هر یک از این دو نوع زنبور وظیفه خاصی دارند ولی منظوری که یک کندو تعقیب مینماید عبارت از بقای نسل و یا دفاع و نگهداری کندو میباشد و نظر انفرادی در بین نیست و هیچکدام از آنها در نتیجه سعی انفرادی قادر نیستند که برای مدت طولانی زنده بمانند و بنابراین هدف آنها به طور دسته جمعی انجام میگیرد.
ملکه
ملکه زنبور عسل بهسادگی از کارگران و زنبور نر مشخص میشود. ملکه نسبتاً درشتتر و درازتر از کارگران و درازتر از زنبوران نر است، ولی پهنتر از آنها نیست. از آنجا که شکم ملکه طویل و در سطح زیرین پهن است، طول بالهایش نسبت به بدن از بال کارگرها و زنبوران نر کوتاهتر است. نیش ملکه کمی خمیده است و نسبت به نیش کارگر دارای دندانههای کمتری است و فقط برای از بین بردن ملکههای رقیب به کار میرود. حرکت ملکه در حالت عادی ملایم است ولی در مواقع احتیاج میتواند با سرعت حرکت کند. ملکهای که جفتگیری کرده و در حالت تخم گذاری است روی شانههایی قرار دارد که جوانترین نوزادان در آن زندگی میکنند. ملکه در این حالت، اغلب بهوسیله عدهای محافظ احاطه شده است. سر محافظین اغلب به طرف ملکه میباشد. محافظان در این حالت، با شاخکهای خود ملکه را آرایش میکنند و با دهان خود او را میلیسند یا غذا میدهند؛ بعلاوه مدفوعات وی را بیرون میبرند. امروزه کاملا واضح است تمام تخمهایی که در سلولها قرار دارد، بهوسیله ملکه واحد کندو گذاشته میشود. این ملکه در جوانی در هوای آزاد با یک یا چند نر پشت سر هم جفتگیری و برای خود تا آخر عمر نر یاخته ذخیره میکند.
زنبورهای کارگر میتوانند تعداد کمی تخم بگذارند ولی قادر به جفتگیری نیستند و معمولا در حالتی که ملکه کندو زنده است تخمکگذاری برای آنها ممنوع است. نوزادانی که از تخم زنبوران کارگر به وجود میآیند به علت اینکه فکنده نیستند تبدیل به زنبورهای نر میشوند. چنین نرهایی معمولا از نرهای طبیعی که از ملکه به وجود میآیند، کوچکترند. فصل پرورش نوزادان در شرایط آب و هوایی معتدل، به مقدار کم، از اواسط دیماه شروع شده مرتب توسعه مییابد؛ و اوایل اردیبهشت، به حداکثر خود میرسد. در صورتیکه شرایط اجازه دهد، فعالیت تولید مثل آنها، به همین وضع، تا اواخر خرداد ماه ادامه پیدا میکند و از آن به بعد رو به نقصان میگذارد. در ماههای آبان و آذر فعالیت زاد و ولد بهکلی متوقف میگردد. نژادهای مختلف زنبورعسل از این حیث دارای خصوصیات متفاوت هستند. هنگامی که تولید مثل کلنی در حداکثر توسعه خود میباشد، یک ملکه ممکن است ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ تخم در روز بگذارد. اگر چه یک زنبور کارگر بهتنهایی میتواند یکی دو هفته در قفس زنده بماند ولی هیچ زنبور کارگری مایل نیست که به حالت انفرادی زندگی کند و در اولین فرصت، به یک کلنی میپیوندد.
زنبورهای کارگر اغلب بهوسیله بو، ارتعاشات صوتی، دید و حرارت به هم جذب شده به صورت دسته در میآیند. زنبورهای یک کندو وقتی که فاقد ملکه نیز باشند از هم پراکنده نمیشوند و باز هم تقسیم کار در بین آنها حکمفرما میباشد. عدهای به صورت دسته جمعی در کندو میمانند و عده قلیلی برای آنها غذا میآورند. با اینکه ملکه در به هم آمدن افراد یک کلنی تأثیر عمده ندارد ولی برای بقای کلنی نهایت ضرورت را دارد.
