۴۵ سال از گام کوچک نیل آرمسترانگ بر سطح ماه و جهش بزرگ بشریت در فناوری فضایی میگذرد و هنوز هستند افرادی که بزرگترین ماجراجویی بشر در قرن گذشته را دروغ میدانند.
پوریا ناظمی: طی سالهای اخیر، چند اتفاق خبری باعث شد داستان قدیمی و معروف دروغ بودن سفر انسان به ماه زنده شود، از مستند شبکه فاکس در سال ۲۰۰۱/۱۳۸۰ گرفته تا درگذشت نیل آرمسترانگ، فرمانده ماموریت آپولو ۱۱ در شهریور ۱۳۹۱/آگوست ۲۰۱۲، اما از همه اینها عجیبتر، اظهارات برخی چهرههای شناختهشده در کشور است که مشخص نیست به چه دلیل به این موضوع دامن میزنند.
در طول ۴۵ سالی که از فرود آپولو ۱۱ بر سطح ماه گذشته، بسیاری از مردم درباره اینکه آیا این سفر انجام شده یا فریبی تبلیغاتی بوده است به بحث پرداختند. بسیاری از سوالهایی که در این باره مطرح میشود سوالهای ساده و قدیمی هستند، سوالهایی مانند اینکه چرا پرچم آمریکا در ماه در حالت اهتزاز قرار داشت؟ چرا همه تصاویر این قدر باکیفیت هستند، چطور فضانوردان توانستند از محدوده تابشهای مرگبار کمربند وانآلن به سلامت عبور کنند و در نهایت اینکه چرا هیچ وقت انسان دوباره به ماه بازنگشت؟
این موارد و سوالهای دیگر بارها تکرار شده و بازهم تکرار خواهد شد. اما آغاز تشکیک در این سفر تاریخی به کجا برمیگردد؟ آیا سازمان ناسا و دانشمندان علوم فضایی هیچگاه توانستهاند پاسخی برای این شبهات مطرح شده ارایه کنند؟
برای اینکه به این موارد پاسخ دهیم باید داستان را کمی به عقب ببریم، زمانی که آمریکا توانست نخستین انسان را به سطح ماه بفرستد و سالم به زمین بازگرداند.
جنگ سرد بعد از جنگ جهانی
داستان سفر به ماه حاصل دوران پیچیدهای از تاریخ معاصر بود که بدون در نظر گرفتن پیش زمینههای موجود در آن زمان امکان بحث درباره چارچوبی که سفر به ماه در آن معنی پیدا میکرد امکان پذیر نیست. پس از پایان جنگ جهانی دوم، فضای سیاسی حاکم بر سیاره ما تغییر کرد و عصری بر اساس مواجهه دو قدرت بزرگ زمان یعنی ایالات متحده آمریکا که رهبری بلوک غرب و کشورهای صنعتی را بر عهده داشت و اتحاد جماهیر شوروی که رهبری بلوک شرق و کشورهای کمونیست را بر عهده داشت، شکل گرفت. در این دوران که به جنگ سرد معروف شد، عملا جهان در شرایط شکنندهای قرار داشت و احتمال برخوردی تنشزا و آغازی جنگی بزرگ بر سر جهان سایه افکنده بود.
در چنین شرایطی دو طرف و به خصوص رهبران جهان دو قطبی یعنی شوروی و آمریکا در حالت موازنهای قرار داشتند که برهمخوردن این موازنه همه جانبه میتوانست کفه ترازوی جنگ سرد را به نفع یک طرف سنگینتر کند. هر دو طرف به طور جدی به قوی کردن زرادخانه تسلیحاتی خود مشغول بودند. شگفتانگیزترین دوران جاسوسی در جهان شکل گرفته بود و طرفین سعی در جذب حامیان جدید و افزایش تاثیر فرهنگی و اقتصادی خود داشتند. موجی از وحشت عمومی از دیگری در کشورهای هر یک از این دو قطب سایه افکنده بود. در چنین شرایطی یکی از مهمترین غنیمتهای جنگ جهانی دوم عرصه جدیدی را در این رقابت آغاز کرد.
آلمان نازی در دوران جنگ جهانی دوم موفق شده بود موشک بالستیک را توسعه دهد. این موشک قارهپیما که به نام وی ۲ شناخته میشد، برای هدف قرار دادن مناطقی در فواصل بسیار دوردست طراحی شده بود. هیتلر البته هیچگاه نتوانست از این موشک برای تغییر معادلات جنگ جهانی استفاده کند اما زمانی که فاتحان جنگ آلمان را به اشغال خود درآوردند، متوجه اهمیت این موشک شدند. این موشکها به همراه مهندسان فعال روی آن و نقشهها و طرحهای آن مهمترین غنیمت جنگ جهانی دوم بود، غنیمتی که سنگ بنای برنامههای فضایی آمریکا و شوروی شد.
در حالیکه آمریکا در کنار تعدادی از موشکها، ورنر فون براون، مرد اول صنایع موشکی آلمان را نیز در اختیار داشت، اما به دلیل اختلافات داخلی و سیستم پیچیده بوروکراتیک خود نتوانست گام اول را در زمینه فضا بردارد. در حالیکه مدتی پیش از آنکه اسپوتنیک – ۱ (نخستین ماهواره جهان) در مدار قرار بگیرد آمریکا دست به آزمایشی موشکی زد که میتوانست با اندکی تغییر ماهوارهای را در مدار زمین قرار دهد، از تیم فونبراون و نیروی زمینی تعهد گرفته شد که هیچ ماهوارهای در کلاهک این موشک نباید به مدار زمین فرستاده شود.
وقتی روسها اسپوتنیک – ۱ را به مدار فرستادند، آمریکاییها متوجه شدند بدون آنکه مستقیما مورد حمله نظامی قرار بگیرند روحیه و غرورشان مورد تاخت و تاز قرار گرفته است. فونبراون ماموریت یافت که ظرف مدت ۹۰ روز اولین ماهواره آمریکایی را در مدار زمین قرار دهد و او توانست پیش از پایان ضربالاجل، این کار را انجام دهد.
کندی وارد میشود
رقابت نفسگیر و نزدیک آمریکا و شوروی در حوزه تازه کشف شده فضا در حالی به پیش میرفت که آمریکا همیشه یک گام عقبتر بود. در چنین شرایطی بود که جان اف. کندی در انتخابات ریاستجمهوری پیروز شد و در نخستین سال ریاست جمهوریاش آنهم در حالیکه تنها ۳ هفته از بازگشت نخستین آمریکایی سفرکرده به فضا میگذشت و تنها ۳ سال از تاسیس سازمان هوا و فضانوردی آمریکا، ناسا گذشته بود، در جلسه مشترک مجلسین ایالات متحده که به State of Union معروف است، سخنرانی تاریخی خود را درباره ضرورت سفر به ماه ارایه کرد.
او احساس میکرد آمریکا در حال واگذار کردن بازی فضایی به شوروی است و با وجود اینکه تعداد ماموریتهای آمریکا تا زمان کندی نسبت به شوروی پیشی گرفته بود، اما آنها هیچ عنوان مهمی را به خود اختصاص نداده بودند. از طرفی دوران زمامداری کندی همراه با رویدادهای سریع و پیچیده بینالمللی بود. او در دوران کوتاه ریاستجمهوریاش، یک بار تا آستانه جنگی اتمی با شوروی در جریان بحران موشکی کوبا پیش رفت. کندی در آن سخنرانی معروف اعلام کرد که در این برهه از زمان هیچ ماموریتی برای آمریکا مهمتر از فرستادن انسان به ماه و برگرداندن سالم او به زمین نیست. او البته از دشواری کار آگاهی داشت و به همین دلیل اعلام کرد هیچ ماموریتی به اندازه سفر به ماه برای آمریکا در این زمان دشوار و پرهزینه نیست. اما او خود و مردم آمریکا را متعهد به انجام این کار میدید : «من معتقدم این ملت باید خود را متعهد به انجام این ماموریت کند … که تا پیش از به پایان رساندن این دهه، انسان را به ماه فرستاده و سالم به زمین برگرداند». اندکی بعد او در سخنرانی دیگری که در دانشگاه ریس ایراد کرد به طور جدیتری به این موضع پرداخت و بازهم با اشاره به دشواریهای این سفر اعلام کرد «ما باید این کار را انجام دهیم نه به این دلیل که کار سادهای است بلکه به این دلیل که این کار تلاش دشواری را میطلبد»
در همان زمان هم بسیاری صحبتهای کندی را خیالپردازانه میدانستند. چطور کشوری که هنوز هیچ پشرفت و پیشگامی جدی در حوزه فضایی ندارد و از عمر سازمان فضاییاش تنها ۳ سال میگذرد و تازه ۳ هفته از بازگشت اولین فضانوردش از مدار زمین میگذرد، میتواند در کمتر از ۱۰ سال انسان را به ماه ببرد؟ چالشهای پیش روی این مسیر بسیار بیشتر از آن بود که تصور میشد، اما کندی برای اینکه این اتفاق را عملی کند با موافقت هر دو حزب، بودجه ناسا را افزایش داد بهطوریکه در اوج برنامه آپولو بودجه ناسا به ۵ درصد بودجه فدرال رسید که بالاترین میزان بودجه این سازمان در تاریخ خود بوده است. از هر ۱۰۰ دلار درآمد دولت ۵ دلار خرج ناسا میشد و این در حالی است که اکنون این مقدار در حد نیم درصد است، به این معنی که از آن ۱۰۰ دلار فرضی درآمد دولت تنها ۵۰ سنت هزینه ناسا میشود.
