احتمال زندگی برای همیشه را تصور کنید! میتوانستید زمان بیشتری را با عزیزانتان بگذرانید. در حرفههای مختلف استاد شوید و به کل دنیا سفر کنید. اگر همه مردم زمین فناناپذیر بودند شانس جبران اشتباهاتمان را داشتیم و جامعه میتوانست هزینههای سلامت را پس انداز کند. چقدر به رسیدن به چنین چیزی نزدیکیم؟ زندگی طولانیتر چطور میتوانست روابط ما را تغییر دهد؟ آیا از زندگی کردن خسته میشدیم؟ در ادامه با ویوین و داستان انسان فناناپذیر همراه باشید.
اول از همه اینکه رسیدن به فناناپذیری آنگونه که در فیلمها نمایش داده میشود که با پرش از ساختمان میتوانید زنده بمانید و بعدا داستان آن را تعریف کنید امکان پذیر نیست. اما فناناپذیری از طریق نمردن به دلیل پا به سن گذاشتن، ممکن است در همین نزدیکیها باشد!
آیا سیاره ما قادر به تحمل جمعیت افرادی که نمیمیرند و سنشان زیاد میشود هست؟ در سیلیکون ولی، جنبش میلیاردرها و شرکتهای بیوتک وجود دارد که در حال توسعه داروهایی برای حذف سالخوردگی و افزایش سلامت طول عمر نامحدود هستند. در نظر آنها بازی با ژنتیک و کاهش مصرف کالری قبلا ثابت کرده است که افزایش طول عمر مگسها، کرمها و موشها را در پی داشته. پس چرا برای انسانها عمل نکند؟ صرف نظر از اینکه این تلاشها موفق خواهند بود یا خیر، سوال اصلی این است آیا برای طول عمر بیشتر آمادهایم؟ در حدود ۸ میلیارد انسان روی زمین وجود دارد، و اگر بخواهیم برای قرنها زندگی کنیم، زندگی بسیار متفاوت خواهد بود.
فقط به پیامدهای اجتماعی آن فکر کنید که همراه با خود خواهد آورد. برای شروع، ایده اینکه تمام زندگی خود را با یک نفر متاهل بمانید ممکن است تغییر کند. با وصلتی به طول یک عمر ۱۰۰۰ ساله در کنار هم ممکن است به ازدواج به عنوان تعهدات طولانی مدتی که در طول زندگی میبندیم نگاه کنیم. زندگی طولانیتر به معنای کار بیشتر است. اگر بخواهید در ۶۵ سالگی از کار دست بکشید و تا ۵۰۰ سالگی زندگی کنید هیچ طرح حقوق بازنشستگی نمیتواند شما را پشتیبانی کند.
کار طولانی موهبت و بلایی خواهد بود. در نگاه مثبت، با تعداد زیادی کارگر بامهارت در نیروی کار، اقتصاد پربارتر از همیشه خواهد بود. اما از سوی دیگر، اگر افراد برای صدها سال در موقعیت خود بمانند جایی برای افراد جوان برای کار و ترقی نخواهد بود. این نوع از رکود در دیگر مناطق مشکلزا خواهد بود، همچون پیشرفت اجتماعی.
اگر رهبران قرن ۱۸ام هیچ وقت نمیمردند یا از قدرت بازنشسته نمیشدند چه کسی میتوانست بگوید که قادر به فرارفتن از مشکلاتی مانند تفکیک نژادی بودیم؟ حتی اگر جامعه میتوانست راهی برای تنظیم کردن خود پیدا کند تجربه فناناپذیری برای شما به چه شکل بود؟ اگر به شکل مجازی روزهای نامحدودی پیش روی خود داشتیم آیا بخش بزرگی از خاص بودن زندگی از آن گرفته نمیشد؟ انگیزهی کمتری برای شمردن روزها بود و در نتیجه ممکن بود با گروهی از انسانهای ناراضی بر روی سیاره روبرو شویم و اینکه سیاره زمین بزرگتر نمیشد و فقط شلوغ و شلوغتر میشد.
زمین همین حالا نیز با مشکل جمعیت روبرو است، و اگر نرخ مرگ کم و به سمت صفر برود آنگاه به سرعت منابعمان تمام میشود. ایدهی فناناپذیری خیلی خوب به نظر نمیرسد، بهطوری که در نهایت جایی برای نسل جدید باقی نخواهد ماند. شاید باید انسانها را به دیگر سیارات بفرستیم. نظر شما در مورد فناناپذیری انسان چیست؟