الف] پرورش ملکه: در یک کلنی زنبور عسل، پرورش ملکه ممکن است به یکی از علل زیر صورت گیرد:
- نشاندن ملکه جدید به جای ملکهای که به علت نا معلوم معدوم شده است.
- تعویض ملکهای که پیر شده ولی هنوز مایل است فعالیت داشته باشد.
- برای ازدیاد کلنی یا بچه بیرون کردن.
در هر یک از حالات فوق، کارگزاران موقعی اقدام به ساختن خانه ملکه و پرورش آن میکنند که ماده بخصوص جلوگیری کننده به آنها نرسد.
در حالت اول، چندین ملکه در خانههای اضطراری که با تغییر شکل خانه کارگران ساخته شده، پرورش داده میشوند. در این خانهها اغلب یک لارو یا ندرتاً یک تخم قرار دارد. چگونگی انتخاب این خانهها و لاروها برای پرورش ملکه کاملا روشن نیست. در چنین خانههایی، قسمت تحتانی سلول به خط وسط شانه موم منتهی میشود و بر عکس، خانههایی که در شرایط عادی ساخته میشوند قسمت ضخیم سلول، بهوسیله ساقه کوتاه مومی، به سطح یا لبه قاب چسبیده است.
در این حالت، نوزاد بهطرف پایین آویزان است. در ابتدای ساختمان خانه اضطراری، سلول اصلی (سلول کارگر) بهوسیله مایع بخصوصی که از غده زیر فکی کارگران ترشح میشود، انباشته شده، لارو داخل سلول اصلی در سطح آن شناور میشود. به این ترتیب، لارو وارد قسمت ویژهای که برای پرورش ملکه ترتیب داده شده میگردد. لاروهایی که برای پرورش اضطراری ملکه انتخاب میشوند اغلب دو روزه هستند ولی لاروهای سه روزه هم میتوان یافت. معمولا کارگران کوشش میکنند که در پرورش اضطراری ملکه از لاروهای مسنتر استفاده کنند. تجربه ثابت کرده است، لاروهایی که از سه روز بیشتر عمر داشته باشند برای پرورش ملکه مناسب نیستند و در آنها نقایصی یافت میشود. در صورتی که لارو انتخاب شده برای پرورش ملکه دو روزه باشد، در حدود ۱۱ روز بعد، ملکه کامل از سلول خارج میشود و اگر شرایط هوایی مساعد باشد، در فاصله ۱۰ روز بعد جفت گیری کرده خود را برای تخم گذاری آماده میکند. در این صورت، از وقتی که کندو ملکهای را از دست میدهد تا هنگامی که ملکه تخمگذاری جانشین آن گردد حداقل سه هفته طول میکشد.
ملکههایی که از لاروهای دو روزه یا کمتر به دست میآیند فرقی با ملکه معمولی که از طریق تخمگذاری مستقیم ملکه در خانه ملکه به دست میآیند ندارند. باید توجه داشت که در هر خانه ملکه بیش از یک بار ملکه پرورش داده نمیشود و پس از آن خانه منهدم میگردد. اندازه و شکل ظاهری سلولهای ملکه اغلب با هم تفاوت دارند. طول آنها در حدود ۲.۵ سانت است و قطرشان از قاعده به بعد تقلیل مییابد. و دهانه آن اغلب حدود یک سانتی متر است. تعداد خانههای ملکه که در یک کلنی ساخته میشوند، کاملا متفاوت است و بستگی به نژاد و اندازه کلنی دارد. بهطوری که اظهار میشود، نژادهای ایتالیایی و قفقازی کمتر از نژادهای دیگر برای بچه بیرون کردن خانه ملکه میسازند. کلنیهای نژادهای قبرسی، سوری و مصری گفته میشود که گاهی تا صد عدد ملکه در هر دفعه پرورش میدهند. اینکه می گویند، تعداد ملکههای پرورش داده شده در حالت تعویض ملکه کمتر از حالتی است که زنبورها بچه میکند، تقریباً حقیقت به نظر میرسد.
