وقتی همه بر میگشتند من میرفتم. عصر سیزدهم فروردین ماه که مسافران نوروزی در حال بازگشت از سفر بودند، با گروهی از همکاران دفاتر و شرکتهای خدمات مسافرتی راه فرودگاه امام را پیش گرفتیم تا در یک سفر کوتاه مدت با مقصدی که در فاصله نزدیکی از ما قرار دارد بیشتر آشنا شویم. شب از نیمه گذشته بود که پرواز آتا با یک ساعت تأخیر تهران را به مقصد تفلیس ترک کرد. از آسمان کرج و قزوین و رشت و اردبیل و پارس آباد مغان گذشتیم، وارد آسمان ارمنستان شدیم و کمی بعد، بر فراز آسمان تفلیس بودیم. دقیقاً زمانی که مهماندار اعلام کرد تا دقایقی دیگر در فرودگاه تفلیس به زمین خواهیم نشست، لبخند رضایت بر لب مسافران کاملاً مشهود بود. این خنده از روی ذوق برای رسیدن به مقصد نبود که از روی رهایی از صندلیها غیر استاندارد و تنگ و غالباً خراب این پرواز بود. گرجستان به اما نیم ساعت اختلاف ساعت دارد؛ کشوری که زمانی بخشی از ایران بود، غالب مردمانش نه فارسی بلدند و نه انگلیسی، اما به مهمان نوازی مشهور هستند در همان ابتدا یکی از دوستان خوب ما را از فرودگاه به تهران بازگردانند. این اتفاق باعث شد از گروه جدا شویم تا منتظر دوستی باشیم که قرار بود در این سفر همراه ما باشد. به هر ترتیب چارهای جز دل کندن از فرودگاه و راهی شدن به سمت هتل محل اقامتمان نداشتیم. افکار به هم ریختهام باعث شد زیباییهای نیمه شب تفلیس به چشمم نیاید. هتل گلدن پالاس که با ۴ ستاره طلایی بر پیشانیاش منتظر ما بود از مرکز شهر فاصله زیادی داشت. خستگی کار در نوروز و پرواز سخت با صندلیهای به هم چسبیده و غالباً شکسته خواب عمیقی را برایمان به ارمغان آورد. این سفر که به نوعی کاری محسوب میشد با برنامه آشنایی و بازدید از هتلهای شهر تفلیس در روز نخست سفر همراه بود. برنامه بازدید از ساعت ۱۴ آغاز میشد به این ترتیب چند ساعتی را وقت داشتیم تا با نزدیکترین مراکز دیدنی و فروشگاهی شهر آشنا شویم.
بخش کاری سفر، بازدید از هتلهای شهر
ساعت ۱۴ طبق برنامه سوار اتوبوس شدیم و راهی بازدید از بهترین و معروفترین هتل شهر شدیم هتل رادیسون به لو، RadissonBLU با گذشتن از خیابانهای تاریخی و قدیمی که در عین کهنگی چشم نواز هم بودند به ساختمان بلند مرتبه و مجلل رادیسون به لو رسیدیم و در گروههای چند نفره به بازدید از هتل پرداختیم. هتل ۵ ستاره رادیسون که زیر Radisson Blu tbilisi به لو تفلیس مجموعه هتلهای زنجیرهای رادیسون به لو است یکی از ۳ هتل برتر تفلیس است و در میدان Rose Revolution Square واقع شده است و دارای ۱۸ طبقه است. این هتل که هتل شیشهای نیز معروف است در مرکز تفلیس و با دسترسی مناسب به اکثر جاذبههای توریستی تفلیس و در کنار رود. واقع شده است Mtkvari River هتل با ایستگاه مترو ۳۰۰ متر با ایستگاه قطار ۵ کیلومتر و با فرودگاه بینالمللی تفلیس ۱۹ کیلومتر فاصله دارد. هتل در سال ۱۹۶۷ ساخته شده است و در سال ۲۰۰۹ مورد بازسازی کامل قرار گرفته است. استخر سرپوشیده این هتل که در طبقه آخر واقع شده است به دلیل شیشهای بودن دیوارهای آن منظرهای بسیار زیبا از نمای تفلیس را پیش روی ما قرار میدهد. دومین هتلی که برای بازدید در نظر گرفته شده بود هتل مرکوری Hotel Mercure باز هم در قلب شهر بود. هتل ۴ ستاره مرکوری تفلیس Hotel Mercure Tbilisi Old Town قدیم با ۱۰۸ پذیرای مهمانانی است که تفلیس را برای گذران اوقات فراغت خودشان انتخاب میکنند. مرکیور یا مرکوری یک برند بینالمللی هتل است و بیش از ۷۵۰ هتل سه ستاره و چهار ستاره در جهان تحت این برند فعالیت میکنند.
