در شرایطی که جهان خود را برای بازگشت به حال نرمال آماده می کند، صنعت سینما نیز در شرایط مشابهی قرار داشته و سینماها در سراسر جهان در حال بازگشایی هستند. نیمه اول سال ۲۰۲۱ کمابیش مانند سال گذشته سپری شده و بزرگ ترین فیلم ها در سرویس های استریمینگ منتشر می شوند و در کنار آن در سینماها با مخاطبان معدود به نمایش در می آیند. نیمه دوم سال جاری شاهد اکران برخی از بهترین و مورد انتظارترین فیلم های هالیوودی خواهد بود که پس از سال ها تاخیر اکران خواهند شد. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۱۵ فیلم برتر سال ۲۰۲۱ تاکنون آشنا کنیم که بهترین فیلم های نیمه اول سال جاری میلادی بوده اند.

۱۵- A Quiet Place Part II

اگر چه A Quiet Place Part II ممکن است تازگی مفهومی قسمت اورجینال را نداشته باشد اما هنوز هم یک تریلر ترسناک بسیار خوش ساخت، پرتنش، تاثیرگذار و ساخته شده با مهارت بالای کارگردانی است. سناریو نسبتاً کتابی و قانونمند این فیلم نیز مانع از آن نشده که جان کرازینسکی یک سری سکانس پرتنش و هیجان انگیز را در فیلم خود بگنجاند، که با بازی های قوی از میلیسنت سیموندز و کیلیان مورفی تقویت شده اند. اسپویل نخواهد بود اگر بگوییم که این فیلم قسمت دوم از یک سه گانه سینمایی خواهد بود و در انتها نیز شرایط برای ساخت قسمت سوم نیز فراهم می شود اما در متن این فیلم که داستانش را سریع پیش می برد، یک تکه باشکوه از داستانی محبوب سینماروها وجود دارد و نتیجه فیلمی است که ارزش تماشا بر روی پرده بزرگ سینماها را دارد اگر بخواهید و بتوانید.

۱۴- Violation

فیلم Violation فیلمی نیست که نمی توان آن را برای همه توصیه کرد زیرا پتانسیل بالایی در تحریک افراد دارد اما به عنوان یک برداشت متفاوت از ژانر فرعی «تجاوز-انتقام»، یک فیلم بسیار هوشمندانه است که به شکلی استادانه ساخته شده است. به جای آب و تاب دادن داستان برای راضی کردن یک قربانی که در مقابل متعرضان به خود ایستاده و همه چیز را تغییر می دهد، فیلم Violation تصمیم می گیرد بر روی احساس درماندگی مطلقی که پس از انتقام ایجاد می شود تمرکز نماید، در حالی که هیچ ابایی از به تصویر کشیدن خشونت فیزیکی و احساسی ندارد. مادلین سیمز-فور که نویسندگی، کارگردانی مشترک و نقش اصلی فیلم را بر عهده دارد نقش زنی رنج کشیده به نام میریام را بازی می کند که قصد دارد با ترومای خود کنار آمده و به بهترین شکل ممکن بر آن فائق آید.

۱۳- I Care A Lot

بعد از سال ها دست و پا زدن بدنبال موفقیت فیلم Gone Girl در سال ۲۰۱۴، روزاموند پایک با یک بازی خارق العاده دیگر در کمدی سیاه I Care A Lot ساخته جی بلکسون بازگشته است. به عنوان یک قیم قانونی منصوب شده توسط دادگاه که از قدرت تفویض شده برای کلاهبرداری از سالمندان و محروم کردن آن ها از ثروت و خانه هایشان استفاده می کند، پایک بدون شک بهترین گزینه برای این نقش بوده است. پایک نقش مارلا گریسون را مانند یک حرامزاده باهوش بازی می کند که مخاطب خیلی زود عاشقش می شود اما رفته رفته تنفر را جایگزین این عشق می کند، کسی که مخاطب دعا می کند در پایان داستان به خاطر کارهایش به مجازاتی درخور برسد. علیرغم سادگی و بامزه بودن داستان، در متن آن انتقادی جدی و واقعی به رویکرد جامعه نسبت به سالمندان وجود دارد.

۱۲- The Mauritanian

اگر چه نتیجه نهایی هیچگاه آن چیزی نشد که پیش از اکران انتظار می رفت، درام قانونی جدید کوین مک دونالد (کارگردان فیلم مشهور The Last King of Scotland) با نام The Mauritanian یک نمایش واقعی قدرت بازیگری از جودی فاستر و طاهر رحیم بود. رحیم در نقش محمدو اولد صلاحی خارق العاده ظاهر می شود، یک مرد موریتانیایی که به مدت ۱۴ سال بدون تفهیم اتهام به ظن فعالیت های تروریستی در زندان گوانتانامو زندانی می شود. در طرف مقابل نیز فاستر در نقش یک وکیل به نام نانسی هالندر به همان اندازه بی نقص ظاهر می شود و از خشم واقعی و بحق پرونده صلاحی به بهترین شکل ممکن استفاده می کند. بسیار شبیه فیلم The Courie، فیلم The Mauritanian به وضوح یک درام محدود شده است که نیازی به برجسته کردن مداوم داستان واقعی نمی بیند و به جای آن تصمیم می گیرد تصویری متقاعده کننده از صلاحی به عنوان مردی که در مقابل توهینی هولناک ایستاده، ارائه دهد.

