اگر تا حالا این سوال رو از خودتون پرسیدید که چطور میتونید دنیا رو به جای بهتری تبدیل کنید، اما نمیدونید که چه استعدادی دارید که در این راه استفاده کنید، شاید باید به نحوه بازی کردنتون در بازی‌های کامپیوتری نگاهی بیندازید. تحقیقات بسیاری پیشنهاد میدن که دنیای مجازی میتونه توانایی‌های حقیقی شما رو نشون بده.

در حالی که برخی افراد به چشم یک فانتری به بازی نگاه می‌کنند، حقیقت این است که شخصیتی که ما در دنیای مجازی بازی‌ها داریم، انعکاس دهنده همان شخصیت واقعی ما در دنیای حقیقی است. در یکی از این تحقیقات مشخص که ارزش واقعی بازیکن با تصمیماتی که در بازی میگیره برابری میکنه، به این معنی که شخصیت واقعی شما در یک سناریو از بازی انعکاس داده میشه. همچنین شواهدی وجود داره مبنی بر اینکه توانایی رهبری ما به شدت تحت تاثیر روابطی است که در بازی شکل میدیم.

برخی از افراد خوش شانس هستند و از این مهارت های خود آگاه هستند و از آن‌ها به خوبی هم در دنیای واقعی و هم مجازی استفاده می‌کنند. حتی برخی افراد این مهارت ها و دستاوردهای درون بازی را در رزومه خود نیز قرار می‌دهند. اما هستند افرادی که توانایی آن‌ها بیش از چیزی است که نشان می‌دهد. در واقع در همین تحقیقات گفته شده است که تصمیماتی که درون بازی گرفته می‌شود و رفتاری که در زمان بازی کردن از خود بروز می‌دهیم، نشان دهنده ارزش‌ها و مهارت‌هایی است که از آن‌ها بی‌خبریم.

به همین دلیل وقتی در حال بازی در یک سناریوی شبیه‌سازی شده هستیم، میتوانیم وارد وضعیتی شویم که در روان‌شناسی به آن تچان گفته می‌شود.

تَچان در روانشناسی، حالت ذهنی ویژه‌ای هنگام انجام یک کنش است که در آن یک کنشگر در زمان انجام یک کار در احساسی از تمرکز نیرو، پایبندی کامل به کار و خشنودی در فرایند انجام کار غوطه‌ور می‌شود. به سخن ساده‌تر، تچان وضعیتی است که کسی با گیرایی کامل به آنچه سرگرم انجام آن است، شناخته می‌شود.

به بیان دیگر، آن قدر در دنیا و سناریوی بازی غرق می‌شویم که واکنش‌های ما نسبت به رفتارمان آنقدر حقیقی می‌شود که بدون سرپوش گذاشتن بر آن‌ها هر چیزی را از خود بروز می‌دهیم.

با این اوصاف، این رفتار و مشخصات اغلب در همان دنیای بازی مانده و به دنیای واقعی ورود نمی‌کند و باید دانست که بازی‌ها دارای چنین قدرت آشکار کننده‌ای هستند. در حداقلی‌ترین حالت باید راهی برای ماندگاری مهارت‌های حل مشکل و انگیزه دادن به این بازیکنان باشد تا آن‌ها را به زندگی واقعی‌شان منتقل کنند.

اما راه‌حل چیست؟ سیستمی که منجر به آشکار کردن این خصایص و بهتر زندگی کردن شخص شود! این سیستم می‌تواند شامل دو بخش باشد. بخش اول یک بازی است که به بازیکن اجازه حل مشکلات را به روش‌های مختلف می‌دهد تا توانایی‌های ناخودآگاه خود را که در بالا ذکر شد آشکار کند. نرم‌افزار رفتار و انتخاب‌ها را در طی بازی زیر نظر گرفته و در یک نمایه برای بازیکن ثبت می‌کند. این رفتارها می‌تواند شامل حل مشکلات، گشت و گذار در مناطق جدید بازی و نحوه برخورد با دیگر افراد در بازی باشد، درست مانند آزمون شخصیت مایرز–بریگز.

آزمون شخصیت مایرز-بریگز یک پرسشنامه روان‌سنجی است که هدف از طراحی آن، اندازه‌گیری ترجیحات فرد در فهم دنیا و چگونگی تصمیم‌گیری است. با انجام این آزمون شما متوجه می‌شوید که درون‌گرا هستید یا برون‌گرا، در جمع‌آوری اطلاعات شهودی هستید یا حسی، شخصیتی احساسی دارید یا منطقی و در سبک هدایت با جهان خارج ادراکی برخورد می‌کنید یا قضاوتی.

مشکلی که تست‌های شخصیت دارند، امکان حدس زدن آن‌ها و جانب‌دارانه بودن آن‌هاست. با وجود سیستمی که بتواند رفتار طبیعی شخص را شبیه‌سازی کند، نتایج حقیقی‌تر بوده و به واقعیت شخصیت فرد نزدیک‌تر خواهد بود.

قسمت دوم سیستم داده‌های جمع‌آوری شده را به شکل انعکاسی از رفتار ناخودآگاه به خورد بازیکن می‌دهد. خصایص شخصیتی شناخته شده بعدا می‌توانند به مسیر شغلی بهتری ختم شوند که مناسب تمایلات نهفته‌ی آشکار شده است. حتی این سیستم می‌تواند به جستجوگرهای آنلاین شغل نیز متصل شود تا بر اساس همین رفتار و شخصیت شغل‌یابی کند.

در نهایت این سیستم به بازیکنان کمک می‌کند تا زندگی خود را بر اساس استعدادهای نهفته، ارزش‌ها و اولویت‌هایشان به مرحله بعد ببرند. اگر شخصی در شغلی مشغول به کار شود که از استعدادهایش مطابق آنچه در یک بازی ویدیویی رخ می‌دهد استفاده کند، رضایت و شادابی بیشتر را تجربه خواهد کرد.

در روانشناسی این نوع از تحقق و درک پتانسیل استعدادها را خودشکوفایی می‌گویند. بنابراین و در نهایت استفاده از بازی های ویدیویی برای آشکار کردن استعدادها میتواند به ما در درک اینکه چه هستیم کمک کنیم.

این مطلب اولین بار و بطور اختصاصی در ویوین منتشر شده است.