فناوری سه بعدی از دهه ۱۹۵۰ بخشی از تجربه تماشای فیلم در سینماها بوده است و در قرن بیست و یکم، به عنصری حیاتی برای بسیاری از علاقه مندان به فیلم تبدیل شده است. فیلم های کلاسیک سه بعدی از صفحه نمایش شکسته ای استفاده می کردند که تصاویر را قادر می ساخت بیرون بپرند. فیلم های سه بعدی مدرن از رویکردی ظریف تر استفاده می کنند که عمق بیشتری را ارائه می دهد و مخاطبان را به جنبه دیگری از غوطه ور شدن در فیلم دعوت می کند.برای برخی، ۳D تنها یک مد زودگذر است، اما برای برخی دیگر، به اندازه صدا یا انتخاب پرداخت هزینه اضافی برای تجربه IMAX برای لذت بردن از فیلم اهمیت دارد. ۳D مطمئناً پس از موجی از تبدیلهای عجلهای با پستولید شتابزده، مانند «برخورد تایتانها» و «آواتار: آخرین بادافزار»، که باعث میشد فیلمها تیرهتر و تقریباً غیرقابل تماشا به نظر برسند، شهرت بدی پیدا کرد. با این حال، اکنون حتی فیلمهایی که به صورت ۳D فیلمبرداری نشدهاند، زمان آمادهسازی کافی برای برنامهریزی تبدیلهای ۳D خود داده میشود تا جایی که میتوانند چشمگیر به نظر برسند، به حدی که فیلم کلاسیک «آروارهها» در سال ۱۹۷۵ برای اولین بار به صورت ۳D منتشر شد و بسیاری از تماشاگران از آن تحت تأثیر قرار گرفتند.
فناوری ۳D با اکران «آواتار: راه آب» دوباره به کانون توجه بازگشت و این کاملاً منصفانه بود، زیرا جیمز کامرون در سال ۲۰۰۹ پتانسیل این فناوری در قرن بیست و یکم را به ما نشان داد. اکنون با اعلام رسمی امکان تماشای فیلمهای سه بعدی روی دیزنی+ برای مشترکین اپل ویژن پرو، این فناوری بیش از هر زمان دیگری مورد توجه عموم قرار گرفته است. با در نظر گرفتن این موضوع، ما لیستی از بهترین فیلمهای مدرن ۳D را ارائه میدهیم که این تکنولوژی را به بهترین شکل ممکن به نمایش میگذارند.
۱۲-The Final Destination (2009)
فیلم «مقصد نهایی»، چهارمین اثر در این مجموعه و اولین فیلمی است که به صورت سه بعدی ارائه شده است. این فیلم علیرغم تبدیل شدن از نسخه دو بعدی، در به کارگیری تکنولوژی ۳D بسیار موفق عمل کرده و صحنههای مرگبار را در حد افراط و وحشت بالا برده است. فیلمهای ترسناک و سه بعدی تاریخچهای طولانی دارند، از «خانه مومی» در سال ۱۹۵۳ تا «جمعه سیزدهم: قسمت سوم» در سال ۱۹۸۲. بنابراین، به نظر میرسد این فیلم با نگاهی مدرن، ادای احترامی به آن دوران بوده است.
ترکیب جلوههای ویژه عملی و نقشهبرداری سهبعدی، «مقصد نهایی» را به یک اثر ترسناک فوقالعاده تبدیل کرده است که تمام ویژگیهای مورد انتظار این مجموعه را ارائه میدهد. همچنین این نکته ما را کنجکاو میکند که اگر از این تکنولوژی برای نمایش سقوط معروف ماشین الوار در «مقصد نهایی ۲» استفاده میشد، چه نتیجهای در بر داشت.