هتل مرکوری در خیابان گرگاسالی شماره ۹ و در نزدیکی کلیسای متخی واقع شده است. سومین و آخرین هتلی که در برنامه بازدید همکاران HOTEL PREFERENCE قرار گرفته بود بود. این هتل که HUALING TBILISI فاصله ۳۰ دقیقه از مرکز شهر دارد و در کنار یکی از زیباترین دریاچههای طبیعی تفلیس واقع شده است توسط چینیها ساخته شده و توسط مدیران فرانسوی اداره و مدیریت میشود. این هتل که در فضایی باز و با طبیعت و چشم اندازی زیبا ساخته شده بود از کیفیت بالایی برخوردار بود و با طراحی چینی و مدرن فضای خاصی را ایجاد کرده بود. بعد از جلسه پرسش و پاسخ و آشنایی با مدیران آژانسهای مسافرتی شهر تفلیس به سوی شهر بازگشتیم تا در مراسم سنتی گرجی که همراه با خوراکها و نوشیدنیهای سنتی این سرزمین همراه بود شرکت کنیم.
میزهای خوشمزه با رنگ و بویی گرجی
ساختمانی با سابقه تاریخی در دو طبقه، ستونها و دالانهای تو در تو در طبقه دوم، میزهای چیده شده با پیش غذاها و غذاهای رنگین گرجی و فضای آزادی که برای نوازندگان و رقاصان سنتی گرجی مهیا شده است نخستین نمایی است که نظرم را به خود جلب کرد. اینجا همه چیز رنگ و بویی خوشمزه داشت. تنوع پیش غذاها و غذاهای روی میز نا خودآگاه مرا به منوی تکراری و مات رستورانیهای ایرانی برد. همان منو تکراری انواع کبابها که حوصله هر مسافری را سر میبرد.
خاچاپوری
یک غذای بسیار رایج گرجی است. رواج آن در حدی است که محال است کسی از گرجستان بازدید کند و خاچاپوری را نبیند یا چیزی در مورد آن نشنود. خاچاپوری نه تنها یک غذا بلکه بخشی از فرهنگ گرجستان به حساب میآید.
مواد اولیه این غذا عبارتاند از آرد، تخم مرغ، پنیر و روغن. ترکیبات آن طوری است که نیازی نیست با نان یا برنج خورده شود بلکه به تنهایی انرژی و پروتئین کافی را به بدن میرساند. گرجیها اغلب عادت ندارند که در طول روز غذای مفصلی بخورند بنابراین بسیاری از مردم به خوردن یک خاچاپوری بسنده میکنند. خاچاپوری انواع و اقسام مختلفی دارد. برخی از خاچاپوری ها را میتوانید مانند ساندویچ یا پیراشکی سرپایی میل کنید ولی برخی دیگر را باید در بشقاب و با کمک چنگال و چاقو نوش جان کرد.