پروژه آپولو
برای به انجام رساندن این پروژه در کنار تامین هزینه گزاف آن نوعی عزم ملی هم در جامعه آمریکا به وجود آمد. برروی برنامههای آموزش ریاضیات و علوم در مدارس سرمایهگذاری شد و رسانهها سعی کردند مساله فضا و کاوشهای فضایی را به زندگی روزمره مردم وارد کنند. این بحثها نه تنها حوزههای جدی ترویج علم و آموزش علوم که حتی برنامههای سرگرمی را نیز در بر میگرفت. نخستین مجموعه پیشتازان فضا (Star Trek) که به یکی از محبوبترین و الهامبخشترین سریالهای تاریخی تلویزیون بدل شد در فاصله سالهای ۱۹۶۶/۱۳۴۵ تا ۱۹۶۹/۱۳۴۸ از تلویزیون پخش میشد و مردم رویای سفر در فضا را به عنوان آخرین قلمرو کشف نشده در ذهن میپروراندند.
اینچنین بود که چنین پروژه گران و نفسگیری گام به گام تکمیل شد. دو پروژه جمینی و آپولو با هدف رساندن گام به گام انسان به ماه طراحی و اجرا شدند و البته گاهی در این مسیر هزینههای جدی نیز پرداخت شد. ۳ فضانورد آپولو – ۱ روی سکوی پرتاب و مقابل چشم صدها نفر از حاضران زندهزنده در آتش کابین سوختند.
در نهایت بیش از ۲۰هزار شرکت تجاری به عنوان پیمانکارهای جزء به جمع ۴۰۰ هزار نفر مهندس، دانشمند، طراح، فضانورد و کارگری پیوستند که در این پروژه حضور مستقیم داشتند.
حاصل همه این تلاشها در تیر ماه سال ۱۳۴۸/۱۹۶۹ به نتیجه رسید و پیش از پایان دهه ۱۹۶۰/۱۳۴۰ و در زمانی که کندی وعده داده بود، نیل آرمسرانگ، باز آلدرین و مایکل کالینز با ماموریت آپولو – ۱۱ عازم ماه شدند. ماهنشین ایگل (عقاب) در حالیکه آرمسترانگ و آلدرین بر آن سوار بودند بر سطح ماه فرود آمد و آرمسترانگ به نخستین انسانی بدل شد که قدم بر خاک کره دیگری غیر از زمین نهاده است.
ندی که در سومین سال حضورش در کاخ سفید و تنها ۲ سال پس از آن نطق تاریخی ترور شده بود، هرگز نتوانست تحقق وعده خود را ببیند؛ اما به یاد او مرکز فضایی کیپکاناورال در ایالت فلوریدا را که موشک ساترن۵ از آنجا زمین را به مقصد ماه ترک کرد و بعدها مرکز پروازهای سرنشیندار ناسا شد، کیپکندی نام نهادند.
ماموریتهای آپولو به طور منظم (غیر از وقفهای که در ماموریت آپولو – ۱۳ و به دلیل نقص فنی پیش آمد و سرنشینانش بدون آنکه بتوانند بر ماه فرود آیند به زمین بازگشتند) تا آپولو – ۱۷ ادامه پیدا کرد. اما بلافاصله پس از آپولو – ۱۱ بود که سیاستمداران و قانونگذاران کنگره و سنا مخالفتهای خود را با ادامه برنامه اعلام کردند. آنها به طور مداوم این سوال را میپرسیدند که چرا باید بعد از فتح ماه که عملا بازی و رقابتهای فضایی را به نفع آمریکا تغییر داده و شوروی را نیز به تمجید از این ماموریت وادار کرده، این ماموریتها را ادامه داد؟
جیم لاول، جانشین آرمسترانگ در ماموریت آپولو – ۱۱، عضو خدمه آپولو – ۸ (نخستین سفینه سرنشینداری که ماه را دور زد) و فرمانده ماموریت آپولو – ۱۳ (که یکی از بحرانیترین حواث فضایی را به سلامت از سر گذراند) در جایی نوشته است که یک بار در پاسخ به این سوال به یکی از سناتورها گفته بود: «تصور کنید کریستوف کلمب پس از فتح آمریکا به اروپا برمیگشت و هیچ کس دیگری راه او را ادامه نمیداد. امروز من و شما کجا بودیم؟ » این پاسخ شاید برای لحظهای جلوی انتقادهای آن سیاستمدار را گرفته باشد اما برای آنها راضیکننده نبود. نیکسون، رییسجمهور وقت آمریکا باید تصمیمی برای ادامه برنامه سرنشیندار فضایی آمریکا میگرفت که هم بتواند بودجه آن را کاهش دهد و هم برنامه را زنده نگاه دارد. در حالیکه طرحهای مختلفی روی میز وی گذاشته شده بود، در نهایت برآیند نظر سیاستمداران و دانشمندان این شد که برنامه سفر به ماه تا مدت نامعلومی تعلیق شود و به جای آن سفر در مدارهای پایین مورد تمرکز قرار بگیرند.
اینگونه بود که برنامه شاتلهای فضایی اولویت اول ناسا برای پروازهای سرنشیندار تعیین شد، برنامهای که به همراه طرح ایستگاه بینالمللی فضایی به بدنه اصلی فعالیتهای سرنشیندار ناسا در ۳۰ سال بعد بدل شد.
دروغ ۳۰,۰۰۰,۰۰۰,۰۰۰ دلاری سفر به ماه از کجا شروع شد؟
نخستین گام بزرگ برای تشکیک در برنامههای آپولو، دو سال بعد از بازگشت آپولو-۱۷ و با انتشار کتاب « ما هرگز به ماه نرفتهایم، زیان ۳۰ میلیارد دلاری آمریکا» برداشته شد.
در روزهای انجام عملیات آپولو و چند سال بعد از آن خبری از شایعاتی که امروز پیرامون این سفر را گرفته است نبود. از یک سو آمریکاییها شاهد موفقیتی چشمگیر بودند و از سوی دیگر بسیاری از آنها میتوانستند خود شاهد پرواز موشکهای غولپیکر ساترن-۵ باشند که روزها در کیپ کندی سوار میشد و مقابل چشم مردم و در حالیکه مردم چندین ایالت میتوانستند رد سفر آن را به فضا مشاهده کنند، غرش کنان به فضا میرفت.
در جایی مانند سواحل ایالت فلوریدا و یا شهر هیوستون، هر کسی را انتخاب میکردید، حتما خودش یا یکی از اعضای خانواده یا دوستانش درگیر این برنامه فضایی بودند و از همه مهمتر آنها شاهد بودند روسها که هر بار در تلاش بودند تا موفقیتهای خود را چندین برابر بزرگ کنند، هیچ اعتراضی به این برنامه نکردند.
سرگئی خورشچوف فرزند نیکیتا خورشچوف، نخستوزیر وقت اتحاد جماهیر شوروی در گفتگو با ساینتیفیکآمریکن در سال ۲۰۰۹/۱۳۸۸، از خاطرات آن روزهای خود در روسیه سخن گفته است. او به یاد میآورد که خبر این مساله در روزنامههای شوروی منتشر شد، اما واکنش ما (شورویها) به آن مانند واکنش آمریکاییها به پرواز گاگارین بود. او همچنین از پدرش یاد میکند که از شکست برنامه فضایی شوروی تحت سرپرستی سرگئی کورولوف ناراحت و شگفتزده بود. وی در این گفتگو همچنین به این موضوع اشاره میکند که با توجه به اینکه کورولوف بیشتر از اینکه دانشمند یا طراح باشد، مدیر بینظیری بود، اصرار عجیبی بر استفاده از پرتابگرهای امتحان شده قبلی خود (موشک N1) داشت . سرگئی خورشچوف در این گفتگو حتی بیان میکند که به نظر او و بسیاری از افرادی که در آنزمان از جزئیات برنامههای شوروی اطلاع داشتند، برنامه کورولوف و میراثدار آن یعنی واسیلی میشین به لحاظ فلسفهای که در مواجهه با این مساله داشتند، نمیتوانست در این مورد بر آمریکا چیره شود. حتی سیستم عظیم پروپاگاندای شوروی هیچگاه ادعایی در زمینه دروغ بودن سفر به ماه نکرد و با وجود اینکه هر دو کشور از نزدیک فعالیتهای دیگری را به ویژه در خارج از مدار زمین زیر نظر داشتند، مقامات علمی آنها این سفر را برای سیاستمداران ارشد کرملین تایید کردند. پس از پایان جنگ سرد و در جریان ملاقاتهایی که بین فضانوردان قدیمی شوروی با همتایان آمریکایی آنها اتفاق افتاد، این افراد از احساس خود هنگام شنیدن خبر موفقیت آمریکاییها گفتند.
