از ترس و وحشت و ناراحتی شوند.

۱۳. کینه (Ju-on) – راه پله

فیلم کینه
  • محصول: ۲۰۰۰
  • کارگردان: تاکاشی شیمیزو
  • بازیگران: مگومی اوکینا، میساکی ایتو، تاکاکو فوجی
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۶۴%

تاکاشی شیمیزو به‌خوبی می‌دانست که راز ترس‌های عمیقی که تا ابد در یاد و خاطره‌ی تماشاگران ریشه می‌دوانند، در صحنه‌هایی نهفته است که با ظرافت و حوصله طراحی می‌شوند و ترس و وحشت را آرام آرام و قطره‌چکانی به درون ذهن و روح آدم‌ها تزریق می‌کنند. داستان کینه درباره‌ی روحی وحشتناک و انتقام‌جو است که برایش فرقی نمی‌کند چه کسی سر راهش بیاید و هر کسی را که به خانه‌ی او بیاید نابود می‌کند. آن‌طور که توضیحات فیلم می‌گوید، وقتی جنایتی فجیع رخ می‌دهد آثار خشم و کینه‌ی آن تا ابد در محل وقوع جرم ماندنی است و حالا بعد از قتل فجیع این زن، هر کسی که پایش را به خانه‌ی محل قتل او بگذارد، مورد نفرین و کینه‌ی او قرار می‌گیرد و چیزی نمی‌گذرد که روح این زن با صدایی که مو به تن همه سیخ می‌کند سراغش بیاید.

چه چیزش ترسناک است؟

صدای زن فیلم‌های کینه از ترسناک‌ترین صداهایی است که شنیده‌ایم. در آوردنش کار سختی نیست و کافی است نفستان را حبس کنید و بریده بریده صدایی از گلویتان بیرون بدهید. ولی این افکت صوتی وقتی با حضور مرگبار این روح تلفیق می‌شود همه را بهت‌زده می‌کند. در این صحنه‌ی به‌خصوص، وقتی روح زن چهاردست و پا از پله‌ها پایین می‌آید ناخودآگاه خشکمان می‌زند. صدای ترسناک با حالات بدن آزاردهنده‌ی او کاری با روح‌وروان ما می‌کند که احساس می‌کنیم فلج شده‌ایم و راهی جز تماشا نداریم.

۱۴. بیگانه (Alien) – آغوش ناگهانی

فیلم بیگانه
  • محصول: ۱۹۷۹
  • کارگردان: ریدلی اسکات
  • بازیگران: سیگورنی ویور، جان هرت، ایان هولم
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۴ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۹۸%

تقریبا همه می‌دانیم در این صحنه چه اتفاقی می‌افتد، ولی وقتی تام اسکریت در آن تونل نمور و تاریک دنبال بیگانه می‌گردد و ردیابش نشان می‌دهد که چیزی به او نزدیک‌ و نزدیک‌تر می‌شود و در انتها به آن لحظه‌ می‌رسیم و از ترس می‌پریم، باز هم دقیقا نمی‌دانیم کدام ثانیه باید آماده‌ی چنین ضربه‌ای باشیم.

چه چیزش ترسناک است؟

محیط و اتمسفر کلی این صحنه. همه جا تاریک و گرفته است و هر کسی را که از تاریکی و فضاهای بسته می‌ترسد به وحشت می‌اندازد. همه‌ی این‌ها را بگذارید در کنار نقش‌آفرینی ورونیکا کارترایت در این صحنه که با اضطراب و وحشتی مثال‌زدنی به اسکریت می‌گوید از آنجا بیرون بیاید. بعد به برگ برنده‌ی این صحنه می‌رسیم، اسکریت نور چراغش را سمت دوربین و ما می‌تابد تا خطر واقعی از چشمان بیننده مخفی بماند و سپس بدون ذره‌ای هشدار، بیگانه را می‌بینیم که به‌ یکباره ظاهر می‌شود و دستانش را سمت او دراز می‌کند، انگار می‌خواهد بغلش کند.