۱۱-Dredd (2012)
فیلم “Dredd” (قاضی دِرِد) که در سال ۲۰۱۲ اکران شد، شاهکاری کمشناخته و نادیده گرفته شده است. این فیلم سینمایی دیدنی با استفاده از دوربینهای “Paradise FX 3D” فیلمبرداری شده تا صحنههای اکشن خشن را از طریق یک لنز زیبای نویسنده-کارگردان به حداکثر برساند. کارگردان پیت تراویس از تقویت رنگ و صحنههای آهسته برای خلق یک دیدگاه منحصربهفرد در کنار موسیقی متن تکنو و آوانگارد ساخته شده توسط پل لئونارد استفاده میکند.
الکس گارلند فیلمنامهای چابک با سناریویی قدرتمند ارائه میکند که از کلیشههای رایج در اکثر فیلمهای اکشن دوری میکند. کارل اوربان تنها با حضور و صدایش (زیرا در نقش شخصیت اصلی هیچوقت کلاه خود را بر نمیدارد) اجرایی خاص و تکرارنشدنی را ارائه میدهد. نتیجه نهایی این فیلم فوقالعاده، اثری ماندگار و مدعی جدی برای به نمایش گذاشتن پتانسیل فناوری ۳D در سینما است.
۱۰-Toy Story 3 (2010)
انیمیشن “داستان اسباببازی ۳” که ۱۱ سال پس از “داستان اسباببازی ۲” اکران شد، پیشرفت خیرهکنندهی انیمیشنهای پیکسار را به رخ میکشد. این پیشرفت به قدری چشمگیر بود که مخاطبان هنگام تماشای فیلم حس ارتقا و بهبود کیفیت تصویر را نسبت به نسخههای پیشین به خوبی درک میکردند.
علاوه بر این، تکنولوژی سهبعدی هم سطح جدیدی از واقعگرایی را به فیلم اضافه کرد. این تکنولوژی نه تنها ما را در جایگاه دید شخصیتها قرار داد، بلکه با برجسته کردن جزئیات ظریف، حس واقعی بودن اسباببازیها را نیز تشدید کرد. برخلاف بسیاری از فیلمهای سهبعدی که صرفاً از این تکنولوژی برای درگیر کردن مخاطب با صحنه استفاده میکنند، “داستان اسباببازی ۳” حس متفاوتی را القا میکرد – گویی دلتان میخواست دست خود را دراز کنید و با اسباببازیها بازی کنید.ترکیب انیمیشن فوقالعاده و تکنولوژی سهبعدی به طرز ماهرانهای در خدمت داستانپردازی قرار گرفت و تجربهای به یاد ماندنی را برای مخاطبان رقم زد. “داستان اسباببازی ۳” بیشک یکی از فیلمهای پیشگام در استفاده از تکنولوژی سهبعدی برای غنیسازی داستان و برقراری ارتباط عمیقتر با مخاطب است.
۹-Doctor Strange (2016)
اگرچه بسیاری از فیلمهای دنیای سینمایی مارول به صورت سه بعدی اکران شدهاند، میتوان گفت «دکتر استرنج» بهترین بهره را از این فناوری برده است. در حالی که نیمه اول فیلم از ۳D برای القای حس عمق استفاده میکند، در اوج اکشن نیمه دوم فیلم، زمانی که قهرمانان به بعد آینه منتقل میشوند، این تکنولوژی به اوج خود میرسد. شهر متحرک، آسمانخراشهای فروریزان و طلسمهای در حال پرواز، حداکثر استفاده را از جادوگری ۳D میبرند.
تصاویر رنگارنگ و خیرهکننده فیلم در حالت سه بعدی، تماشایی هستند. وقتی فیلم با سکانسی در بعد تاریک و روانگردان به اوج خود میرسد، نشان میدهد که ۳D تا چه اندازه میتواند مخاطبان را به دنیای جدیدی منتقل کند و تجربهای سینمایی منحصر به فرد ارائه دهد. با وجودی که از آن زمان فیلمهای فراوانی از دنیای مارول به صورت سه بعدی اکران شدهاند، هیچکدام نتوانستهاند از این فناوری به همان شکلی که «دکتر استرنج» بهره برد، استفاده کنند.