نخستین تشکیک بزرگ
با گذشت چند سال از موفقیت برنامه آپولوها اما زمزمههای ایجاد شک درباره این برنامه نه در شوروی و در بلوک شرق، که در خود آمریکا بلند شد. بحران اقتصادی از یک سو و هزینههای سرسامآور آپولو و پایان یکباره آن فرصت مناسبی برای مطرح شدن نظریه توطئه در این باره بود.
سال ۱۹۷۴/۱۳۵۳ اولین گام بزرگ در زمینه ایجاد تشکیک در این سفر از سوی کارمند یکی از بنگاههای انتشاراتی وابسته به یکی از شرکتهای سازنده موتورهای موشک ساترن – ۵ برداشته شد. او کتابی با عنوان : «ما هرگز به ماه نرفتهایم، زیان ۳۰ میلیارد دلاری آمریکا» را با طرح ایدههایی مبنی بر دروغ بودن این سفر منتشر کرد. چنین عنوانی موجی از بحث و مباحثه را در جامعه آمریکایی و در سایر نقاط جهان ایجاد کرد.
در همین ایام بود که نمایش فیلمی سینمایی به نام «کاپریکون – وان» بحثها را وارد فاز جدیدی کرد. این فیلم داستان سفر نخستین انسان به مریخ را روایت میکرد و در فیلم بیان میشد که چگونه سیاستمداران با کمک هالیوود داستان سفر به مریخ را شبیهسازی کردهاند تا افکار عمومی را گمراه کنند. این فیلم با اشارات غیرمستقیمی که به داستان آپولو – ۱۱ داشت، بحثها را وارد مرحله جدید کرد.
این رویدادها همزمان شد با رسوایی واترگیت و مشخص شده بود کمپین انتخاباتی نیکسون برای تضمین پیروزی در انتخابات از کمپین انتخاباتی دموکراتها شنود کرده و سپس این اتهامها را انکار کرده است. نیکسون به دلیل دروغگویی و رسوایی واترگیت که با پیگیری روزنامهنگاران و به ویژه خبرنگاران روزنامه واشینگتنپست آشکار شده بود، از ریاستجمهوری استعفا داد و اعتماد مردم به سیاستمداران آمریکایی به حداقل خود رسید. در چنین دورهای که توطئه و دروغ واشینگتن را فرا گرفته بود، باور اینکه سیاستمداران برای فریب افکار عمومی دست به جعل سفر به ماه بزنند، برای مردم باورکردنی میآمد.
فاکس، تنور توهم را داغتر کرد
سالها بعد بار دیگر این موضوع دوباره داغ شد. این بار و در ۱۵ فوریه ۲۰۰۱/ ۲۵ بهمن ۱۳۷۹ بود که شبکه تلویزیونی فاکس مستندی یک ساعته درباره سفر به ماه تهیه کرد. این فیلم با عنوان «نظریه توطئه: آیا ما بر ماه فرود آمدیم؟» و با اجرای میچ پلیگی یکی از بازیگران سریال ایکسفایلز پخش شد. در این فیلم ادعاهای پیشین در کنار تصاویر و عکسهایی منتخب قرار میگرفت و با ساختاری حرفهای درباره اینکه آیا سفر به ماه صورت گرفته است یا نه بحث میکرد. این مستند به قدری تاثیرگذار بود که برخی از آمارها نشان میداد پس از پخش آن تعداد طرفداران نظریه توطئه و دروغ بودن سفر به ماه از حدود ۵ درصد به ۲۰ درصد افزایش یافته است!
اما کسانی که معتقدند سفر به ماه دروغ بوده است، چه دلایلی را مطرح میکنند؟ در بخشهای بعدی «شبهات آپولو» فهرستی از این موارد را به همراه توضیح علمی هر یک از آنها مطرح میکنیم.
طبیعی است کسانی که از پیش تصمیم خود را گرفتهاند و این سفر را دروغ میپندارند، با خواندن چنین مطالبی باز هم قانع نخواهند شد. مخاطب اصلی «شبهات آپولو» کسانی است که شایعات مختلف در این باره را شنیده و دنبال توضیحاتی درباره آنها هستند.
ماجرای پرچمی که خودجوش روی ماه تکان خورد!
وقتی فضانوردان آپولو-۱۱ پرچم آمریکا را بر سطح ماه نصب کردند، شکل و شمایل آن شبیه به برافراشتهشدن پرچم روی زمین بود، درحالیکه روی ماه جوی وجود ندارد.
کسانی که معتقدند سفر به ماه دروغ بوده، دلایل مختلفی را مطرح میکنند. یکی از مواردی که بیشترین ارجاع به آن داده شده، این است که چرا پرچم آمریکا در جایی که جو ندارد، در حالت اهتزاز قرار دارد. طرفداران نظریه توطئه بیان میکنند که همین یک مورد کافی است تا قبول کنیم که جریان هوای دیگری وجود داشته است!
فیلم زیر، فضانوردان آپولو-۱۵ را در حال برافراشتن پرچم بر سطح ماه نشان میدهد.
برای درک این مساله دو نکته را باید در نظر داشته باشید، یکی اینکه چرا اساسا پرچم به صورت کامل در ماه دیده میشود، مگر نباید در غیاب باد مثل پرچمهایی که روی زمین داریم در حالت افتاده قرار بگیرد؟
فضانوردان برای نصب پرچم آمریکا از ساختاری L مانند استفاده کردند. در واقع یک میله مانند میلههای پرچم رایج، به کناره پرچم وصل میشد و ضلع دیگر این تیرک به بخش بالایی پرچم متصل شده و آن را به شکل ثابت نگاه میداشت. از طرفی در خلأ باد وجود ندارد، اما اگر لرزشی ایجاد شود پرچم میتواند موج بردارد. در برخی از تصاویری که مورد استدلال قرار گرفته، فضانوردان در حال نصب پرچم هستند و برای ثابت کردن آن محور پایینی را حرکت میدهند و این باعث ایجاد موج در پرچم میشود.
اما در برخی تصاویر، فضانوردان با فاصله از پرچم ایستادهاند اما پرچم به نظر در حال اهتزاز و موج دار میآید. هیچ کسی هم در کنار پرچم نیست که آن را تکان دهد. در این باره چه میتوان گفت؟
واقعیت این است که این حاصل نقصی بود که بعدها به رویه تبدیل شد. در جریان ماموریت آپولو ۱۱ فضانوردان نتوانستند بخش فوقانی میله پرچم (میله افقی) را به طور کامل باز کنند. بنابریان طول میلهای که در اختیار داشتند از طول پرچم کوچکتر بود و پرچم به نوعی چیندار نصب شد. قرار نبود این اتفاق بیفتد و اگر میله بالایی کامل باز میشد، پرچم بدون ظاهر موجدار نصب میشد. اما در ماموریتهای بعدی فضانوردان با توجه به اینکه ظاهر پرچمی که به دلیل چینخوردگی کامل شبیه پرچم در حال اهتزاز است، سنت آپولو ۱۱ را رعایت کردند چون این منظره به نظر آنها جالبتر بود. پرچم به نظر در حال اهتزاز و مواج میآید چون فضانوردان میخواستند اینگونه به نظر آید.
توجه: طبیعی است کسانی که از پیش تصمیم خود را گرفتهاند و این سفر را دروغ میپندارند، با خواندن چنین مطالبی باز هم قانع نخواهند شد. مخاطب اصلی «شبهات آپولو» کسانی است که شایعات مختلف در این باره را شنیده و دنبال توضیحاتی درباره آنها هستند.
فضانوردان آپولو چطور از کمربند وانآلن رد شدند و زنده ماندند؟
یکی از جدیترین استدلالهای طرفداران دروغین خواندن سفر انسان به ماه، عبور از سپر خطرناک زمین و زنده ماندن از بمباران ذرات پرانرژی موجود در کمربند وانآلن است.
یکی از جدیترین بحثهایی که طرفداران دروغ بودن سفر انسان به ماه مطرح میکنند، بحث عبور از کمربند وانآلن است. فضانوردان برای رسیدن به ماه باید از ناحیهای به نام کمربند وانآلن عبور کنند. این ناحیه دربردارنده ذرات پرانرژی است که عبور فضانوردان از آن باعث بروز اختلالات جدی و در نهایت مرگ فضانوردان میشود. به همین دلیل اصولا امکان سفرهای سرنشیندار به فراسوی کمربند وانآلن غیر ممکن است.