۱۵. حلقه (Ring) – فیلم نفرین‌شده

فیلم حلقه
  • محصول: ۱۹۹۸
  • کارگردان: هیدئو ناکاتا
  • بازیگران: میکی ناکاتانی، هیرویوکی سانادا
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۹۷%

همه چیز درباره‌ی همین فیلم مرموز و عجیب و غریب است. بله همه می‌دانیم که همه چیز خیالی است و کسی قرار نیست با دیدن این فیلم که روی نوار ویدئو و با نیروهای ماورایی ضبط شده، نفرین شود و بعد هفت روز بمیرد. ولی با همه‌ی این‌ها، وقتی فیلم مورد اشاره را از ابتدا تا انتها می‌بینیم و ترسی وصف‌ناشدنی تمام وجودمان را می‌گیرد، ناخودآگاه به خودمان نهیب می‌زنیم که نکند نفرین داستان دامن‌گیر ما هم بشود؟

چه چیزش ترسناک است؟

همه چیز. از اولین ثانیه تا آخرین فریم این فیلم لعنتی مو به تن آدم سیخ می‌کند. تصاویر سیاه و سفیدی می‌بینیم از زنی که جلو آینه موهایش را شانه می‌کند، از مرگ مردم، از چیزهایی که نمی‌شود توضیح داد. انواع افکت‌های صوتی ترسناک و آزاردهنده هم درونش وجود دارد که دل هر بیننده و شنونده‌ای را به لرزه می‌اندازد. شاید بد نباشد ما هم یک کپی از آن بگیریم و به فرد دیگری دهیم.

۱۶. خاطرات یک قتل (Memories of Murder) – نگاه خیره به دوربین

فیلم خاطرات یک قتل
  • محصول: ۲۰۰۳
  • کارگردان: بونگ جون هو
  • بازیگران: سونگ کانگ‌هو، کیم سانگ کیونگ، پارک هایی ایل
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۱ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۹۴%

فیلمی که بونگ جون هو کارگردان حالا اسکاری فیلم انگل درباره‌ی قتل‌های زنجیره‌ای شهر هواسئونگ, گیونگگی در کره جنوبی ساخت. در این فیلم طی دو ساعت و ۱۱ دقیقه سر و کله زدن‌های چند کارآگاه را می‌بینیم که به دنبال قاتل سریالی شهر می‌گردند، قاتلی که احتمالا او را جایی دیده‌اند.

چه چیزش ترسناک است؟

در این صحنه که دهه‌ها بعد از اتفاقات داستان اصلی می‌گذرد، کارآگاه اصلی پرونده پارک دو من (سونگ کانگ هو) به صحنه‌ی یکی از قتل‌ها بر می‌گردد. این کارآگاه حالا بازنشسته شده و با خانواده‌اش روزگار می‌گذراند، ولی هنوز فکرش درگیر قاتلی است که نتوانست دستگیر کند. در همین لحظه که مشغول بررسی صحنه‌ی جرم سالیان پیش است، دختربچه‌ای می‌آید و به او می‌گوید که مرد دیگری هم به آنجا آمده بوده و عین او رفتار کرده و به این نقطه خیره شده. وقتی از دختربچه می‌پرسد مرد چه شکلی بود، او جواب می‌دهد: «ساده بود… آدم معمولی‌ای بود»

پارک دو من نگاهی خیره به دوربین می‌اندازد و به فکر می‌رود. آدمی معمولی؟ در آن سال‌ها چند نفر که به ظاهر معمولی و عادی بودند از کنار او گذشتند؟ هر کدام از آن‌ها ممکن بود قاتل پرونده‌اش باشد و حالا آزاد و رها در دنیا می‌چرخد.