۸-The Walk (2015)
رابرت زمکیس، کارگردان باسابقه، بخش زیادی از دوران ابتدایی دهه ۲۰۰۰ را صرف آزمایش با تکنولوژی ۳D در فیلمهای انیمیشن با تکنیک موشنکپچر مانند «قطار سریعالسیر قطبی»، «بئوولف» و «سرود کریسمس» کرد. با این حال، او استعداد و مهارت خود را در بهکارگیری این فناوری در فیلمهای لایو اکشن با فیلم «پیادهروی» در سال ۲۰۱۵ به رخ کشید. «پیادهروی» داستان واقعی فیلیپ پتی، طنابباز ۲۴ ساله فرانسوی را روایت میکند که در سال ۱۹۷۴ بر روی طنابی بین برجهای دوقلو مرکز تجارت جهانی راه رفت.
در فیلم “پیاده روی”، استفاده از فناوری ۳D برای صحنه ی نفسگیر راه رفتن روی طناب بین برج های دوقلو (که خود یک شاهکار تکنولوژی است، با گذشت بیش از ۱۲ سال از واقعه ۱۱ سپتامبر و تخریب برج ها، تقریباً به طور کامل به صورت دیجیتالی بازسازی شده است) نمایش خیره کننده ای از این فناوری است. با استفاده از ۳D، تماشاگران درست در مرکز این تجربه ی پرهیجان قرار می گیرند. تماشای فیلم از نگاه پتی در آن ارتفاع سرسام آور و تماشای منظره شهر نیویورک در زیر پای فردی که چنین ریسکی می کند، تقریباً نفس را از انسان بند می آورد. به سختی می توان تصور کرد که “پیاده روی” اگر به صورت سه بعدی ساخته نمی شد، تا این حد تاثیرگذار باشد. این فیلم نمونه ی بارز فیلمی است که فناوری ۳D به شکلی موثر در خدمت روایت داستان و انتقال حس عمیق تعلیق و هیجان به کار گرفته شده است.
۷-Coraline (2009)
«کورالین» یکی از منحصربهفردترین آثار در این لیست است. این فیلم به کارگردانی هنری سلیک و بر اساس رمان نیل گیمن ساخته شده و با استفاده از تکنیک کلاسیک انیمیشن استاپ موشن و دوربینهای دیجیتال سه بعدی فیلمبرداری شده است. فناوری سه بعدی به خلق تجربهای منحصر به فرد و غوطهورساز کمک میکند، تجربهای که به فیلم حس واقعیت لمسی میبخشد.
فیلم همچنین به عنوان پنجرهای به تکنیکهای فیلمسازی کلاسیک عمل میکند که با طراحیهای پیچیده عروسکها و مجموعههای دقیق به سطح جدیدی ارتقا یافته است. «کورالین» همچنان به عنوان یک اثر برجسته در دنیای انیمیشن و همچنین پیشگام در عرصه سه بعدی شناخته میشود. جالب اینجاست که «کورالین» تنها فیلم در این لیست است که پیش از «آواتار» ساخته شده است، در واقع ۹ ماه قبل از اکران فیلم جیمز کامرون که منجر به رونق جدیدی در فیلمهای سه بعدی شد، به نمایش درآمد.
۶-How To Train Your Dragon (2010)
اگرچه فیلم “آلیس در سرزمین عجایب” اولین فیلمی بود که با موج جدید فیلم های سه بعدی پس از “آواتار” به سود سرشاری دست یافت، اما این انیمیشن “چگونه اژدهای خود را تربیت کنید” بود که چند هفته بعد اکران شد و ثابت کرد “آواتار” اتفاقی نادر نبوده و فناوری ۳D می تواند به ابزاری حیاتی در سینما تبدیل شود.