در حالتی که کلنی بخواهد ملکه عوض کند، عده ملکههای تازه از ۲ تا ۳ تجاوز نمیکند ولی در بعضی موارد به تعداد بیشتر نیز مشاهده شده است. خانههای ملکه همگی در یک لحظه ساخته نمیشود و لاروهایی که برای پرورش انتخاب میشوند ممکن است همگی در یک سن نباشند. نکته جالب این که همیشه اولین ملکه که از خانه خود بیرون میآید به عنوان ملکه کندو انتخاب نمیشود و چه بسا که ملکههای بعدی این سمت را به عهده بگیرند.
ب] به وجود آمدن افراد کارگر یا ملکه: زنبورهای کارگر و ملکه همگی مادهاند و از تخمهایی که تلقیح شدهاند پدید میآیند. تنها وجود خانه ملکه و غذای مخصوص است که موجب پرورش ملکه یا کارگر میگردد. این وضعیت به زنبورداران اجازه میدهد که با انتقال [پیوند] لارو یا تخمهایی که در خانههای کارگر وجود دارند و خانههایی که مصنوعا برای ملکه میسازند و در کندوهای بدون ملکه قرار میدهند، ملکههای زیادی پرورش دهند. در این صورت، واضح است که اختلاف بین ملکه و کارگر ژنتیکی نیست بلکه بسته به طرز پرورش و تغذیه است. سالها قبل [در حدود ۱۸۸۸] پلانتا متذکر شد که زنبورهای پرستار، برای تغذیه نوزادان ملکه منحصراً از ترشحات دهان خود استفاده میکنند و حال آنکه در مورد نوزادان کارگر، پس از روز سوم، مقدار زیادی عسل به غذای آنها میافزایند.
مواد مترشحه بزاقی محتوی مقدار نسبتاً زیاد پروتئین و اسیدهای چرب از نوع اسید ۱۰ -هیدروکسی دسنوئیک میباشد که بهوسیله غدد زیر فکی ترشح میشود. متاسفانه تجزیه مواد غذایی که برای تغذیه لاروهای ملکه یا کارگران در سه روز اول به کار میرود بهوسیله متخصصین مختلف نتایج متفاوتی داده است. به همین دلیل هیداک نتیجه گرفته است که مواد تشکیل دهنده غذای لاروی اغلب متغیر است. اختلاف بین ملکه و کارگر در اختلاف مواد تشکیل دهنده غذای لارو نیست بلکه به علت تفاوت در میزان مصرف آن بهوسیله لاروهای ملکه میباشد. هیداک متذکر میشود که تمام لاروها در سه روز اول زندگی خود، به مقدار مساوی و به حد وفور از غذای لاروی بهرهمند میشوند ولی از روز سوم به بعد، لاروهایی که برای ملکه شدن پرورش داده میشوند به همان ترتیب سابق، تغذیه میشوند و حال آنکه از میزان جیره غذایی لاروهای کارگر به مقدار متنابهی کسر میشود. در این صورت، سرعت رشد آنها در سه روز اول مساوی است ولی از آن به بعد، لاروهای ملکه بهسرعت رشد میکنند و نشو و نمای لاروهای کارگر کند میشود. کثرت مواد غذایی برای ملکه چنان است که حتی بعد از بسته شدن خانه هنوز مدتی از آن استفاده میکند؛ در حالی که لاروهای کارگر بعد از بسته شدن سلولها اصلا غذایی در خانه ندارند و یا مقدار آن بسیار ناچیز است. در اثر نبودن غذای کافی، تخمدانها در مرحله لاروی بدون رشد میمانند و در نتیجه هورمونهایی که باید از آن ترشح شده موجب صفات ثانوی ملکه میگردند، هرگز ترشح نمیگردند.