۱۷. کشتار با اره‌ برقی در تگزاس (Texas Chainsaw Massacre) – قتل با چکش

فیلم کشتار با اره برقی
  • محصول: ۱۹۷۴
  • کارگردان: توب هوپر
  • بازیگران: گانر هانسن، ماریلین برنز، جیم سیدو
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۵ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۸۹%

باورتان بشود یا نه، در این فیلم که از عنوان تا شهرتش خبر از خون و خون‌ریزی می‌دهد، خبری از صحنه‌های خشونت‌بار و جنسی فیلم‌های ترسناک معمول نیست. به جایش تنش و تعلیقی فلج‌کننده در تمام لحظاتش جریان دارد که بینندگان را آزار می‌دهد. چند دختر و پسر جوان به روستایی حاشیه‌ای می‌روند و یکی یکی قربانی خانواده‌ای عجیب و دیوانه می‌شوند. اولین قربانی ویلیام ویل است که صدایی شبیه ضجه‌های یک خوک را می‌شوند که از خانه‌ای متروک می‌آید. مثل تمام شخصیت‌های بخت‌برگشته‌ی فیلم‌های ترسناک ، ویلیام هم بی‌خبر از همه جا وارد این خانه می‌شود و اتفاقی می‌افتد که نباید بیفتد.

چه چیزش ترسناک است؟

صداگذاری و قاب‌بندی این صحنه مخاطب را خلع سلاح می‌کند. در لحظات اولیه همه چیز در یک فاصله‌ی امن برگزار می‌شود و برای همین حسی از آسودگی سراغمان می‌آید و فکر می‌کنیم قرار نیست اتفاق ناجوری بیفتد. ولی همه چیز به تدریج تهدید‌آمیز می‌شود. این مرد جوان بخت‌برگشته پایش را داخل خانه‌ی تاریک می‌گذارد و سمت جایی می‌رود که صدا را شنیده. و درست در همین لحظه است که فاجعه رخ می‌دهد. هیولای مهیب داستان با پیشبند قصابی ظاهر می‌شود و با چکشی بزرگ به سر او می‌کوبد. خبری از موسیقی پرتعلیق و زوایای دوربین اغراق‌شده نیست تا به ما یادآوری کند این یک فیلم است. برای همین با چشمانی از حدقه در آمده و نفس‌هایی حبس‌شده جان دادن پسر جوان را می‌بینیم که در اثر برخورد ضربه‌ی چکش بی‌اختیار به خودش می‌پیچد و می‌لرزد. صورت‌چرمی اما هنوز کارش با او تمام نشده. ضربه‌ی محکم دیگری می‌زند و او را سمت خودش می‌کشد و در کرکره‌ای را می‌بندد. و ما به عنوان مخاطب مجبوریم تصور کنیم که چه بلاهای فجیعی قرار است سر او بیاورد.

۱۸. دشمن (Enemy) – عنکبوت غول‌پیکر

فیلم دشمن
  • محصول: ۲۰۱۳
  • کارگردان: دنی ویل‌نو
  • بازیگران: جیک جیلنهال، ملانی لورنت، سارا گادون
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۹  از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۷۱%

داستان فیلم به این صورت است: جیک جیلنهال نقش یک استاد تاریخ بی‌حوصله و خسته از روزمرگی را بازی می‌کند که روزی به شکلی اتفاقی متوجه می‌شود فرد دیگری درست شبیه او وجود دارد، یک همزاد که با او مو نمی‌زند. ولی او تا جایی که می‌داند برادر دوقلویی ندارد و مشخص نیست این شباهت بسیار زیاد از کجا شکل گرفته. صحنه‌ی مورد اشاره‌ی ما ارتباط چندانی با این خط داستانی ندارد و فیلم دشمن هم فیلم ترسناک به حساب نمی‌آید و لحظات وحشت‌آور زیادی به ما نشان نمی‌دهد، ولی هراسی روان‌شناختی به بیننده معرفی می‌کند.