واقعیت این است که هم در شوروی و هم در آمریکا دراین باره نگرانیهای جدی وجود داشت و بررسیهای متعددی در این باره انجام شد. کمربند وانآلن منطقهای دوناتی شکل در اطراف زمین است که به دلیل میدان مغناطیسی زمین ذرات پرانرژی بادهای خورشیدی در آن به دام میافتند. مقدار این ذرات در هنگام طوفانهای خورشیدی به طور چشمگیری افزایش پیدا میکند. در شرایط عادی بخش عمدهای از این ذرات انرژیهای کمی دارند و تنها بخش کوچکی از ذرات موجود در این ناحیه دارای انرژیهای بالا هستند.
قرار گرفتن در ناحیهای مانند کمربند وانآلن برای مدت طولانی میتواند اثرات زیستی جدی بر بدن افراد مختلف داشته باشد. اگر میزان دوز دریافتی از این ذرات بالا باشد، قطعا فضانوردان با خطرهای جدی و احتمال مرگ مواجه میشوند.
با توجه به سرعت سفینه آپولو هنگام عبور از کمربند وانآلن چیزی در حدود ۱ ساعت زمان برای گذر این منطقه لازم بود. بررسیهایی که ناسا انجام داد، نشان میدهد در این مدت دوز ذراتی که فضانوردان دریافت کردند اگرچه بالاتر از حد موجود در زمین بود، اما در اندازهای نبود که برای سلامت فضانوردان خطری ایجاد کند. بخشی از این ذرات که انرژی کمتری دارند، توسط پوشش بدنه سفینه به دام میافتند و درصد کوچکی از آن وارد سفینه میشود و به بدن فضانوردان میرسد. بخشی از این ذرات که به دلیل عبور از بدنه سفینه انرژیشان کاهش یافته در پوست بدن متوقف میشوند و درصد بسیار کوچکی وارد بدن فضانوردان میشود. محاسبههای قبلی و همچنین بررسی میزان تابشهایی که فضانوردان دریافت کردند، نشان داد که این میزان به هیچ وجه برای سلامت فضانوردان خطرناک نبوده است. ضمن اینکه در هنگام ماموریتهای آپولو هیچگاه فعالیت خورشیدی شدیدی رخ نداد و میزان تشعشعات حاضر در کمربند وانآلن در حالت طبیعی قرار داشت. البته اگر فضانوردان در این منطقه به دام میافتادند و مدتی طولانی را در آن سپری میکردند، قطعا اثرات ناخوشآیندی را دریافت میکردند.
با توجه به این مسایل فضانوردان بدون مشکلی میتوانند از کمربند وانآلن عبور کنند و در این مدت اگرچه در معرض دوز بالاتری از تابش قرار میگیرند، اما این مقدار در حد خطرناک نیست. به بیان دیگر، کمربند وانآلن سدی برای سفر انسان به فراسوی آن نیست.
اما یکی از دغدغههای سفرهای طولانیتر فضایی مانند سفر انسان به مریخ همین مواجهه با تابشهای ذرات پرانرژی در فضا است.
برای اطلاعات بیشتر میتوانید این دو منبع را مرور کنید :
اگر سفر انسان به ماه واقعی است، چرا هیچ ستارهای در آسمان ماه دیده نمیشود؟
در تصاویر ارسالی فضانوردان آپولو از سطح ماه آسمان کاملا تیره است، اما هیچ ستارهای در آسمان دیده نمیشود. آیا ندیدن ستارگان دلیلی بر دروغین بودن ماموریت آپولو است؟ یکی از موضوعاتی که در همه بحثهای مربوط به دروغ بودن سفر به ماه مطرح میشود، این است که چرا با وجود اینکه در تصاویری که فضانوردان از ماه گرفتهاند آسمان تیره است، اما هیچ ستارهای در عکسها دیده نمیشود؟
واقعیت این است که ستارهها سرجای خود و در آسمان هستند. علتی که چنین شبههای را ایجاد میکند، این است که بسیاری از افراد ماه را با زمین مقایسه میکنند. واقعیت این است که ماه به دلیل نداشتن جو شرایطی متفاوت با زمین دارد. روی زمین به دلیل وجود جو، وقتی خورشید بالای افق است نور خورشید در جو پراکنده میشود و به همین دلیل در روز ستارهای در آسمان وجود ندارد و وقتی خورشید غروب میکند آسمان تاریک میشود. در ماه جوی وجود ندارد و به همین دلیل حتی وقتی که خورشید بالای افق است، آسمان تیره است و به همین دلیل حتی در روز ماه که زمین و سطح ماه به دلیل تابش نور خورشید روشن شده است شما اگر روی ماه ایستاده باشید میتوانید ستارهها را در آسمان ببیند. در همه ماموریتهای آپولو زمان فرود و راهپیمایی روی ماه در ساعات بامدادی (به وقت محل فرود) بوده است. بنابراین خورشید بالای افق بوده و سطح ماه را روشن میکرده است.
تابش خورشید به سطح ماه، فضاپیما، بدن فضانوردان و همه اجسام میرسد و آنها راروشن میکند، اما آسمان همچنان تیره و تار و پرستاره است. وقتی فضانوردان قصد تهیه عکس دارند و عکسهایی را که همه ما دیدهایم تهیه میکردند، هدف آنها و کادر آنها شامل عوارض روی سطح ماه از جمله فضانوردان دیگر، ماهنشین، پرچم، رد پا و یا چشماندازهای ماه بوده است. در برخی از این تصاویر آسمان زمینه هم دیده میشود. اما اگر همین امشب شما به بیرون از منزل خود بروید و بخواهید با دوربینی ساده از یکی از دوستان خود عکس بگیرید که آسمان هم در پشت سر او معلوم باشد و اگر مثلا پروژکتوری سوژه شما را روشن کرده باشد، متوجه خواهید شد در عکسی که گرفتهاید، نشانهای از ستارههای آسمان زمین هم نیست.
دلیل این اتفاق، این است که ستارهها درخشش بسیار کمسوتری نسبت به بازتاب سطحی ماه و یا بدن فضانوردان و یا سفینهای دارند که زیر تابش خورشید است. به همین دلیل اگر بخواهید عکسی بگیرید که سوژه شما واضح بیفتد، مدت زمان نوردهی شما با هدف شما تنظیم میگردد. هدفی که نور خورشید آنرا به اندازه کافی روشن کرده که کسری از ثانیه برای ثبت آن کافی است و در چنین شرایطی تصویر ستارهها به دلیل کم فروغ بودن روی فیلمها (و در نمونههای امروزی دوربینها برروی صفحات CCD ) ثبت نمیشود.
اگر با عکاسی نجومی آشنا باشید، میدانید که عکاسان نجومی در روی زمین هم برای ثبت ستارهها ناچارند از نوردهیهای بلندمدت (چند ده ثانیه) استفاده کنند. نبودن ستارهها در عکس به معنی نبودن ستارهها در آسمان نیست و در واقع اگر در عکسهایی که فضانوردان از هم گرفتهاند نشانهای از آسمان پرستاره بود، بیشتر قبل تردید بود. نبودن ستارهها در عکسها کاملا طبیعی است.
مگر میشود سفینهای به بزرگی آپولو روی ماه فرود بیاید و گردوخاکی به پا نشود؟
یکی از استدلالهای عجیب طرفداران دروغ بودن سفر انسان به ماه، شرایط فرود ماهنشین بر سطح ماه است که در آن نه از گردوخاک خبری بود و نه از حفرهای روی سطح ماه.
یکی دیگر از مسایلی که طرفداران «دروغ بودن سفر انسان به ماه» مطرح میکنند، این است که در هنگام فرود ماهنشین موتور اصلی این فضاپیما نیروی معکوسی را تولید میکرده است. این نیرو و خروجی گاز از نازل آن باید حفرهای را در زیر سفینه و در محل فرود ایجاد کند اما در عکسها نشانی از این حفره نیست. چطور ماهنشین بدون ایجاد چنین حفرهای فرود آمده است؟
پاسخ این شبهه هم چندان دشوار نیست. تصور کنید خودرویی را میرانید که با سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت در بزرگراهی در حال حرکت است. زمانی که تصمیم به توقف در پارکینگ کنار این بزرگراه میگیرید، آیا با همان شتاب وارد پارکینگ میشوید؟
در شرایط عادی شما سرعت خود را کاهش داده و کمکم به حالت توقف در میآیید و برای این کار قدرت موتور خود را کاهش میدهید. فضانوردان ماهنشین نیز چنین کاری را انجام دادند و پیش از آنکه فرود بیایند، نیروی موتورهای خود را کاهش دادند تا به آرامی بر سطح ماه بنشینند. موتورهای ماهنشین قادر بودند رانشی معادل ۴۴.۵هزار نیوتن / ۱۰هزار پاوند تولید کنند. فضانوردان در هنگام فرود قدرت پیشرانشان را به ۳۰۰۰پاوند رانش / ۱۳.۳۵ کیلونیوتن کاهش داده بودند.