ج] ملکه باکره: وقتی که لارو ملکه به رشد کافی رسید، زنبوران کارگر خانه آنها را با ورقه نازکی موم میبندند. وقتی لارو غذای خود را به اتمام رسانید، بهوسیله رشتههای ابریشمی که از غدههای سینهای ترشح میشود پیله نازکی در داخل سلول خود میسازد و در حالتی که سرش پایین است به خواب یا به حالت استراحت میرود. سپس تبدیل به شفیره شده، بعد به حشره بالغ مبدل میگردد. وقتی ملکه میخواهد خارج گردد ابتدا بهوسیله آروارههای خود، پیله و پوشش مومی سلول خود را قطع میکند بطوریکه بتواند از سلول خارج گردد. وقتی خارج شد سلول و بقایای آن فوراً بهوسیله زنبوران کارگر تمیز میگردد. زمانی که کلنی آماده بچه دادن باشد، معمولا زنبورهای کارگر برای مدتی مانع خارج شدن ملکه جوان از سلول میگردند[این مدت ممکن است چند ساعت و حتی یک روز باشد] و او را از روزنهای که در قسمت خارجی سلول تعبیه کرده بود تغذیه میکنند. هنگامی که ملکه مادر بهوسیله عدهای از زنبوران از کندو خارج شد، یا اینکه ملکه باکره دیگری که قبال اجازه خروج یافته است با عدهای بیرون آمد، به این ملکه اجازه میدهند که خارج شود و دسته دیگری از زنبوران را با خود ببرد. این عمل ممکن است چندین بار تکرار گردد و سپس در صورتیکه ملکه مادر هنوز در کندو مانده باشد، معمولا ملکه تازه با او به جنگ پرداخته پس از نابود کردن آن، خود به اداره کندو میپردازد. معمولا وقتی یک کلنی آماده بچه کردن نیست، اولین ملکه باکرهای که به حالت بلوغ میرسد اجازه خروج از سلول را پیدا میکند.
وقتی از سلول خارج شد ابتدا متوجه سلولهایی میشود که در آنها عسل ذخیره شده و مدت دو تا سه روز فقط تغذیه میکند. در این مدت، کارگران کمتر به او توجه دارند و بندرت دورش جمع میشوند[اگر چه گاهی اوقات دیده شده که عده کمی کارگر در اطراف ملکه جمع میشوند]. چند ساعت بعد از خروج، معمولا ملکه در صدد از بین بردن ملکه موجود در کندو و ملکههای دیگری که قبال از سلولهای خود خارج شدهاند و شفیرههایی که حتی از سلول خارج نگردیدهاند بر میآید. گاهی ملکه جوان توجهی به مادر خود ندارد و در صدد منازعه با وی بر نمیآید و چند روزی در کنار هم با هم زندگی میکنند و حال آنکه وقتی دو ملکه باکره به هم برخورد میکنند شروع به جنگ میکنند و آنقدر میجنگند تا یکی کشته شود. گاهی نیز ملکه باکره اقدام به حمله به سلولهای ملکه میکند و آنها را قبل از آنکه به رشد کامل برسند نابود میکند. در این حالت، ابتدا به سلولی که بسته شده حمله میکند. ملکه باکره وقتی که تقریباً ۳-۵ روزه است، قبل از پروازهای مخصوص جفتگیری یا نو پتال پروازهای اکتشافی در اطراف کندو مینماید. پروازهای قبل از جفت گیری یا پری نو پتال. جفتگیری معمولا در گرمترین اوقات روز صورت میگیرد. گاهی ملکه بعد از چند دقیقه جفتگیری کرده به کندو بر میگردد. ولی اکثر موارد، مدتی که در خارج از کندو میگذراند از ۱۰ تا ۳۰ دقیقه طول میکشد.