چه چیزش ترسناک است؟

به یکباره عنکبوتی غول‌پیکر را می‌بینیم که روی سقف اتاق جا خوش کرده و با حالتی تهدید‌آمیز تکان می‌خورد. فیلم درباره‌ی مردی بود که به دنبال همزادش می‌رفت و دیدن چنین صحنه‌ای واقعا عجیب و دور از انتظار بود. بدون هر نوع هشدار یا زمینه‌چینی، یا اشاره‌هایی که به ما بگوید لحظاتی را در خواب می‌گذارنیم، با چنین صحنه‌ای مواجه می‌شویم و نمی‌دانیم دلیلش چیست، ولی قطعا با دیدن این عنکبوت غول‌آسا تکانی می‌خوریم و به وحشت می‌افتیم. فیلم دشمن از ابتدا بیننده را گمراه می‌کند و مخاطب بخت‌برگشته که گاردش را پایین آورده و انتظار ترس‌های یهویی یا لحظات مدل فیلم‌های ترسناک را ندارد با دیدن چنین چیزی به‌شدت جا می‌خورد.

۱۹. حس ششم (The Sixth Sense) – روح در آشپزخانه

فیلم حس ششم
  • محصول: ۱۹۹۹
  • کارگردان: ام نایت شیامالان
  • بازیگران: بروس ویلیس، هیلی جوئل ازمنت، تونی کولت
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۱ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۸۶%

در یکی از صحنه‌های معروف فیلم حس ششم، کول پسربچه‌ی معصومی که توانایی دیدن ارواح را دارد در چادرش مخفی شده تا به گمان خودش از شر ارواح در امان باشد. ولی وقتی مجبور می‌شود برای دستشویی رفتن از چادرش خارج شود، اتفاقات ناجوری می‌افتد. دمای خانه پایین می‌آید و ناگهان با روح زنی در آشپزخانه مواجه می‌شود. وحشت‌زده‌تر از قبل و دوان دوان به چادرش بازمی‌گردد.

چه چیزش ترسناک است؟

خیلی‌هایمان از ارواح وحشت داریم و می‌ترسیم تعدادی از آن‌ها در گوشه‌های تاریک خانه برایمان کمین کرده باشند. ولی در هالیوود و فیلم‌های ترسناک معمولا تصویری از ارواح نشانمان می‌دهند که زیادی اغراق‌شده است. با چهره‌هایی شیطانی و هیبت‌هایی فرازمینی. نکته‌ی مثبت حس ششم و ارواحی که نشانمان می‌داد، عادی بودنشان بود. انگار با جسدهای متحرک آدمیزادی رو به رو بودیم که هر کدام نشانه‌هایی از زمان مرگش همراهش بود. وحشت عمیق این صحنه هم به خاطر غیرمنتظره بودنش است. فکر می‌کردیم قرار است با روحی مواجه شویم که چهره‌ای شیطانی و ماورایی دارد و وقتی با یک آدم عادی رو به رو شدیم بیشتر ترسیدیم.

۲۰. نبض (Pulse) – زنی در راهرو

فیلم نبض
  • محصول: ۲۰۰۱
  • کارگردان: کیوشی کوروساوا
  • بازیگران: هاروهیکو کاتو، کویوکی، کورومه آریساکا
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۶ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۷۵%

در این فیلم ترسناک کیوشی کوروساوا می‌بینیم که ارواح قصد دارند از طریق اینترنت به زندگی مردم حمله کنند (مثل کاری که توییتر کرده). در جایی از فیلم رایوسوکه با موقعیت هولناک و بدی مواجه می‌شود و در یک راهرو با زنی عجیب و غریب گیر می‌افتد. همه جا تاریک است و نمی‌تواند چهره‌ی زن را ببیند. هر چه زن نزدیک و نزدیک‌تر می‌شود، حرکاتش ترسناک‌تر به نظر می‌رسد و انگار کنترلی روی اعضای بدنش ندارد، ولی موفق می‌شود به شکلی حیوانی و غیرانسانی تعادلش را حفظ کند. تمام حرکات این زن وحشت‌آور است و راهروی تاریک و خالی از آدمیزاد هم کمکی به ماجرا نمی‌کند.