فیل پلیت نویسنده وبلاگ بدآسترونومی در مجله دیسکاور، در این باره محاسبهای را انجام داده است. براساس محاسبه او قطر نازل ماهنشین ۵۷ اینچ / ۱۳۷ سانتیمتر بوده است. بنابراین مساحت این نازل معادل ۲۳۰۰ اینج مربع / ۱۴۸۳۸ سانتیمتر مربع میشود و در نتیجه فشاری که بر سطح زیر نازل وارد میشده، ۱.۵ پاوند رانش بر هر اینچ مربع یا ۹هزار پاسکال بوده است. (برای مقایسه، فشار هوا در سطح دریا حدود ۱۰۰هزار پاسکال است)
این فشار به تنهایی فشار اندکی است، اما نکته دیگری هم باید به آن اضافه کرد و آن اینکه بار دیگر ما در حال صحبت درباره ماه هستیم. در ماه فشار جو وجود ندارد و با محیط تقریبا خلأ مواجه هستیم. برروی زمین وجود هوا در جو باعث میشود تا شعله خروجی از نازل در یک محل متمرکز شود، اما در حالت خلأ به دلیل نبودن هوا و نبودن فشار جو، گازهای خروجی بلافاصله پس از خروج از نازل پراکنده میشوند. به همین دلیل فشاری که به سطح زیر نازل ماهنشین وارد میشده در مقایسه با زمین بسیار کمتر شده و عملا دلیل برای به وجود آمدن حفرهای در زیر ماهنشین وجود ندارد.
یک سوال دیگر درباره گردوخاک!
سوال دیگر طرفداران دروغ بودن سفر به ماه این است که غبار سطح ماه در اطراف محل فرود در اثر فرود میبایست پراکنده شده باشد، پس جای پای فضانوردان در کدام غبار شکل گرفته است؟
بازهم کسانی که اصرار به دروغ بودن این سفر دارند، زمین و ماه را دارای شرایط یکسانی فرض کردهاند. در روی زمین اگر در یک اتاق پر از غبار گام بگذارید و یا سطح غبار گرفته را فوت کنید، غبارها در اثر جریان هوایی که شما تولید میکنید به مسافتی آن سوتر به پرواز درمیآیند. به عبارت دیگر آنچه غبارها را از روی سطح غبارگرفته به حرکت در میآورد و جابجا میکند، جریان هوایی است که دمیدن شما آن را به وجود میآورد. به ماه برویم. در ماه جوی وجود ندارد، در نتیجه هوایی وجود ندارد و در نتیجه جریان هوایی وجود ندارد. به همین دلیل زمانی که ماهنشین میخواهد فرود بیاید، تنها ذرات غباری به هوا برمیخیزند که دقیقا تحت تاثیر خروجی نازل قرار داشته باشند و یا ذراتی که به واسطه ذرات اولیه به آنها نیرویی وارد شده باشد. بنابراین عملا تنها بخش کوچکی از غباری که دقیقا در زیر موتور ماهنشین قرار داشته، جابجا شده و در بقیه نواحی اطراف محل فرود، غبارها دقیقا همان جایی که بودهاند باقی میمانند. در واقع حتی فرود باعث میشود که اندکی بر ضخامت غبار در اطراف محل فرود و جایی که فضانوردان هنگام خروج از ماهنشین بر ماه پای میگذارند افزوده شود.
بهترین استدلال طرفداران توهم توطئه: سایه اجسام روی ماه کاملا تاریک نیست، پس سفر به ماه دروغ است!
بهترین استدلالهای مدعیان دروغ بودن سفر انسان به ماه، روشنایی و ناموازی بودن سایههای مشاهدهشده در فیلمها و تصاویر ارسالی فضانوردان آپولو از سطح ماه است.یکی از مسایلی که طرفداران نظریه توطئه بیان میکنند، این است که در اکثر تصاویری که فضانوردان به زمین ارسال کردهاند، سایهها چندان تیره نیستند و میتوان برخی عوارض را درون بخش سایه دید. اگر خورشید تنها منبع نور در روی ماه است، در این صورت جایی که سایه ایجاد میشود باید کاملا تاریک باشد. اینکه ما میتوانیم در بخش سایه جزئیاتی را ببینیم و سایههای خیلی تیره و تار نیستند، در واقع به این معنی است که خورشید تنها منبع نور در صحنه نبوده است. در ماه چه منبع دیگری برای نور وجود دارد؟ پس حتما پروژکتورهایی در محل فیلمبرداری نصب شده است.
واقعیت این است که این مورد یکی از بهترین استدلالهای طرفداران این نظریه است. صورت مساله درست است، اگر خورشید تنها منبع نور باشد واقعا سایهها باید تاریک و تیره باشد. اما مساله این است که خورشید تنها منبع نور نبوده است. اما منبع نور ثانویه پروژکتورهای گروه فیلمبرداری نبودند، بلکه خود ماه منبع ثانویه بوده است. این موضوع غیرمنتظره ولی واقعی است. بازتاب نور خورشید از سطح ماه، به طور مستقیم به سوی منبع نور برمیگردد. خاک ماه دارای ضریب بازتاب بالایی (حدود ۱۱ درصد) است و وقتی در زیر تابش خورشید قرار دارد و جسمی عمودی، مثل ماهنشین سایهای ایجاد میکند، در واقع بخشی از نوری که از خاک ماه بازتاب میشود به درون سایه راه پیدا میکند و آن را اندکی روشن میکند. این پدیده که هنگام عکاسی روی زمین نیز قابل رویت است، گاهی باعث میشود تا در کنار سایه هالهای ایجاد شود.
همین اتفاق در ماه نیز افتاده است. بازی نور خورشید و بازتاب آن از سطح ماه عامل به وجود آمدن مساله دیگری نیز شده است. اینکه بسیاری از کسانی که معتقد به دروغ بودن سفر هستند برای شما استدلال میکنند که در بسیاری از عکسها فضانوردان انگار در زیر یک منبع نور مستقیم قرار دارند و سایههای کشیده از آنها ایجاد شده است. آنها استدلال میکنند این حاصل منبع نور مستقیمی نظیر پروژکتور است، اما در واقع خورشید آن را ایجاد کرده است و شما هم میتوانید مشابه آن را روی زمین بازسازی کنید. این بار هم شرایط ویژه ماه توضیح منطقی این ایراد را ارایه میکند.
سایهها غیرموازی
دلیل دیگر طرفداران توهم توطئه که از جمله در مستند فاکس نیوز بر آن تاکید شده، این است که مگر در ماه تنها منبع نور، خورشید نیست؟ پس چرا در برخی از تصاویر سایهها موازی نیستند؟ غیر از این است که این سایههای غیر موازی نشان میدهند که منابع نوری متفاوتی در صحنه حضور داشتهاند که باعث ایجاد سایه در جهتهای مختلف شدهاند؟
قبل از اینکه به پاسخ پرداخته شود، باید مشکل اساسی این استدلال را مطرح کرد. فرض کنیم حرف طرفداران نظریه توطئه درست باشد و چند منبع نوری روی ماه وجود داشته است. در این صورت تنها اتفاق این نیست که سایههای موازی نیستند، بلکه مهمتر این است که هر شیئی سایههای چند گانه دارد. در مسابقات فوتبالی که در زیر نور مصنوعی در ورزشگاهها برگزار میشود، شما ۴ منبع نوری دارید که از چهار جهت به بازیکنان تابانده میشود و به همین دلیل بازیکنان هر کدام دارای ۴ سایه مختلف هستند. بسته به اینکه کجای زمین باشند، شدت سایههای آنها متفاوت میشود اما در هر حال ۴ سایه برای آنها (متناسب با ۴ منبع نور) وجود دارد. اگر در ماه بیش از یک منبع نور وجود داشت، آنگاه اجسام و از جمله فضانوردان نیز میبایست چند سایه داشته باشند که ندارند. اما از این موضوع که بگذریم، واقعا چرا سایههای موازی نیستند؟
پاسخ ساده است! این پدیده در اجسام نزدیکتر به دوربین مشاهده میشود. خورشید در ارتفاع پایینی قرار دارد و سایههای کشیدهاند. در نتیجه مسالهای به نام پرسپکتیو وارد بازی میشود. واقعیت این است که عکسهایی که از ماه گرفته شده، مانند هر عکس دیگری تصویری ۳ بعدی را برروی صفحهای دو بعدی به نمایش میگذارد برای همین اثر پرسپکتیو در آن قابل رویت میشود. (برای یاد آوردن اثر پرسپکتیو به ریلهای خط آهن دقت کنید. در عکسی که از این خطوط میگیرید و یا زمانی که به آن نگاه میکنید با وجودی اینکه خطوط راهآهن موازی هستند به نظر میآید این دو در جایی دور به هم میرسند)
علاوه بر پرسپکتیو، فضانوردان برای ثبت برخی از صحنهها از لنزهای واید (میدان دید باز) استفاده کردهاند. هرچقدر لنز شما وایدتر باشد، تناسب تصویر بیشتر بر هم میخورد و انحنای بیشتری در تصویر نهایی ایجاد میشود.