چاخوخبیلی و چاکاپولی
هر دو در واقع نوعی تاس کباب هستند. ولی با این تفاوت که: چاکاپولی با گوشت بره و چاخوخبیلی با گوشت مرغ درست میشود. چاکاپولی را در کاسههای گرد سفالی سرو میکنند به نوعی که بسیار گرم هستند و عطر و مزهای خاص دارند.
تاباکا
تکههای مرغ را داخل دو ظرف سفالی پرس میکنند و سرخ مینمایند. بسیار لذیذ است. ۷ در زمان سرو بر روی میز هنوز گرمای آتش را در ظرفهای سفالی میتوان حس کرد.
خینکالی
خمیرهای پختهای است که در داخل آن گوشت چرخ کرده وجود دارد. فلفل سیاه هم در آن استفاده میشود. خینکالی در گرجستان طرفداران زیادی دارد و بسیار خوشمزه است. فراموش نکنید که خوردن خینکالی راه و رسم خودش را دارد. چون گوشت با آب خودش در درون این خمیر پخته میشود باید قبل از هر چیزی با شیوه گرجی آب داخل خینکالی خورده شود.
متس وادی
همان شیشلیک است. اگر دیدید که در فضای باز درست میشود، معطل نکنید و سفارش بدهید. گرجیها در درست کردن شیشلیک استاد هستند. فراموش نکنید که گرجیها به نمک علاقه بسیاری دارند و میتوان گفت که اکثر غذاهای آنها به قدری شور است که برای بار نخست برای ما زننده هستند.
شهر چشمههای آبگرم
تفلیس (که معمولاً به آن تیبیلیسی Tibilisi میگویند) پایتخت گرجستان بزرگترین، پرجمعیتترین و مهمترین شهر این کشوراست. در گذشته نام آن تیفلیس Tiflis بوده که بعدها به نام محلی آن در زبان گرجی تبیلیسی (Tbilisi) تغییرکرده. تبلیسی از واژه تپیلی Tpili به معنی گرم گرفته شده و قدمت این شهر به قرن پنجم میلادی باز میگردد. وختانگ گرگاسالی در هنگام شکار با چشمهای آبگرم مواجه میشود و دستور ساختن شهری را میدهد که سالها بعد به شهر چشمههای آبگرم معروف شد. تفلیس که در مسیر جاده ابریشم واقع شده همواره یک پل ارتباطی میان شرق و غرب بوده. این شهر در دو طرف ساحل رود کر یا کور (به زبان گرجی متکواری) در درون درهای قرار گرفته. با فاصله حدود ۲۵۰ کیلومتر از دریای سیاه و ۱۲۰ کیلومتری رشته کوههای بزرگ قفقاز. به دلیل موقعیت جغرافیایی آن همواره زیر سلطه امپراطوری های گوناگونی قرار داشته که این تنوع فرهنگی در معماری و تمدن این شهر بسیار مشهود است. پس از فروپاشی شوروی و استقلال گرجستان حتی در دوران حکومت شواردنادزه تفلیس به صورت شهری مافیایی و جنایی ظاهر شد و امنیت در آن از بین رفت. در این دوران تمامی صنایع از کار افتادند و فقر و بیکاری فراگیر شد. در سال ۲۰۰۳ مردم تفلیس با تظاهراتی آرام و سراسری، با اتحاد نیروهای امنیتی و نظامی منجر به سقوط حکومت شواردنادزه شدن که به انقلاب رز معروف گردید. اکنون تفلیس شهری امن است که به سرعت به سوی توسعه پیش میرود.
پل صلح
پل صلح گرجستان در تفلیس یکی از برترین دیدنیهای تفلیس گرجستان و از جاذبههای گردشگری تفلیس، یک پل عابر پیاده به شکل کمان در طول رودخانه کورا در تفلیس، پایتخت گرجستان است. این پل که در امتداد ۱۵۰ متر بر روی رودخانه کورا واقع شده برای ایجاد اتصال تفلیس قدیمی با منطقه جدید است. افتتاح رسمی پل در ۶مه ۲۰۱۰ صورت گرفت.