در حالی که جفری کاتزنبرگ با اکران “موش ها علیه بیگانگان” پیکسار را به سمت فیلم های سه بعدی سوق می داد، آن ۳D بیشتر ادای احترامی به سبک دهه ۱۹۵۰ بود.
“چگونه اژدهای خود را تربیت کنید” از این فناوری برای غوطه ور کردن تماشاگر در شگفتی پرواز استفاده کرد. صحنه پرواز هیکاپ و بیدندان در آسمان، صحنه ای دیدنی بر پرده سینما و لحظهای نمادین فورا قابل تشخیص در تاریخ فیلم است که با فناوری ۳D حتی خاص تر هم شد. در سال ۱۹۷۸، “سوپرمن: فیلم” به مخاطبان قول داد که باور خواهند کرد یک مرد می تواند پرواز کند، اما “چگونه اژدهای خود را تربیت کنید” در سال ۲۰۱۰ این فرصت را به مخاطبان می دهد تا پرواز را به گونه ای کاملاً جدید تجربه کنند. این بدان معناست که انتظارات از بازسازی لایو اکشن آینده که امیدواریم بتواند همین حس جادو را با فناوری ۳D به تصویر بکشد، بالا است.
۵-Life of Pi (2012)
“رندگی پی” زمانی رمانی غیرقابل فیلمبرداری محسوب می شد. با این حال، در سال ۲۰۱۲، آنگ لی، کارگردان تحسینبرانگیز، با استفاده از فناوری سه بعدی موفق شد این کتاب را به زندگی واقعی درآورد. شاید داستان مردی که در دریا با یک ببر گرفتار شده، به اندازه کافی برای تبدیل شدن به یک رویداد سینمایی سه بعدی به نظر نرسد، اما آنگ لی و گروهی از هنرمندان فوقالعاده جلوههای ویژه، آن را به تماشاییترین شکل ممکن به تصویر کشیدند.
آنچه به نمایش گذاشته میشود، یک اعجوبه بصری خیرهکننده است که دنیای واقعی را به طرز جادویی نو جلوه میدهد. فناوری سه بعدی عمق مورد نیاز برای اقیانوس پهناور را به تصویر میکشد و به ببر، علیرغم اینکه ساخته شده با جلوههای ویژه است، حس واقعیتری میدهد. این فناوری مخاطب را به قدری به ببر نزدیک میکند که حتی با وجود تشخیص دادن آن به عنوان یک جلوه ویژه، همچنان باورشپذیر به نظر میرسد.”زندگی پی” یک فیلم نفسگیر است که بخش جداییناپذیر از شگفتیاش، استفاده از فناوری سه بعدی است.
۴-Gravity (2009)
«جاذبه» فیلمی است که از فناوری ۳D به عنوان جنبهای حیاتی برای روایت داستان خود استفاده میکند. در حالی که بدون این فناوری نیز داستان قابل درک است، برای بهدستآوردن کل تجربه «جاذبه»، تماشای آن در ۳D ضروری است، چرا که سفری هیجانانگیز با فراز و نشیبهای بسیار را به تصویر میکشد. کارگردان، آلفونسو کوآرون، جلوههای ۳D را با نماهای طولانی و خاص خود ترکیب میکند تا بیننده را در دنیای یک فضانورد و ذهنیت او غوطهور سازد. نتیجه نهایی تجربهای جذاب، نفسگیر و سرشار از انرژی است. تماشای «جاذبه» در ۳D برای بسیاری از مخاطبان نزدیکترین راه برای احساس حضور در فضا و تجربه شگفتیها و ترسهای آن است.