چه چیزش ترسناک است؟

زن ترسناک ژاپنی که پیش می‌آید در ابتدا شبیه هر زن عادی و معمولی دیگری است. ولی وقتی شروع به حرکت می‌کند و راه رفتن عجیب و وحشتناکش را می‌بینیم به خودمان می‌لرزیم. انگار از جهانی دیگر در این راهروی تاریک و خفه ظاهر شده و بین جهان ما و جهان مردگان غوطه‌ور است. چهره‌اش عجیب و غریب و شیطانی نیست و شکل یک هیولا تصویر نشده، برعکس شبیه یک زن عادی و معمولی است و همین ترس صحنه را بیشتر می‌کند.

۲۱. سکوت بره‌ها (Silence of the Lambs) – دید در شب

فیلم سکوت بره‌ها
  • محصول: ۱۹۹۱
  • کارگردان: جاناتان دمی
  • بازیگران: جودی فاستر،‌ آنتونی هاپکینز، اسکات گلن
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۶ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۹۶%

وقتی سکوت بره‌ها به صحنه‌های پایانی می‌رسد و می‌بینیم اف‌بی‌آی خانه‌ی قاتل زنجیره‌ای را پیدا کرده و قرار است حمله‌ای برای دستگیریش ترتیب دهند، کلاریس (جودی فاستر) که سرنخ‌های دیگری را دنبال می‌کرده به جای متفاوتی می‌رسد. بوفالو بیل را می‌بینیم که خودش را تر و تمیز می‌کند تا در را باز کند. در همین لحظه و وقتی همه فکر می‌کنیم مأمورین اف‌بی‌آی قرار است بریزند تو و دستگیرش کنند، می‌بینیم کلاریس تک و تنها پشت در ایستاده و متوجه می‌شویم تمام مدت فریب کارگردان را خورده‌ایم. در ادامه صحنه‌ای نفس‌گیر می‌بینیم که در تاریکی مطلق می‌گذرد و بوفالو بیل با دوربین دید در شب به دنبال کلاریس می‌افتد که چشمانش هیچ‌چیزی را در تاریکی نمی‌بیند.

چه چیزش ترسناک است؟

یکی دیگر از نمونه‌های ایجاد ترس با تعلیق کشنده. همه حس می‌کنیم که قرار است اتفاق مرگباری رخ دهد، ولی اصل ماجرا برای همه ناشناخته است. تا اینجای کار مخاطبان فیلم دیده‌اند که بوفالو بیل پوست قربانیانش را می‌کند تا برای خودش هویتی تازه بسازد. در این صحنه اصلا انتظارش را نداشتیم که کلاریس با ضدقهرمان اصلی ماجرا رو در رو شود و مبارزه‌ی نهایی فیلم را رقم بزند. داستان در زمانی می‌گذرد که خبری از گوشی‌های موبایل نبود و برای همین کلاریس تک و تنهاست.

۲۲. جیغ (Scream) – فیلم ترسناک دوست داری؟

فیلم جیغ
  • محصول: ۱۹۹۶
  • کارگردان: وس کریون
  • بازیگران: نیو کمپل، کورتنی کاکس، دیوید آرکت
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۷۹%

نکته‌ی جالب و بامزه‌ی فیلم جیغ این بود که قربانیان ماجرا از وضعیتشان به‌خوبی با خبر بودند. انگار همه در فیلم ترسناکی حضور داشتند که این‌بار به جای تماشاچی، باید نقش قربانی را بازی می‌کردند. ولی جیغ از ابتدا به این صورت شروع نمی‌شود. تلفنی زنگ می‌خورد و درو بریمور (قربانی) آن را جواب می‌دهد. وقتی فرد ناشناس پشت تلفن به سرعت تغییر موضع می‌دهد و از حالت دلربای قبلی به فردی تهاجمی تبدیل می‌شود، حرف‌هایی بینشان می‌شنویم که مخاطب را میخکوب می‌کند.