خیابان روستاولی تفلیس
خیابان روستاولی که قبلاً خیابان گلوینی نامیده میشده یکی از اصلیترین و مرکزیترین خیابانهای شهر تفلیس و از مهمترین دیدنیهای تفلیس گرجستان و جاذبههای گردشگری گرجستان میباشد که به احترام شاعر بسیار معروف قرون وسطی گرجی یعنی شوتا روستاولی نامگذاری شده است. بسیاری از مراکز مهم دولتی و غیر دولتی در این خیابان مستقر هستند که از جمله آنها میتوان به پارلمان گرجستان، اپرا و باله شهر تفلیس، دادگاه عالی، کلیسای کاشوتی، موزه مردمی گرجستان، آکادمی تئاتر روستاولی و آکادمی علوم گرجستان اشاره کرد. این خیابان ۱.۵ کیلومتری از میدان تاویسوپلبا یا آزادی، میدان لنین سابق شروع شده و به مترو روستاولی و خیابان کوستاوا منتهی میشود و یکی از جاذبههای توریستی تفلیس است. در همین خیابان بود که تراژدی ۹ آوریل ۱۹۸۹به وقوع پیوست.
مجسمه مادر تفلیس
بر فراز شهر تفلیس و بر بلندای این شهر، مجسمهای بسیار بزرگ نصب گردیده است که به ” کاترین دادا” و یا مادر تفلیس مشهور است و یکی از بهترین دیدنیهای تفلیس گرجستان و جاذبههای گردشگری گرجستان است. اکثر کشورهای شوروی سابق مثل ارمنستان و گرجستان دارای مجسمه مادر هستند.
تندیسی ۲۰ متری از آلومینیوم که تقریباً از هر جای تفلیس دیده میشود. این تندیس نشان دهنده زنی با شمشیری در یک دست و کاسهای در دست دیگر است. کاسه برای پذیرایی از کسانی که با دوستی وارد گرجستان میشوند و شمشیر برای آنها که با دشمنی میآیند.
میدان آزادی تفلیس
میدان آزادی تفلیس یکی از بهترین دیدنیهای تفلیس گرجستان و جاذبههای گردشگری گرجستان، واقع در شهر تفلیس در خیابان معروف روستاولی است. از این میدان به قسمت قدیمی تفلیس نیز میتوانید بروید که یکی از جاذبههای توریستی تفلیس نیزمی ً باشد. این میدان قبلامیدان پاسکوویچ یریوانسکی نامیده میشد و بعداً میدان لنین و در حال حاضر میدان آزادی نامیده میشود. این میدان به طور مختصر میدان یروان نیز نامیده میشد.
پارک متاتسمیندا
شهربازی تفلیس که به پارک متاتسمیندا (Mtatsminda Amusement Park) شهرت دارد، بر روی تپه مشرف به شهر تفلیس، طوری قرار گرفته است که چرخ و فلک غول پیکر آن تقریباً از همه جای شهر تفلیس مشخص است. شهربازی تفلیس یا همان پارک متاتسمیندا حدود ۸۰۰ متر از سطح شهر تفلیس بالاتر بوده و حدود یک ونیم کیلومتر مربع مساحت دارد. چرخ و فلک بسیار بلند این پارک، ۸۰ متر ارتفاع داشته و در رتبهبندی بلندترین چرخ و فلک دنیا در مکان پنجم قرار دارد که هر دور آن یک ربع طول میکشد. این پارک زیبا ورودی ندارد و برای عموم آزاد است ولی برای استفاده از هر کدام از بازیهای آن نیاز به پرداخت هزینه جهت تهیه بلیت است.