۳-Hugo (2011)
با توجه به اینکه مارتین اسکورسیزی یکی از بزرگترین فیلمسازان زنده حال حاضر است، کاملا منطقی است که او درک درستی از چگونگی کار با فناوری ۳D و بهرهگیری بهینه از آن داشته باشد. در فیلم «هوگو»، اسکورسیزی از این فناوری برای ایجاد عمق واقعی در تصویر استفاده میکند، به طوری که ایستگاه قطار و سیستم پیچیده ساعت آن بسیار وسیع به نظر میرسند. این تکنیک به تماشاگر کمک میکند تا حس واقعی مکان را درک کند و با دنیای فیلم ارتباط عمیقتری برقرار کند. به عبارت دیگر، با ۳D احساس میکنیم که این یک فضای واقعی است، نه صرفا یک صحنه ساخته شده بر روی پرده سینما.
اسکورسیزی علاوه بر ایجاد عمق و شکوه در تصویر، فناوری ۳D را با مضمون اصلی فیلم که جادوی سینماست، گره میزند. ۳D صرفاً ابزاری جدید در میان طیف بلندبالای ابزارهای سینمایی برای به حیرت انداختن مخاطب نیست. در فیلمی که نامهای عاشقانه به فیلمی در ستایش از گذشته سینماست، به کارگیری ۳D همسویی با این هدف را نشان میدهد و تحول این وسیله و شگفتیهای آیندهاش را برجسته میکند. به نوعی، ۳D در «هوگو» هم ابزاری برای روایت داستان است و هم خود بخشی از آن روایت میشود، نمایشی واقعی از تکامل سینما و جادویی که همواره به همراه دارد.
۲-Avatar: The Way of Water (2023)
با اکران «آواتار: راه آب» در دسامبر ۲۰۲۲، تماشاگران دوباره به یاد آوردند که چرا اولین بار عاشق فناوری ۳D شدند. باوجود اینکه بسیاری از فیلم ها هنوز با این فرمت اکران می شدند، اما دیگر مانند پس از آواتار، فروش چشمگیری نداشتند و قطعاً تعداد فیلم های ۳D نسبت به قبل کاهش یافته بود. اما «آواتار: راه آب» با تکنولوژی ۳D خود که پیش از این تماشاگران را به جنگل های پاندورا برده بود، این بار مخاطبان را در اعماق دریاهای این سیاره به شکلی نفسگیر غوطه ور کرد. هر چیزی در «آواتار: راه آب»، از جلوه های ویژه و صحنه های اکشن گرفته تا استفاده از فناوری ۳D، یک گام بزرگ نسبت به فیلم قبلی بود.
۱-Avatar (2009)
آیا فیلمی به جز «آواتار» میتوانست در صدر این لیست قرار داشته باشد؟ مسلماً نام این فیلم برای اکثر سینماروانی که به فکر فیلمهای مدرن ۳ بعدی میافتند، بلافاصله تداعی میشود. جیمز کامرون، کارگردان فیلم، مرزهای انتظار مخاطبان از فناوری ۳D را جابجا کرد. او به جای اینکه بخواهد با این تکنولوژی تصاویر را به بیرون پرتاب کند، مخاطبان را به درون دنیای فیلم کشاند. با استفاده از عینکهای ۳D، تماشاگران درست مانند جیک سالی به آواتارش متصل شده و به نقطه دید کاملاً جدیدی منتقل میشدند. فناوری ۳D این امکان را برای مخاطبان فراهم کرد تا واقعاً وارد پاندورا شوند و تمام شگفتیهای آن را تجربه کنند.
موفقیت فیلم به حدی بود که بسیاری از تماشاگران چندین بار با همین فرمت به تماشای «آواتار» نشستند و فیلم کامرون به پرفروشترین فیلم تاریخ سینما تبدیل شد. این فیلم انگیزهای برای استودیوهای دیگر شد تا از تکنولوژی ۳D استقبال کنند و تا به امروز نیز همچنان به عنوان الگوی برتر این حوزه باقی مانده است. برای یک نسل کامل، تماشای «آواتار» تنها در قالب دو بعدی اتفاق افتاده است، اما میتوان گفت که به نوعی، اگر کسی «آواتار» را فقط به صورت دو بعدی تماشا کرده باشد، واقعاً این فیلم را ندیده است.