ملکه بعد از جفتگیری به فاصله ۲ تا ۳ روز شروع به تخم ریزی میکند. عقیده عمومی بر این است که از این تاریخ به بعد، ملکه زنبورعسل هرگز جفتگیری نمیکند و از کندو نیز خارج نمیشود مگر اینکه همراه با عدهای زنبور کارگر کندوی خود را به منظور تشکیل کلنی جدید ترک نماید. سنی که ملکه در آن جفتگیری میکند بستگی به شرایط آب و هوایی دارد؛ و بعضاً مربوط به نژاد زنبور نیز میباشد؛ ولی به نظر میرسد که در فاصله روز ششم تا دهم ملکه جفتگیری میکند. مشاهده جفتگیری که مطمئناً در آسمان انجام میگیرد خیلی کم صورت گرفته است. بنابر گزارشی که در این خصوص در دست است، زنبورهای نر در آسمان بهسرعت در اطراف ملکه پرواز میکنند و هر یک کوشش دارند که خود را به او برسانند. این پرواز دسته جمعی مدتی به طور زیگزاگ ادامه دارد. زنبور نری که موفق به جفتگیری میشود آلت تناسلی و قسمتی از اعضای مربوط را از دست داده و میمیرد و گاهی اوقات وقتی ملکه وارد کندو میشود این قسمت از بدن زنبور نر به انتهای شکمش چسبیده است. در مدت کوتاهی که عمل جفتگیری انجام میگیرد، نر یاخته به زِهراه ملکه وارد میشود. برای جلوگیری از خروج و ریزش نر یاخته از زِهراه، حشره نر بلافاصله دهانه خروجی زِهراه را با ماده ژلاتینی مخصوص مسدود میکند. نر یاخته ها سپس به سمت کیسه نر یاخته شناور و در آن متمرکز میشوند. در کیسه نر یاخته، نر یاخته ها بهطور منظم، پهلوی هم و تقریباً بدون حرکت قرار میگیرند.
آخرین مطالعات نشان میدهد ملکه معمولا قبل از اینکه شروع به تخم گذاری کند، چندین بار جفتگیری کرده به اندازه کافی برای آینده خود نر یاخته ذخیره میکند.
د] تخمگذاری: کمی بعد از اینکه ملکه جفتگیری کرد، توجه کارگران نسبت به ملکه بیشتر میشود. در هر جا که ملکه قرار گیرد حلقهای از کارگران که اعضای آن مرتب تغییر میکند، تشکیل میگردد. زنبورهای کارگر جوان اقدام به تغذیه ملکه میکنند و بدن او را به وسیله شاخکهای خود لمس نموده با دهان میلیسند تا مواد مترشحه ملکه را دریافت کرده بین سایر زنبورها تقسیم کنند. این کارگران همچنین مواد دفعی و تخمهایی را که ملکه می گذارد جابجا مینمایند. ملکه هنگام تخمگذاری در روی شانهها، روی قاعده مشخصی حرکت میکند. ابتدا سر خود را وارد تک تک سلولها نموده آنها را آزمایش میکند و سپس تخمی در آن قرار میدهد. برای این منظور، شکم خود را خم کرده انتهای آن را داخل سلول میکند. در زمستان و اوایل بهار، معمولا ملکه تخمهای خود را در سلولهای مرکزشان قرار میدهد. وقتی ملکه به سن دو تا سه سالگی میرسد، مقدار تخم آن بهشدت تقلیل مییابد و حتی تخمهایی که میگذارد، ممکن است تلقیح شده نباشد. در این صورت، زنبورهای نر حاصل میشوند. چنین ملکهای بهزودی بهوسیله کارگران نابود خواهد شد ولی در صورتی که ملکه جوان جایگزین آن نشود، ملکه پیر در بین ۳ تا ۴ سالگی در اثر پیری میمیرد. در شرایط استثنایی، یک ملکه ممکن است تا هفت سال هم زنده بماند.