کلیسای سامبا
معروف به سامبا (به معنای تثلیث) کلیسای اصلی ارتدکس گرجی است که در شهر تفلیس، پایتخت گرجستان قرار دارد. ساختمان آن بین سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۴ میلادی تکمیل شده است و با ظرفیت ۱۵ هزار تن و ارتفاع ۹۷ متر، عنوانهای بزرگترین کلیسای ارتدکس در جهان و سومین کلیسای ارتدکس مرتفع در جهان را به خود اختصاص داده است. معماری این کلیسا آمیزهای از سبکهای سنتی معماری مذهبی گرجی در مراحل مختلفی از تاریخ است و همچنین، عناصری از معماری بیزانس را نیز در خود جای داده است. مجموعه کلیسای سامبا شامل بخشهای مختلفی از جمله بنای اصلی، برج ناقوس، اقامتگاه اسقف اعظم، صومعه، آکادمی علوم دینی، فرهنگستان الهیات، کارگاههای آموزشی، استراحتگاه و غیره است. همراهی دو خانواده اصفهانی و یک دوست عزیز یک گروه هشت نفره را تشکیل دادیم و با برنامهای دقیق با دو خوردو به سمت شهر مسختا (MTSXETA) که در ۲۰ کیلومتر شمال شهر تفلیس قرار داشت و آثارش به هزاره قبل از میلاد مسیح بود حرکت کردیم. مسختا از قرن ۳ تا ۵ میلادی، پایتخت پادشاه ایبریا بوده است. بعد از رسیدن به مسختیا به سمت کلیسا معروف سوتی تسخولی که جزو آثار ثبت شده جهانی است رفتیم. در حیاط بیرونی کلیسا قبری بود که مردم گرجی احترام خاصی به آن میگذاشتند. گرجیهای ارتودکس هم در این روز مراسم عبادی در کلیسا را داشتند جالب است بدانید در گرجستان هم همانند بسیاری از مراکز مذهبی دنیا حجاب معنای خاصی دارد و خانمها هنگام ورود به محوطه کلیسا موی خود را با شال یا روسری میپوشانند. گاها در برخی از کلیساها خانمها باید با دامن وارد شوند و آقایان هم کلاه خود را به نشانه احترام بر میدارند. بوی عود، نور شمع و نوا و زمزمه دعاهایی که خوانده میشد حس و حالی عجیب و روحانی را به ما داد. قدم زدن بر روی سنگ فرشهای این شهر قدیمی شاید یکی از لذتبخشترین بخشهای این سفر بود اما سرما و باد شدید ما را از این لذت محروم کرد.
گوری، سرد با موزهای سرد و سخت
شهری که بعد از متسیخا ما را به سوی خود کشاند زادگاه ژوزف استالین، Gori (گوری) است. شهری با بلوارهای پهن که هنوز سرمای هوا اجازه جوانه زدن درختانش را نداده بود. یکی از مهمترین جاذبههای دیدنی گرجستان، موزه استالین در شهر گوری گرجستان است. شهر گوری در فاصله ۷۰ کیلومتری شمال شرقی تفلیس پایتخت گرجستان قرار گرفته است. موزه استالین در حقیقت خانه استالین دیکتاتور سابق روسیه بوده است که تا سن چهار سالگی در آن زندگی میکرد. در این موزه کلیه فعالیتهای استالین از قبیل نامه نگاریهای وی، عکسها و وسایل شخصی این رهبر سخت گیر و خشن شما را به یاد فیلمهای ساخت شوروی سابق با فضایی مه آلود و سختگیریهای کمونیستها میبرد. در موزه استالین، وسایل شخصی او همراه با لباس نظامی با پوتینهای افسری استالین هم دیده میشود. البته لازم به ذکر است که در حقیقت موزه استالین، در کنار خانه پدری وی ساختمانی قدیمی متعلق به دوره زمامداری استالین وجود دارد که امروز موزه استالین نام گرفته است. در همان ابتدای محوطه ساختمان موزه واگن سبز رنگی که متعلق به استالین است نظر بازدید کنندگان را به خود جلب میکند.