چه چیزش ترسناک است؟

باید زمان ساخته شدن فیلم را در نظر بگیریم. سال ۱۹۹۶ بود و هنوز گوشی‌های موبایل مثل امروز در دسترس همگان قرار نگرفته بود. برای همین ۸۰ درصد مواقع نمی‌دانستیم چه کسی پشت خط است. اینکه یک قاتل روانی شماره‌اتان را پیدا کند و پشت تلفن آزارتان دهد ایده‌ای ملموس و به‌شدت ترسناک به حساب می‌آمد.

۲۳. یک مکان ساکت (A Quiet Place) – میخ

فیلم یک مکان ساکت
  • محصول: ۲۰۱۸
  • کارگردان: جان کرازینسکی
  • بازیگران: امیلی بلانت، جان کرازینسکی، نوآ جوپ
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۵ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۹۶%

ماجرا از این قرار است: موجوداتی بیگانه و خون‌خوار که با شنیدن صدا به دنبال قربانیانشان می‌افتند، کل دنیا را گرفته‌اند و درصد زیادی از انسان‌ها را از بین برده‌اند. اگر ساکت و بی‌صدا باشید زنده می‌مانید، ولی اگر کوچک‌ترین صدایی تولید کنید مرگتان حتمی است. خانواده‌ای در یک مزرعه زندگی می‌کنند و مدتی موفق می‌شوند این موجودات را دور نگه دارند. تمام تمهیدات لازم را برای زندگی بی‌سروصدا فراهم می‌کنند و روزگار می‌گذرانند. تا اینکه طی اتفاقاتی پای این موجودات به مزرعه‌اشان باز می‌شود. و در این صحنه‌ی به خصوص، مادر خانواده که دوباره باردار است پایش را اشتباهی روی یک میخ می‌گذارد، و حالا اگر جیغ یا فریادی بزند موجب مرگ خود و خانواده‌اش خواهد شد.

چه چیزش ترسناک است؟

همه با این موقعیت احساس نزدیکی می‌کنیم. به عنوان موجوداتی دو پا که از پاهایمان برای راه رفتن استفاده می‌کنیم، می‌دانیم که اگر پا برهنه روی یک میخ برویم چه درد ناجوری خواهد داشت. تازه علاوه بر همه‌ی این‌ها، امیلی بلانت در این صحنه حامله هم هست. واقعیتی که وضعیت را پیچیده‌تر و بحرانی‌تر از قبل می‌کند و باعث می‌شود ما به عنوان مخاطب فیلم مدام در نگرانی و اضطراب و ترس باشیم.

۲۴. رِک ([Rec]) – صحنه‌ی پایانی

  • محصول: ۲۰۰۷
  • کارگردان: پاکو پلاسا
  • بازیگران: مانوئلا بلاسکو، خاویر بوتت
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۴ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۸۹%

یکی دیگر از فیلم‌های مدل ماکیومنتری،‌ ژانری که خیلی‌ها را شیفته‌ی خودش کرده و خیلی‌ها هم از آن بی‌زارند. ولی تقریبا هر کسی که فیلم رِک را دیده قبول دارد که در بین این دست آثار، فیلم بسیار خوب و تأثیرگذاری است. یک نکته‌ی بسیار مهم این فیلم، حرکت نرم و ملایم دوربین است. خیلی از آثار این ژانر، مدل فیلم‌برداری روی دست را بهانه می‌کنند و انبوهی تصویر کج و معوج به ما نشان می‌دهند. ولی در اینجا حتی وقتی لحظات پر جنب و جوش را می‌بینیم، حواس فیلم‌بردار بوده که به ما سردرد ندهد و چشمانمان عذاب نکشد. در انتهای فیلم،‌ وقتی آنجلا خبرنگاری که بدترین شب را برای گزارش گرفتن انتخاب کرده، بالاخره با موجودی شیطانی رو به رو می‌شود که باعث و بانی اتفاقات مرگبار آن شب است، تماشاگران فیلم صحنه‌ای را می‌بینند که هرگز فراموشش نخواهند کرد.