البته در این مورد باید توجه داشت که وجود زمین درخشان در ماه نیز سایه محوی را میتوانسته ایجاد کند. اما به دلیل تفاوت چشمگیر درخشش زمین و خورشید سایههای ایجاد شده توسط زمین به قدری محو و کم سو بودهاند که در تصاویر نشانهای از آن را نمیبینید.
اگر سفر به ماه واقعی است، چرا تصاویر ارسال فضانوردان زمینه یکسان ولی جزئیات متفاوتی دارد؟
در تصاویر گرفتهشده در سطح ماه، زمینههای یکسانی دیده میشود، ولی جزئیات تصاویر فرق میکند. آیا این دلیلی بر دروغ بودن این سفر نیست؟ پاسخ ساده است، خیر!
یکی دیگر از استدلالهایی که مدعیان «دروغ بودن سفر انسان به ماه» مطرح میکنند، این است که در برخی از عکسهایی که فضانوردان گرفتهاند و به ویژه در یک مورد (تصویر زیر)، تصویری از ماهنشین در مقابل چشماندازی دوردست از ماه به چشم میخورد و در عکس دیگری از همان ماموریت همان چشمانداز دیده میشود ولی خبری از ماهنشین نیست. این عکسها توسط فضانوردان گرفته شده و حتما زمانی بوده که ماهنشین روی ماه بوده؛ چطور در یک تصویر ماهنشین هست و در دیگری نه؟
اولا عکسهای مورد اشاره این افراد هر دو وجود دارد و هر دو هم واقعی است. اما چگونه چنین چیزی امکان دارد؟ مساله به این باز میگردد که در غیاب شاخصی معنیدار، تخمین فاصلهها حتی روی زمین هم غیرممکن است.
اگر تا کنون به کویر سفر کرده باشید، حتما متوجه شدهاید که عملا هیچ راهی برای تخمین دوری و نزدیکی تپههایی که در افق وجود دارد ندارید. ممکن است این تپهها ارتفاع کمی داشته و در چند صد متری شما باشد و یا کوههای بلندتری در فاصله چند کیلومتری باشند. در واقع دلیل اصلی گم شدن بسیاری از کاروانها در بیابانها نیز به همین عدم امکان تخمین فاصله در غیاب هر نوع شاخصی باز میگردد.
در روی ماه این قضیه تشدید میشود. در روی زمین به دلیل وجود جو و غبار در هوا شما حداقل میتوانید احساسی از دور یا نزدیک بودن عوارض را به دست بیاورید. در روی ماه اما به دلیل غیاب هر نوع غبار و رطوبت و جو، شما هیچ ابزاری برای این تخمین ندارید. درباره این عکسها نیز داستان به همین ترتیب است. عوارضی که در تصویر دیده میشود عواض دوردستی هستند. در تصویری که ماهنشین وجود دارد، فضانوردان در پشت ماهنشین هستند. در تصویر دیگر آنها چند صد متری روی ماه راهپیمایی کردهاند و از منظره مقابلشان این بار در شرایطی عکس گرفتهاند که ماهنشین را پشت سر گذاشتهاند و اینک چشماندازشان تنها عوارض ماه را شامل میشود. به دلیل عدم امکان تخمین فاصلهها برای این عوارض دوردست شما تقریبا منظره یکسانی را میبینید (جابجایی چند صد متری تغییری در میدان دید شما برای عوارض دوردست ایجاد نمیکند) که یکی از پشت ماهنشین گرفته شده و ماهنشین در تصویر دیده میشود و در دیگری اینگونه نیست و ماهنشین حضور ندارد.
اگر فیلمهای فضانوردان آپولو را با دور تند ببینیم، دروغ بزرگ قرن آشکار میشود؟
در ادامه تحلیل استدلالهای مدعیان «دروغ بودن سفر انسان به ماه» به بررسی سیستم تعادل ماهنشین، موتور بیشعله آن و امکان فیلمبرداری با دور تند در استودیو خواهیم پرداخت.
یکی دیگر از استدلالهای طرفداران دروغ بودن سفر انسان به ماه، این است که چرا هنگام برخاستن ماهنشین از ماه هیچ شعلهای در تصاویر دوربینی که تصاویر زیر محفظه پرواز را ضبط میکرد، دیده نمیشود؟
سوال جالبی است. ماهنشین برای بازگشت به مدار باید سوخت خود را میسوزاند و البته ما روی زمین شاهدیم که موشکهایی که به فضا میروند چگونه شعله درخشانی را تولید میکنند. چرا در ماهنشین چنین چیزی را نمیبینیم؟
بازهم جواب چندان پیچیده نیست. سوختی که ماهنشین برای بازگشت به مدار استفاده میکرد هیدرازین با فرمول شیمیایی N2H4 و دینیتروژنتترا اکساید (N2O4) بود. ترکیب این دو ماده شعلهای تولید نمیکند یا به عبارت دیگر در اثر سوختن آنها شعلهای شفاف و نامریی تولید میشود و به همین دلیل عملا چیزی برای دیدن وجود ندارد. (برای کسب اطلاعات بیشتر اینجا را کلیک کنید.)
علاوه بر این بعدها مشخص شد دوربینی که برای زیر بدنه ماهنشین استفاده شده بود، دروبینی با کیفیت پایین بود. حتی اگر سوخت دیگری استفاده میشد و شعلهای هم وجود میداشت، این دوربین نمیتوانست آن را به صورت دقیق و کامل ثبت کند. البته در این مورد تقصیری برگردن دوربین نیست و مساله اصلی این است که این سوخت اساسا شعلهای تولید نمیکرد.
ماهنشین نمیتوانست تعادلش را حفظ کند، پس حتما سقوط میکرد
یکی از طرفداران «دروغ بودن سفر انسان به ماه» این ایده را مطرح کرده که جابجایی فضانوردان در ماهنشین میتوانست محور تعادل سفینه را بر هم زده و منجر به سقوط در هنگام فرود بر ماه شود.
ماهنشین برای فرود بر ماه طراحی شده بود و برای همین بسیار سبک و دارای جرم اندکی بود. (در واقع این ماهنشین را نمیشد در شرایط زمین روی پایههایش قرار داد، زیرا به دلیل وزنی که روی زمین داشت، خرد میشد) بنابراین با توجه به جرم اندک آن، جرم فضانوردان عاملی اساسی و تعیین کننده در جرم کل ماهنشین و در نتیجه تعیین مرکز ثقل آن بوده است. جابجایی هرچند کوچک فضانوردان در داخل ماهنشین میتوانست مرکز ثقل سفینه را جابجا و در نتیجه فرود را به خطر بیاندازد و منجر به سقوط شود. متاسفانه کسانی که این ادعا را مطرح کردند حتی زحمت مرور جزییات فنی طراحی ماهنشین را به خود ندادهاند. شما میتوانید بخشی ازاین اطلاعات را اینجا پیدا کنید.
مساله این است که طراحان ماهنشین برای مرحله فرود و برخاستن از ماه، سیستم ثانویهای طراحی کرده بودند که به طور مداوم مرکز ثقل سفینه را محاسبه میکرد و با کمک موتورهای جنبی محور عمودی فرود سفینه را در شرایط مناسب نگاه میداشت. این سیستم فقط برای حرکتهای فضانوردان طراحی نشده بود، بلکه مشکل دیگری نیز وجود داشت که طراحی این سیستم را ضروری میکرد و آن، اینکه موقع فرود و همچنین صعود، ماهنشین، سوخت مصرف میکرد و از دست دادن این سوخت جرم سفینه را تغییر میداد و برای همین و برای حفظ مرکز ثقل سفینه لازم بود این سیستم طراحی شود تا سفینه بتواند فرود آمده و دوباره به مدار بازگردد.
فیلمبرداری در استودیو
استدلال دیگر طرفداران توطئه، این است که اگر فیلمهای ماشینهای ماهنورد را با دور تند ببینید، مثل این است که آنها روی زمین فیلمبرداری شده و سپس سرعت حرکت آنها کند شده است.
