جان دی. راکفلر در سال ۱۸۳۹ در ریچفورد نیویورک به دنیا آمد. پدرش یک فروشنده دوره گرد و مادرش خانه داری عابد و پارسا بود که تمام تلاشش را میکرد تا ثبات خانواده را در غیاب همسرش که اغلب دور از خانه بود حفظ کند. خانواده جان قبل از اقامت در کلیولند اوهایو، چندین بار در نقاط مختلف نیویورک مستقر شدند.
راکفلر و خردهکاریهای محلی
چه کسی میتواند فکرش را بکند؟ جان راکفلر مسئولیت مراقبت از بوقلمونها و فروش سیبزمینی و آبنباتها را به عنوان بزرگترین پسر و دومین فرزند از شش فرزند این خانواده را بر عهده داشت.
اندرز پدر
پدر، مواقعی که کنار فرزندانش بود، به آنان میگفت که بزرگ فکر کنند و همیشه بهترین بخش از هر داد و ستد را بپذیرند. یک بار هم با مباهات اعلام کرد: «من در هر فرصتی به پسرانم تلقین مثبت میکردم، چون میخواستم آنها را زبر و زرنگ بار بیاورم».
الگوبرداری از مادر و توصیه کشیش
جان صرفهجویی را از مادرش که اغلب به دلیل نبودنهای پدر، خریدها را از فروشگاه محلی میکرد، یاد گرفت. او به کلیسا هم میرفت، تاجاییکه میتوانست درآمد کسب میکرد و البته به خیریهها نیز کمک میکرد.
اولین حرفه واقعی
جان در ۱۶ سالگی، در همان کلیولند به دنبال نخستین حرفه واقعی خود رفت. او همیشه کت و شلواری مرتب و تیرهرنگ میپوشید و کراوات مشکی میزد. سرانجام توانست به عنوان پادو و کمک دفتردار در شرکت «هویلت و تاتل» مشغول به کار شود. او خود را در کارش غوطهور کرد، به طوری که ساعتهای طولانی کار میکرد و همه راه و روشها، فنون و سیستمهای دفتری و اداری را میآموخت. او کارفرمایان خود را با جدیت و سختکوشیاش تحت تأثیر قرار داده بود و هر چند که مزد زیادی نمیگرفت، درآمدش را به کلیسا و موسسههای خیریه محلی میداد.
اولین ریسک
راکفلر در ۲۰ سالگی تصمیم گرفت برای خودش کار کند. وقتی سرمایهاش به ۴۰۰۰ دلار رسید، همراه همسایه و شریک کاریاش، «موریس کلارک» یک شرکت تولیدی به نام «کلارک و راکفلر» را راهاندازی کرد. در سال،۱۸۶۰ یعنی پایان اولین سال کاری آنها، سرمایه شرکت به ۴۵۰۰۰۰ دلار و سود ۴۴۰۰ دلار و در سال بعد، به سود ۱۷۰۰۰ دلار رسید. جان پول زیادی از بانکها وام گرفت تا کسب و کارش را توسعه دهد، زیرا متوجه شده بود که بازار کسب و کار در کلیولند محدود است. آنها در اوهایو، لوبیا، در میشیگان، گندم و در ایلینویز، نمک و گوشت معامله میکردند. او میدانست که راه آهن نخستین وسیله حمل و نقل محصولات کشاورزی است، با این وجود عمیقاً باور داشت که آینده کلیولند در تولید و حمل و نقل مواد اولیه صنعتی خواهد بود، نه کالاهای کشاورزی.
مرحلهای جدید
در ۲۷ اوت ۱۸۵۹ «ادوین دریک» در پنسیلوانیا موفق به کشف نفت شد که با رونق چشمگیری آغاز به کار کرد. هرچند تکنولوژی دریک جدید نبود، اما ایده پمپاژ نفت از زمین، مثل آب، کار تازهای بود. در سال،۱۸۶۲ جان امکان ورود به کسب و کار پالایش نفت را به دقت بررسی کرد و یک سال بعد، شرکت «اندرو، کلارک و کمپانی» را بنیان نهاد. جان معتقد بود که در هر کاری کلید موفقیت، توجه و تمرکز دقیق و قوی بر جزئیات و حذف ناکارآمدیها و بی کفایتیهاست. او در سن ۲۴ سالگی سهم کلارک را به ارزش ۷۲۵۰۰ دلار خرید و کنترل کامل این حرفه را به دست گرفت. او تمام سودها را در جهت کسبوکار و گسترش آن سرمایه گذاری میکرد.