هـ] تولید مثل به طریق بکرزایی: در گذشته چنین تصور میشد که تخم حشرات و سایر حیوانات فقط در صورتی تفریخ میشود که فکنده شده باشند. اگر چه این عقیده در مورد خیلی از جانوران صادق است ولی کلیت ندارد و هستند جانورانی که ممکن است تخم آنها، بدون آنکه فکنده شود، نشو و نما پیدا کند. این طریق تولید مثل را بکر زایی می گویند. در زنبور عسل تخمهای فکنده نشده تولید افراد نر میکند. این که یک ملکه چگونه میتواند به اختیار خود تخم تلقیح شده یا نشده بگذارد، مربوط به وجود کیسه ذخیره نر یاخته است. این کیسه کروی شکل انبار نر یاخته هاست و بوسیله لوله باریکی به زهدان ارتباط دارد. این لوله باریک مجرای نر یاخته نام دارد. قسمتی از این لوله که معبر نر یاخته است، عمل تلمبه تحت کنترل را، در خالی کردن نر یاخته ، انجام میدهد. بدین ترتیب که ملکه بهوسیله آن قادر است مانع خروج نر یاخته شده یا اراده به خارج کردن نر یاخته و هدایت آن به داخل زهدان نماید و تخمهای در حال خروج از زهدان را تلقیح نماید. معمولا یک یا دو نر یاخته از سوراخ میکروپیل وارد تخم میگردد.
و] دیدن ملکه: بعضی از مربیان وقت زیادی برای جستجوی ملکه صرف مینمایند ولی بهتر است بجای این کار اطلاع حاصل کنند که ملکه خوب کار میکند یا خیر. اگر در کندو به مقدار کافی نسل زنبور در مراحل مختلف دیده شود که در قابها بهطور منظم برقرار شدهاند، نشان میدهد که فعالیت ملکه رضایت بخش میباشد. بنابراین، احتیاجی نیست که تمام کندو بازرسی شود و امتحان یکی دو قاب نسل کافی است. ولی اگر حتماً لازم باشد که ملکه دیده شود باید کندو را با آرامش کامل باز نمود و حتی الامکان کمتر دود داد و اگر کندو دو طبقه و نسل در هر دو طبقه وجود دارد باید طبقه بالا را برداشت و آن را روی سرپوش کندو قرار داد و به آزمایش طبقه بالا پرداخت؛ یعنی قاب مجاور جدار را خارج و به بدنه کندو در خارج تکیه داد تا جا برای حرکت قابهای دیگر فراهم گردد. سپس قابهای دیگر را، یکی بعد از دیگری، امتحان نمود. هر قابی که خارج میشود باید یک نگاه سطحی، در داخل کندو و در روی قاب بعدی انداخت تا اگر ملکه واضح باشد دیده شود. و باید هر قاب را که خارج شده است با دقت معاینه کرد؛ مخصوصاً قابهایی که دارای تخم میباشد. زیرا معلوم میکند که ملکه باید روی این نوع قاب باشد، و اگر در قابهای این طبقه تخم و لارو جوان دیده نشود، باید حدس زد که ملکه در طبقه دیگر کندو است و باید قابهای طبقه مزبور را نیز با دقت بررسی کرد. اگر کندو در این موقع تکان داده شود یا دود زیادی به کار برود، ممکن است ملکه خود را مخفی کند؛ حتی ممکن است در جدار طرفی کندو یا روی تخته کف زیر قابها برود که در این صورت پیدا کردن آن مشکل است.
– عملیاتی که روی ملکه انجام میگیرد: این عملیات قطع بال یا علامت گذاری است. برای این کار باید ملکه را گرفت و چون کار مهمی است و باید با دقت کامل صورت گیرد، بهتر است ابتدا در روی زنبورهای نر آزمایش کرد و پس از ورزیده شدن، در مورد ملکه اجرا کرد. باید با مالیمت بالهای ملکه را گرفته آن را از روی قاب بلند کرد؛ و نباید در این موقع به شکم آن فشار وارد شود. بعد از گرفتن باید آن را به دست دیگر بطوریکه اقلا دو پای یک طرف آن بین انگشت شست و سبابه گرفته باشد منتقل نمود و از آوردن فشار زیاد خودداری کرد. در این حالت، باید بالهای آن آزاد باشد. معموال ملکه نیش نمیزند و در این صورت، میتوان یک بال آن را قیچی کرد و یا با مرکب مخصوص، پشتش را علامت گذاری نمود. برای چیدن بال، باید قیچی مرتبی به کار برد و نصف طول بال را برید و نباید بیشتر قطع شود. و دقت شود که پاها در این موقع قطع نشوند. بعضی مربیان بال ملکه را در یکسال از طرف راست و در سال دیگر از طرف چپ قطع میکنند و از روی آن سن ملکه مشخص میگردد و علامت گذاری معمولا با رنگ زرد در بالای پشت یا در قسمت سینه انجام میگیرد. در زنبورهای تیره بهسرعت ملکه مشخص میگردد و این رنگ زود خشک شود. معمولا الک ناخن یا رنگهایی نظیر آن را میتوان بکار برد. ملکه را میتوان داخل قفسه ملکه هدایت نمود بدون آنکه گرفته شود. این عمل را با قرار دادن دهانه باز جعبه در جلو ملکه و قرار دادن انگشت شست و سبابه در طرف دیگر آن انجام میدهند. ملکه بعد از اینکه چند روز در قفس نگاهداری شود، کوچکتر از میزان معین در موقع تخمگذاری و سبکتر است و بنابراین اگر آزاد گذارده شود به سهولت پرواز کرده، گم خواهد شد.