شرح فیلم: فیلمی از حرکت ماهنورد ارسالی در ماموریت آپولو۱۷ بر سطح ماه
در واقع بسیاری از طرفداران این توطئه دیدگاههای خود را بر این اساس بیان کردهاند. بسیاری از آنها در حالی این ایده را مطرح میکنند که هیچ وقت خودشان فیلمهای موجود را با دو برابر سرعت نگاه نکردند، به همین دلیل بهترین پاسخ این است که شما فیلمها را با سرعت بالاتر نگاه کنید و ببینید آیا همه چیز شبیه زمین هست یا نه. برای اینکه مساله را دقیقتر بررسی کنید، زمانی که به فیلم حرکت ماهنشین روی ماه نگاه میکنید به مسیر غباری که از حرکت ماهنشین بلند میشود، نگاه کنید. این غبارها مسیری هذلولی را طی میکنند و کمانی کامل را میسازند. در روی زمین این اتفاق به دلیل وجود جو، هوا و مقاومتی که هوا ایجاد میکند هیچگاه رخ نمیدهد.
ایراد بنیاسرائیلی طرفداران توطئه: چطور تصاویر ماموریت آپولو در ۴۵ سال پیش اینقدر باکیفیت است؟
یکی دیگر از استدلالهایی که طرفداران دروغ بودن سفر انسان به ماه مطرح میکنند، این است که چرا کیفیت تصاویر ارسالی فضانوردان بسیار خوب است و هیچ عکس بدی گرفته نشده است؟
یکی از ایرادهای بنیاسرائیلی که طرفداران دروغ بودن سفر انسان به ماه مطرح میکنند، این است که چرا همه تصاویر و فیلمهایی که از سفرهای فضایی به ماه میبینیم، این قدر با کیفیت و خوب است. اگر سفر واقعا اتفاق افتاده باشد، حتما عکسهای اشتباه و بد هم وجود داشته است؟
جواب این سوال ساده است. همه عکسها و تصاویری که در خلال ماموریتهای آپولو تهیه شد خوب و عالی نبود. فقط آن بخشهایی به صورت عمومی منتشر شد که کیفیت خوبی داشتند. برای ناسا این عکسها مهمترین عکسهایی بودند که در طول تاریخ تهیه میشد. ابزارهایی که به ماه فرستاده شدند در اکثر موارد بر لبه فناوری زمان خود قرار داشتند و از بهترینهای زمان خود بودند. از طرف دیگر فضانوردان ساعتها و روزهای طولانی کاری را که باید در ماه انجام میدادند، تمرین کرده بودند. آنها بهترین تمرینها را برای استفاده از این ابزارها از پشت سر گذرانده بودند. بنابراین طبیعی است که مانند هر ماموریت فضایی و تخصصی دیگری این افراد عملکرد بهتری از افراد دیگر داشته باشند و تصاویری که تهیه کرده باشند بر اساس شرایط بهترین گزینههای ممکن باشد.
بخشی از تصاویر ناسا مربوط به ماموریت آپولو-۱۱ را میتوانید در اینجا ملاحظه کنید. برای مشاهده آرشیو کامل تصاویر ماموریت آپولو-۱۱ نیز میتوانید به اینجا مراجعه کنید. برای مشاهده آرشیو تصاویر ماموریتهای آپولو ۱۲ تا آپولو ۱۷ نیز میتوانید از سرویس جستجوی ناسا بهره ببرید.
اما با وجود تمرینهای فراوان این افراد و فناوری پیشرفته و مناسبی که استفاده کردند باز هم همه عکسها خوب از آب درنیامد. برخی از آنها سالها پس از ماموریت مورد پردازش دوباره قرار گرفت و منتشر شد. اکثر مردم این تصاویر را به واسطه رسانهها دیدهاند. ناسا بهترین تصویر خود را در اختیار رسانهها گذاشته بود و رسانهها نیز بر اساس معیارهای حرفهای خود بهترین تصاویر را از بین آن مجموعه خوب گلچین کرده بودند و در نتیجه تمام تصاویری که ما میدیدیم، بهترین تصاویر ممکن بوده است.
درباره عکسهای ماه نکته دیگری هم مطرح میشود که باید تذکر کوچکی درباره آن داد و آن داستان علامتهای + روی عکسها است. این نشانههای + که نقش مرجع را در دوربینها ایفا میکردهاند از مدتها قبل در برنامههای فضایی مورد استفاده بودند. برخی از مدعیان دروغ بودن این سفر معتقدند اینها بعدا به عکسها اضافه شده و برای همین در برخی از عکسها سفید و در برخی دیگر سیاه دیده میشوند و حتی در برخی از عکسها گویی خط + با منظره قطع شده و مثل این است که منظره جلوتر از + قرار دارد.
واقعیت این است که تنها مسالهای که دراینجا نقش بازی کرده، تضاد نوری است. مدت زمان نوردهی با توجه به هدف تعیین میشود و بر این اساس اگر شما از هدف روشنی عکس بگیرید اینها به شکل سیاه در تصویر دیده میشوند. اگر از نمای تاریکی عکس بگیرید و نوردهی خود را افزایش دهید و دچار اووِراِکسپوز شوید، این + به شکل سفید دیده میشود. اگر از منطقهای عکس بگیرید و نوردهی شما اندکی بیشتر از مقدار لازم باشد درخشش مناطق روشن روی خطهای + را در تصویر نهایی میگیرد و در واقع هر کسی که اندکی با عکاسی آشنا باشد، با این موضوع به خوبی آشنا است.
اطلاعات بیشتری درباره مساله عکسهای ماه را میتوانید در اینجا مطالعه کنید.
اگر آمریکا واقعا به ماه سفر کرد، چرا دوباره به ماه برنگشت؟
در ادامه بررسی استدلالهای طرفداران دروغ بودن سفر انسان به ماه، به یکی از عمومیترین سوالات آنها پاسخ خواهیم داد، اینکه چرا انسان به ماه برنگشت؟
موارد بالا بخش عمدهای از استدلالهای اصلی علاقمندان به نظریه توطئه در سفر به ماه را شامل میشود. در کنار این موارد گاهی سوالهای دیگری نیز مطرح میشود، اینکه ناسا به عمد فضانوردان آپولو-۱ را کشت به دلیل اینکه آنها میخواستند پرده از این ماجرا بردارند.
این اتهامی بیپایه است که هیچ سندی از آن پشتیبانی نمیکند. آپولو-۱ چندین سال قبل از سفر نخستین انسان به ماه صورت گرفت. اگر فضانوردان آپولو – ۱ از توطئه خبر داشتند و میخواستند آن را افشا کنند، چرا باید سوار بر طبقه آخر موشک ساترن-۵ میشدند تا به آزمایشها ادامه دهند که ناسا بتواند آنها را بسوزاند.
چرا به ماه برنگشتیم؟
موارد جزیی دیگری نیز در این زمینه مطرح میشود. اما یکی از مهمترین سوالهای عمومی این است که اگر آن موقع به ماه رفتیم، چرا برای بیش از ۳ دهه دیگر نتوانستیم به ماه برگردیم؟
جواب این سوال همانطور که در بخش نخست شبهات آپولو آمد، به شرایط سیاسی، اقتصادی و بینالمللی آن دوران برمیگردد. بودجه ناسا در زمان برنامه آپولو به ۵ درصد بودجه فدرال رسید. همه نهادها، دو حزب اصلی و همچنین مردم درباره ضرورت انجام این سفر اشتراک نظر داشتند. پول کافی، عزم ملی و تلاشی شبانهروزی و عظیم باعث شد این اتفاق بیفتد و در طول ماموریتهای آپولو ۱۱ تا آپولو ۱۷ (به جز آپولو ۱۳ که با مشکل روبرو شد)، ۱۲ فضانورد بر سطح ماه قدم بزنند.
اما در حال حاضر شرایط ناسا اصلا قابل مقایسه با آن دوران نیست. بودجه ناسا هماکنون تنها نیم درصد بودجه فدرال است که از این مقدار یک سوم به بخش روباتیک و دو سوم به بخش پروازهای سرنشیندار اختصاص دارد. درون ناسا بحث بسیار جدی بر سر اولیتبندی این بودجه در جریان است. سفرهای فضایی سرنشیندار اگرچه جذابیت و اهمیت طولانی مدت دارد، اما دستاوردهای علمی مستقیم آنها در مقایسه با ماموریتهای روباتیک چندان بالا نیست. برای مثال تعداد مقالات علمی که تنها از تلسکوپ فضایی هابل به دست آمده، دهها برابر کل دادههایی است که از آزمایشهای انجام شده در ایستگاه فضایی به دست میآید. بسیاری در داخل ناسا استدلال میکنند زمانی که با بودجه محدود مواجهیم، بهتر است با این بودجه به جای اینکه ۳ نفر را به ماه بفرستیم، دهها ماموریت روباتیک مانند کاوش قمرهای مشتری و زحل، ماه، مریخ و سیارکها و دنبالهدارها را انجام دهیم تا حجم دادههای ما به طور جدی افزایش پیدا کند.