چه چیزش ترسناک است؟

همه می‌توانیم حدس بزنیم نتیجه‌ی این اتفاقات چیست. وقتی با چشمانی از حدقه درآمده موجود عجیب و به‌غایت ترسناک را می‌بینیم و خودمان را جای آنجلا و فیلم‌بردار می‌گذاریم، واقعا فلج می‌شویم. انگار اگر ذره‌ای تکان بخوریم سراغ ما هم می‌آید. البته که اتفاق نهایی فیلم اجتناب‌ناپذیر است (و مقدمات قسمت دوم را هم فراهم می‌کند) ولی همه ته دلمان می‌خواهیم ماجرا به خیر و خوشی تمام شود و این موجود کریه و بدهیبت که ترسناک‌ترین کابوس هر انسانی است بدون پیدا کردن خبرنگار و فیلم‌بردار راهش را بکشد و برود.

۲۵. موروثی (Hereditary) – سر قطع‌شده

فیلم موروثی
  • محصول: ۲۰۱۸
  • کارگردان: آری آستر
  • بازیگران: تونی کولت، میلی شارپیو، گابریل بیرن
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۸۹%

در فیلمی که درباره‌ی یک خانواده و نفرینی فراطبیعی ساخته شده، این صحنه که حول یک تراژدی و فاجعه‌ی نزدیک به واقعیت می‌گردد بیشترین ترس و تعلیق و اضطراب را در بیننده ایجاد می‌کند. درست وقتی چارلی، دختربچه‌ی عجیب و ترسناک فیلم متوجه می‌شود که به خاطر حساسیتی که زده نمی‌تواند نفس بکشد و مجبور می‌شود سرش را از پنجره بیرون ببرد تا هوایی تازه کند، برادرش پیتر که در جاده حیوانی را دیده،‌ ماشین را منحرف می‌کند تا به آن نزند و فاجعه رخ می‌دهد. صدایی را می‌شنویم که نباید بشنویم و تصوری می‌کنیم که نباید تصور کنیم. پیتر ماشین را نگه می‌دارد، خشکش زده. مثل ما که خشکمان زده. از آینه‌ی ماشین نگاهی گذرا به صندلی عقب می‌اندازد ولی سریع نگاهش را برمی‌دارد. می‌داند چه اتفاقی افتاده، ما هم می‌‌دانیم.

چه چیزش ترسناک است؟

خیلی ناگهانی است. چهره‌ی ویران و حیران پیتر گویای همه چیز است. مستأصل و فلج شده و آرزو می‌کند می‌توانست زمان را به عقب برگرداند. تمام تلاشش را می‌کند تا به واقعیت فکر نکند، به اینکه ناخواسته سر خواهر کوچکش را از بدنش جدا کرده. لحظه‌ای است که همه با آن ارتباط برقرار می‌کنیم. درست ثانیه‌های بعد از یک فاجعه‌ی ناگوار، وقتی بی‌حرکت مانده‌ایم و آرزو می‌کنیم همه‌اش خواب بوده باشد، آرزو می‌کنیم همه چیز به شکلی جادویی تغییر کند. ولی همه می‌دانیم چنین اتفاقی نخواهد افتاد. پیتر هم می‌داند. برای همین عجیب‌ترین و هم‌زمان واقعی‌ترین کار ممکن را می‌کند. ماشین را به راه می‌اندازد و به همراه جسد بی‌سر خواهرش راهی خانه می‌شود.

مبنع: vice

منبع