شهری در پس پیچهای جاده
بورجومی، شهر آبهای معدنی، از لابلای پیچهای تو در توی جاده با شکوفههای سپیدی که در لابلای درختان دوسوی جاده ما را جذب خود کرده بود مقصد بعدی سفر ما بود. شهر زیبای برجومی که در ۱۵۰ کیلومتری غرب تفلیس پایتخت گرجستان و در منطقه توری قرار دارد. همواره پذیرای جهانگردان طبیعت دوست بوده است. این شهر در قرن ۱۹ میلادی توسط نیکولاس تزار به عنوان شهر آب گرم توسعه پیدا کرد این منطقه حتی در زمان اتحاد جماهیر شوروی سابق، به خاطر آبهای معدنی معروف بود و این شهرت حدود ۲۰۰ سال سابقه دارد و آب معدنیهای زیادی از آنجا تهیه میشود. قدم زدن در اطراف تپههای این منطقه تفریحی دوست داشتنی است. اینجا هم سرما و باد شدید دست و پای ما را برای لذت بردن از طبیعت محروم کرد. از دیدنیهای این منطقه میتوان به پارک ملی برجومی (گارگلی) اشاره کرد. ا ین پارک در واقع منطقه محافظت شده در ناحیه قفقاز کوچک در جنوب غربی تفلیس و یکی از بزرگترین پارکهای ملی اروپا است. در این پارک انواع گونههای گیاهی و جانوری را میتوان دید و از مناظر زیبای آن نهایت لذت را برد.
واله، با قلعهای در ۱۵ کیلومتری ترکیه
در ادامه مسیر به شهر مرزی واله رسیدیم تا با بازدید از یکی از زیباترین قلعههای تاریخی این منطقه سفرمان را رنگ و بویی حرفهای ببخشیم. اینجا آسمان آبیتر از آبی مداد رنگیها است. اینجا سالها محل حفاظت و نگهداری مرزبانانی بوده که از دالان های قلعه پلهها را یکی پس از دیگری پشت سر میگذاشتند تا حافظ جان و مال مردمانی باشند که در زیر سایه این قلعه زندگی میکنند. غروب طلایی خورشید را در بالای بلندترین برج دیدبانی قلعه به تماشا نشستیم. برای بازگشت به تفلیس دوباره راهی جادهای شدیم که این بار نه زیباییهای روزش که ترس برف و باد و تاریکی همه جایان را فرا گرفته بود.
سیقناقی، شهری برای عشاق
شهر قدیمی و توریستی سیقناقی در ۱۲۰ کیلومتری جنوب شهر تفلیس در منطقه کاختی در آخرین روز سفر ما به نوعی آخرین شهری بود که از گرجستان دیدیم. این شهر قدمتی به عصر حجر دارد البته در آن زمان اسمش هرتی بوده و از قرن ۱۵ به بعد کیزیکی نامیده میشده تا اینکه هراکلیوس دوم (ایراکلی به زبان گرجی) در سال ۱۷۶۲ با ساخت استحکامات دفاعی این شهر رو در برابر هجوم داغستانیهای مهاجم محافظت نمود. در زمان الحاق گرجستان به اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۸۰۱ سیقناقی به سرعت گسترش پیدا کرد و به قطب کشاورزی شوروی سابق تبدیل شد. هم اکنون یکی از زیباترین شهرهای توریستی گرجستان است که نباید به هیچ وجه دیدنش را از دست داد. ضمناً این منطقه از گرجستان یعنی کاختی به خاطر تولید تکنولوژی تولید شراب در گرجستان معروف است. آخرین روز سفرمان در گرجستان را با بازدید از شهر عشاق پایان دادیم. به سوی فرودگاه بازگشتیم تا بعد از مدتها طعم خوش پرواز سروقت را بچشیم.
این مطلب اولین بار در ماهنامه جاده های سبز به قلم راحله اسدی نیا منتشر شده است.