اکنون حتی درون جامعه علمی، اجماعی برای سفر دوباره به ماه تا زمانی که دلیل مشخصی در این بازگشت باشد، وجود ندارد. ضمن اینکه اگر زمانی قرار باشد دوباره سفر به ماه اتفاق بیفتد، باید بخشی از فناوریهای مربوط به این سفر دوباره طراحی و ساخته شود، چراکه برخی از فناوریهای آپولو منقرض شدهاند!
چندی پیش در گفتگویی با مهندس دارا صباحی، مهندس ارشد ماموریت مریخنورد کیوریاسیتی (کنجکاوی) درباره مساله انقراض فناوری پرسیدم. او در این باره توضیح داد که بسیاری از اوقات برای یک ماموریت فناوریهای ویژهای طراحی میشوند و قطعاتی ساخته میشوند، اما بعد از چند سال که این ماموریت انجام شد و یا کنار گذاشته شد، نسل مهندسان تغییر میکند، کارخانههای سازنده خط تولید خود را تغییر میدهند و فناوری به راحتی گم میشود و طراحی دوباره فناوری جدیدتر و بهروزتر برای مهندسان بسیار راحتتر از احیای فناوریهای قدیمی است.
سخن آخر با مدعیان «دروغ بودن سفر انسان به ماه»
طرفداران فرضیه توطئه به جای الهام گرفتن از دشوارترین ماموریت تاریخ بشر، همه تلاش خود را به کار گرفتهاند تا به زعم خود خطاهای موجود در تصاویر را آشکار کنند.
البته این حرفها طرفداران فرضیه توطئه را راضی نمیکند. جالب این است که این افراد گاهی از سوی دیگر بام می افتدند. در حالیکه برخی از آنها سفر انسان به ماه را انکار میکنند، گروه دیگری معتقدند این سفر پس از آپولو ۱۷ ادامه یافته و ناسا به دلیل شواهدی که در ماه پیدا کرده بود، روی این سفر سرپوش گذاشته است. در سال ۲۰۱۱/۱۳۹۰ طرفداران این نظریه فیلم سینمایی مستندنمایی به نام آپولو – ۱۸ را روانه پردههای سینما کردند. این افراد البته هیچگاه به این سوال پاسخ ندادند که چگونه میتوان موشکی عظیم مانند ساترن – ۵ را مخفیانه به فضا فرستاد.
سفر به ماه یکی از مهمترین، بزرگترین و در عین حال دشوارترین ماموریتهای انسان در تاریخ بوده است. گاهی باور کردن اینکه انسان میتواند در سایه تامین هزینهها، مدیریت مناسب و ایجاد همگرایی در جامعه دست به چنین کاری بزند، دشوار است. دشواری این ماموریت از ابتدا مشخص بود. نه تنها بازتاب آن را در صحبتهای پرزیدنت کندی و کسانی که این برنامه را پیش بردند میتوان دید که حتی وارد ضربالمثلهای فارسی نیز شده است. این روزها وقتی با فردی مواجه میشویم که درباره کارهایش بزرگنمایی میکند، بسیار میشنویم که فلانی چنان صحبت میکند که گویی میخواهد آپولو هوا کند.
بسیاری از افرادی که در دام فرضیه توطئه میافتدند، ساعتها و ماهها تصاویر ارسالی فضانوردان از ماه را به دنبال نشانهای از خطا زیر و رو میکنند و آن قدر به این مساله حساسیت نشان میدهند که فراموش میکنند به چه تصاویر خیرهکننده و الهامبخشی مینگرند. داستان سفر به ماه حتی از سوی دشمن اصلی آمریکا در آن زمان که چهار چشمی مراقب فضا بود، انکار نشد. این سفر نه برای ناسا که برای بشریت الهامبخش و مهم بود.
طرفداران فرضیه توطئه البته هنوز راضی نیستند. حتی وقتی به آنها گفته میشود صفحات بازتابدهندهای که فضانوردان ناسا روی ماه گذاشتهاند، هنوز آنجا است و حتی منجمان آماتور با ابزار مناسب میتوانند با تاباندن لیزر و رصد بازگشت آن، فاصله زمین به ماه را اندازه بگیرند، وقتی تصاویر جدید مدارگرد اکتشافی ماه به آنها نشان داده میشود که جای پای فضانوردان، ابزارهای علمی و طبقه پایین ماهنشین در آنها مشخص است، وقتی تصاویر مدارگرد ژاپنی ماه به آنها نشان داده میشود که از فراز سایت فرود آپولوها گرفته شده و یک به یک مطابق تصاویری است که بیش از ۳۰ سال پیش فضانوردان به زمین آوردند، باز هم قانع نمیشوند.
مقاله «شبهات آپولو» برای کسانی بود که میخواهند پاسخهایی برای سوالهای خود در این زمینه پیدا کنند؛ اما توصیه آخر اینکه هیچگاه وقت بیش از اندازهای برای بحث با حامیان فرضیه توطئه تلف نکنید. اگر با دادن توضیحات ابتدایی احساس کردید آنها کماکان بدون آنکه به شما گوش کنند حرفهای خود را تکرار میکنند، به جای تلف کردن وقت خود از پشت تلسکوپ، دوربین دوچشمی و یا با چشمان غیرمسلح خود به آسمان و به ماه نگاه کنید و بگذارید شکوه ماه و فضا شما رادر بر بگیرد.
نویسنده: پوریا ناظمی
منبع: خبرآنلاین
با اینکه کنار رفته بودن و تماسی با پرچم نداشتن بعد از حرکت فضانورد از نزدیکی پرچم شروع به تکان خوردن کرد که نشون دهنده وجود اتمسفر هست. بازم میگین سفر واقعی بوده؟!
بله قطعا فضانوردان آمریکایی به ماه سفر کردند و ما ایرانی ها صد سال عقبیم همیشه. برخی ها از حسادت میگن که این تصاویر و فیلم ها ساختگیه در صورتی که واقعیه. همین الانشم اونا کجان و ما کجاییم! چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است.
وای مردم از خنده یعنی باورت شده رفتن ماه وای دلم درد گرفت از خنده خدا ولی در کل ممنون که موجبات شادی ما رو فراهم میکنی آره مشکل مالی دارن آخی هنوز نمیتونن یه سرماخوردگی رو خوب کنن برای همیشه ولی نه نه میتونن برن حتی مریخ آره آره ابر قدرتن بابا اصلا خدایی که میگن اینان هستن فقط یادت باشه سجده کنی براشون آره یادت نره ها ها بازم منو بخندون آفرین میدونم تایید نمیشه ولی خوت کهمیخونی همین بسه خخخخخخخخخخخخخخخخ
من که خیلی شدید قانع شدم. ماست مالی از این بهتر دیگه وجود نداره. یک سؤال از نویسنده محترم!!؟؟
اگر جواب بدید ممنون میشم. سال۲۰۲۲ پروژه اسپیس ایکس با نام اینترنت ماهواره ای تازه به کار افتاد. ۵۲ سال پیش با وجود وسیله های ذخیره دیتای آن زمان که یک هارد یک مگابایتی به اندازه یک اتاق بزرگ بود، رد و بدل کردن این اطلاعات توسط کدام امواج ماهواره ای، رادیویی یا… انجام شد و چگونه این حجم از اطلاعات توسط ناسای معظم ذخیره شد؟؟؟
همینک ادعا میکنند که سفینه ای به دور مشتری میچرخه، قبول!!!
اطلاعات رو از همون سفینه چطوری دریافت میکنند؟؟ با اینترنت نسل ۵؟adsl, فیبر نوری، آنتن ماه واره ای، لیزر، نور، تلسکوپ یا…؟؟؟
سوم اینکه هرجسمی لحظه ورود به زمین با هر شتاب و هر گرانش و چگالی و حجمی ابتدا باید از جو محافظ زمین عبور کنه که تقریبا برای هر چیزی غیر ممکنه مگر چند تا شهاب سنگ که توی دو قرن اخیر هم چنین چیزی اتفاق نیفتاده. فضاپیماهای پوشالی آپولو چطوری وارد جو زمین شدند بدون کمترین آسیب!!!؟؟؟ ، حتما با مواد آلیاژی خاص احاطه کننده…
خواهشمندم یک مقدار علمی تر به قضایا نگاه کنید. نه ماست مالی وزش باد و پرچم و سایه و عکس و…
نحوه برخورد با پدیده های علمی که در فضا اتفاق میفته که در زمین قابل درک نیست رو توضیح بفرمایید تا قانع بشویم. مثلا بمباران شهابی ماه توسط اجرام آسمانی. چون عملا ماه هیچ جوی نداره و طبق فیزیک کوانتوم اجرام معلق در فضا دائم با سطح سیارات بدون جو برخورد میکنند.
درصورت پاسخ علمی و معتبر، شدیدا علاقمند به شنیدن و دیدن و خواندن هستم.
متشکرم