برادران، شانه به شانه
در سال،۱۸۶۶ او برادرش «ویلیام راکفلر» را وارد عرصه کاری خود کرد و آنها پالایشگاه دیگری را به نام «استاندارد ورکس» در کلیولند بنا نهادند. سپس دفتر «نیویورک سیتی» را افتتاح کردند و ویلیام مسئولیت صادرات شرکت را بر عهده گرفت. در سال «،۱۸۶۷هنریام. فلگلر» به این مجموعه پیوست و «راکفلر، اندرو و فلگلر» تشکیل شد. عموی همسر فلگلر نیز به عنوان شریک غیرفعال به آنان ملحق شد و مبلغ قابل توجهی را در این شراکت سرمایه گذاری کرد.
بهرهبرداری همه جانبه!
ارزیابی جان اینطور بود که تنها راه کسب درآمد به صورت مداوم، گسترش کار و استفاده کامل از تمامی ضایعات آن است؛ بنابراین به کوچکترین جزئیات پرداخت. آنها پالایشگاههایی با کیفیت بالا و بهترین مواد را ساختند و حتی بشکههای نفت را خودشان تولید کردند و هزینه هر بشکه را از ۳۰۰ دلار به کمتر از ۱۵۰ دلار کاهش دادند. همچنین مخازن، انبارها، قایقها را خودشان تهیه و خدمات حمل و نقل نفتشان را خود تأمین کردند و یک خودکفای به تمام معنا شدند. در ۱۰ ژانویه،۱۸۷۰ کمپانی «نفت استاندارد اهایو» با این ترتیب راه اندازی شد: جان دی راکفلر %۳۰، ویلیام راکفلر %۱۳.۳۴، هنری فلگلر %۱۶.۶۷، ساموئل اندروز %۱۶.۶۷، استفان هارکنس %۱۳.۳۴، و او. بی. جنینگر، برادر زن ویلیام راکفلر %۱۰، در زمان شکل گیری، کمپانی %۱۰ سهام را برای کسبوکار نفتی نگه داشت و کسب را گسترش داد.
بالا و پست!
تا سال،۱۸۷۲ استاندارد اویل توانست همه شرکتهای پالایش را در اوهایو بخرد و همچنین سیستم خط لوله خود را بسازد تا توزیع ملی نفت ارزانتر، بهتر و کارآمدتر انجام شود. در سال ۱۸۸۲ تمامی کسب و کارهای متعلق به استاندارد اویل تحت کنترل «استاندارد اویل تراست» قرارگرفتند که موفقیت و برتری آن خیلی زود مورد انتقاد قرار گرفت. در سال،۱۸۹۲ دادستان کل اوهایو در دادرسی خود پیرامون انحلال استاندارد اویل تراست پیروز شد.
تسلیم یا همچنان پیشروی؟!
طی برگزاری این دادگاه که از سال ۱۸۹۰ آغاز شده بود، راکفلر تحت فشار شدیدی قرار گرفت. رأی دادگاه بر شرکت نیز تأثیرات بد فراوانی داشت. با این وجود، آنها خیلی سریع تجدید ساختار کردند و این بار به نام شرکت «استاندارد اویل نیوجرسی» فعالیتهایشان را از سر گرفتند و توانستند کنترل سه چهارم صنعت نفت ایالات متحده را به دست گیرند. در سال ۱۹۰۴ یک سیستم توزیع سراسری راه اندازی کردند که به %۸۰ تمام خانهها و اماکن تجاری امریکا خدمات ارائه میکرد. کمپانی جان در اوج خود %۹۰ سهام صنعت نفت را در اختیار داشت. راکفلر تا سال ۱۹۱۱ در سمت ریاست این شرکت باقی ماند و سرانجام کمپانی استاندارد اویل تراست، در سال ۱۹۱۱ به موجب قانون آنتی تراست شرمن منحل و به ۳۴ شرکت مستقل فردی تقسیم شد. طبق نظر دادگاه، این کمپانی قوانین ضد انحصار را نقض کرده بود.
راکفلر و امور خیریه!
سالهای آخر عمر سر جان دی راکفلر که به طور عام و گسترده ثروتمندترین مرد تاریخ جهان نام گرفته است، توام با فعالیتهای بشردوستانه بود. او ۳۵ میلیون دلار در اختیار دانشگاه شیکاگو قرار داد تا «انستیتو تحقیقات پزشکی راکفلر»، «بنیاد راکفلر» و «کمیسیون بهداشت راکفلر» را تأسیس کنند و از جمله کارهای انجام شده ریشه کنی کرم قلابدار (نوعی انگل روده) و تب زرد در مناطق جنوبی آمریکا بود. تا زمان مرگ وی در سال،۱۹۳۷ دارایی وی برابر ۱/۵ درصد از اقتصاد کل آمریکا، معادل ۳۴۰ بیلیون دلار امروز بوده است. یکی از سخنان معروف او که میتواند درسی برای همگان باشد این است: «این انسان است که یک سازمان را میسازد، نه ماشین آلات یا تجهیزات».
این مطلب اولین بار به قلم ناهید مومن خانی در ماهنامه موفقیت منتشر شده است.