ز] وارد کردن ملکه تازه به کندو: این عمل بهمنظور تعویض ملکه صورت میگیرد. در این روش، مربیان ملکه لازم را از مؤسسات تربیت ملکه خریداری و از آن استفاده میکنند. میتوان تعویض ملکه را در هر موقع سال عملی نمود ولی اغلب آن را در اواخر دوره عسل کلی و یا در اوایل بهار انجام میدهند و معمولا در بهار، هنگام جلوگیری از بچه دادن، به این کار اقدام میکنند. در هر صورت، برای شروع به این کار، باید نصف روز یا چند ساعت قبل از آن که ملکه جدید وارد شود، ملکه سابق را بگیرند و بیرون کنند؛ یعنی کندو را [[یتیم]] نمایند و این عمل بدین جهت صورت میگیرد که زنبوران به وضعیت غیر عادی و فقدان ملکه پی برده ملکه جدید را به آسانی بپذیرند. باید در موقع تعویض ملکه، اثری از حجرات ملکه در کندو نباشد؛ و اگر وجود دارد از بین برده شود. گاهی نیز گرفتن ملکه سابق و وارد کردن ملکه جدید را با هم انجام میدهند. ملکه سابق که گرفته شده، اگر زنده است، باید آن را در قفس ملکه نهاد و در کندوی دیگر بالای صفحه جدا کننده ملکه قرار داد تا ملکه جدید شروع به تخمگذاری نماید. چنانچه زنبورها ملکه جدید را از بین ببرند، میتوان ملکه قدیم را موقتاً به کند برگرداند تا بعداً ملکه دیگری فراهم کرد.
اغلب این کار را به کمک قفسه ملکه صورت میدهند؛ و قفس ملکه به صورتهای مختلف ساخته میشود و معمولا جعبه کوچکی است که یک یا دو طرف آن، توری سیمی و دهانه آن باز میباشد و ملکه در آن قفس نگهداری میشود. دهانه باز قفس را با ورقهای از قند میپوشانند؛ و اگر کندو قوی باشد روی قسمتی از آن، قند و کاغذ میچسبانند و اگر کندو ضعیف باشد به همین ترتیب، بدون کاغذ، در حالی که ملکه در داخل آن قرار دارد آن را در بالای قسمت قابهای تربیت نسل میگذارند بهطوری که طرف سیمی آن به طرف پایین و بین فاصله قابها واقع باشد. در این صورت، زنبورهای کندو از فواصل توری سیمی، ملکه را تغذیه خواهند نمود و با آن آشنا میشوند و در عین حال ملکه بوی کندو را به خود میگیرند و همچنین زنبورها شروع به خوردن ورقه قند دهانه قفس نموده، از سوراخ مزبور ملکه را آزاد مینمایند. بعد از قرار دادن جعبه ملکه نباید برای مدت یک هفته کندو را باز و ملکه را ناراحت کرد. اگر قبل از شروع تخمگذاری کندو را باز کنند، اغلب اتفاق می افتد که زنبورها ملکه را بکشند.
این مطلب اولین بار در ماهنامه دامپزشکی و بهداشت منتشر شده است.