۱۱- In The Earth

فیلم ترسناک جدید بن ویتلی با عنوان In The Earth که تنها در عرض ۱۵ روز در تابستان گذشته و در دوران اوج شیوع کرونا فیلمبرداری شده است، شباهت های بسیاری با وضعیت کنونی جهان دارد اما کارگردان چنان با مهارت داستان خود را هدایت کرده که شبیه سوء استفاده از شرایط کنونی برای سود شخصی به نظر نیاید. در دنیایی که ویروسی مرگبار بخش اعظم بشریت را به کام مرگ فرستاده است، یک دانشمند به بازی جوئل برای از جنگلی عبور می کند تا به یک مرکز تحقیقاتی برسد اما در این مسیر با چیزهایی بسیار بیشتر از آنچه که به او گفته شده، روبرو می شود. بدون شک تماشای این فیلم با داشتن کمترین اطلاعات در مورد آن، بهترین گزینه است زیرا ویتی غافلگیری ها و سکانس های غیرمنتظره بسیاری در طول داستان گنجانده که حتی تماشای تریلر فیلم نیز می تواند آن ها را اسپویل کند. فقط دانستن این نکته کافی است که In The Earth بهترین اثر ویتلی در سال های اخیر و بعد از فیلم Kill List در سال ۲۰۱۱ است که از بازیگرانی با استعداد، فیلمبرداری خیره کننده و طراحی صدای گیج کننده نهایت استفاده را برده است.

۱۰- Pieces Of A Woman

Pieces Of A Woman بدون شک فیلمی برای امتحان تحمل و عزم تماشای مخاطب خود است اما بازی شایسته اسکار ونسا کیربی به اندازه کافی قوی هست که این ماجراجویی دردناک را ارزشمند سازد. تماشای یک سکانس ۲۴ دقیقه ای که در آن شخصیت اصلی مارتا (کیربی) پسربچه اش را مرده به دنیا می آورد بسیار دردناک است اما بین بازی های قابل قبول کیربی، الن برنشتین و شایا لباف، عموماً یک تصویرسازی قانع کننده از غم و اندوه وجود دارد که رویکرد بدون محدودیت داستان را تصدیق می کند. اگر چه مدت زمان ۱۲۸ دقیقه ای فیلم ممکن است برای بسیاری بیش از حد طولانی باشد و سمبولیسم افسارگسیخته غیرضروری در یک ترکیب مناسب وارد شده است اما به عنوان یک فیلم شخصیت محور و سرراست، با یک فیلم بسیار قوی مواجه هستیم.

۹- Raya & The Last Dragon

اگر چه به جایگاه کلاسیک دیگر انیمیشن های دیزنی دست پیدا نمی کند اما Raya & The Last Dragon یک تلاش بصری خارق العاده دیگر با اکشن بالا، صدا پیشگی بی نقص و شخصیت های دوست داشتنی و ماندگار است. در حالی که از فرمول موفق فیلم های انیمیشینی مدرن دیزنی فاصله زیادی نمی گیرد، این فیلم پیامی فوق العاده و خوشبینانه را در مورد باور داشتن و اتحاد روایت می کند و همزمان یک پرنسس دوست داشتنی دیگر را به فهرست متنوع شخصیت های دوست داشتنی دیزنی اضافه می کند. با یک سناریو قوی تر، بدون شک این پتانسیل در Raya & The Last Dragon دیده می شد که به یکی از اصلی ترین آثار دیزنی تبدیل شود اما آنچه که در نهایت حاصل شده  یک انیمیشن بسیار خوب است و امیدواریم که دنباله ای نیز در راه داشته باشد.

۸- The White Tiger

فیلم The White Tiger ساخته رامین بحرانی که نامزدی اسکار در بخش بهترین سناریو اقتباسی را نیز برای بحرانی در پی داشت، اقتباسی تکان دهنده از رمانی به همین نام نوشته آراویند آدیگا در سال ۲۰۰۸ است که با مهارتی فوق العاده در قالب یک اثر سینمایی به تصویر کشیده شده است. این فیلم داستان زندگی بالرام (با بازی خیره کننده آدارش گوراو) روایت می کند که از یک روستانشین فقیر و ساده هندی به یک کارآفرین بیرحم تبدیل می شود. فیلم The White Tiger را می توان یک کمدی هجوآمیز و نقادانه تاریک بر ساختار اجتماعی هند و کلیت سرمایه داری دانست. گوراو که بدون شک باید در فهرست نامزدهای بخش بهترین بازیگر مرد نیز قرار می داشت، در نقش بالرام یک هنرنمایی بی نقص ارائه داده و در نقش مردی ظاهر می شود که دیدگاهی تحقیرآمیز نسبت به دیگران دارد در حالی که تلاش می کند به خواسته های خود دست یابد. اما کارگردان هیچگاه دورنمای انسانیت شخصیت اصلی را گم نمی کند، حتی در بامزه ترین و تاریک ترین شرایط.

منبع