⚠ هشدار: امکان لو رفتن داستان فصل دو سریال The OA.
سریال نتفلیکسی The OA مسیری را ادامه میدهد که محدودیتهای مرسوم روایت داستان را در فصل دوم نیز پشت سر گذاشته و تلاش میکند تا حتی پایانی درخشانتر از پایانبندی متضاد فصل اول داشته باشد. Brit Marling و Zal Batmanglij که خالقان این اثر هستند، داستان سفر بین ابعاد و شبکهای از افراد متصل به هم را جلو برده و صحنههایی در انتهای ماجرا رسیده که بیننده را با سوالات بسیار مواجه کرده است.
هدف ما در ادامه مطلب پاسخ به برخی از رمز و رازها با رفتن به سراغ نکاتیست که در قسمتهای ابتدایی سریال The OA آنها را نادیده گرفتهاید. تمام آنچه که به رمزگشایی فصل دوم کمک میکند.
برای شروع با ویوین همراه باشید.
پایان فصل دوم با رمزگشایی از یک فرابُعد جدید
در آخرین لحظات فصل دوم، کریم واشنگتن (Kingsley Ben-Adir) به پنجرهی گلدیس خانه میرسد. قبلا در طول همین فصل، کاراکترهای مختلفی گفته بودند که این پنجره دریچهایست برای دیدن حقیقت و اینکه از طریق این پنجره، شخص جستجوگر میتواند «نگاهی کلی» به دنیا داشته باشد.
در آن لحظهای که کریم در حال باز کردن پنجره است، OA (اواِی) و Hap (هَپ) در حال مواجهه با یکدیگر در کلینیک ترژر آیلند هستند.
هپ به اواِی میگوید که میخواهد او را به بُعد دیگری ببرد، جایی که او از هپ متنفر نیست و همه او را اواِی (OA) صدا میکنند جز خودش. هومر از راه میرسد و هپ را متوقف میکند، اما در همان لحظه هپ به او شلیک میکند.
برای نجات جان هومر، اواِی تصمیم میگیرد که با هَپ به بُعد جدید برود و از هومر میخواهد که به جستجوی او برود، زیرا که اواِی خودش را در بُعد جدید نمیشناسد.
در همین زمان و در بعد دیگری، استیو، باک، بیبیاِی (BBA)، فرنچ و انجی در حال انجام حرکات در همان مکان مشابه در کلینیک ترژر آیلند هستند تا با انجام پرش به کمک OA بروند.
با پایان یافتن اجرای حرکات، OA به سمت آسمان و به بالا میرود. کریم پنجرهی گلدیس را باز میکند و OA را شناور در آسمان میبیند. در همان لحظه کبوتری از کنار کریم پرواز کرده و از پنجره خارج میشود و ما شاهد موجی هستیم که گویی کبوتر از دل یک حصار نامریی عبور کرده است. در اینجاست که انگار طناب نگهدارنده OA پاره شده و او بر روی زمین سقوط میکند.
OA سقوط میکند و نمای کریم از بیرون پنجره تغییر میکند. او اکنون در حال نگاه کردن به صحنهی تولید فیلمیست که بازسازی سان فرانسیسکو در آن صورت گرفته و آنچه که میبینیم صحنهی تولید سریال The OA است. OA را میبینم که بر روی زمینه افتاده و با صدای جیغ و دادهای خونریزی سر او را میبینیم.
هپ نیز که توانسته است که با موفقیت به این بعد سفر کند، آنجاست. در اینجا میبینیم که شخصی OA را بریت (Brit) صدا میکند و هپ سریعا متوجه این ماجرا میشود و لحجه خود را به بریتیش تغییر میدهد و خود را در بدن «جیسون آیزکس» میبیند که همسر بریت است.
وقتی بریت همراه با جیسون صحنه را توسط آمبولانسی ترک میکند، شخصی را میبینیم که نسخه متفاوتی از استیو (Patrick Gibson) است که در حال دویدن پشت آمبولانس و پرش به داخل آن است. استیو دست بریت را گرفته و به جیسون نگاه میکند.
«سلام هپ»
استیو
آیا این یعنی هر آنچه که در The OA رخ میدهد ساختگی و دروغین است؟
پاسخ کوتاه: خیر! حداقل ما اینطور فکر نمیکنیم.
اگر چه در ابتدا ممکن است پایانبندی کمی عجیب و شوکهکننده باشد، گویی که سریال تصمیم گرفته است تا دیوار چهارم را بشکند، اما احتمالا بعدی که به ما نشان داده میشود قرار نیست دنیای واقعی باشد.
بریت مارلینگ و جیسون آیزکس (که در دنیای واقعی همین اسامی را دارند) در واقع بازیگرانی هستند که نقش اواِی و هپ را در نمایشی در نتفلیکس بازی میکنند. اما بریت و جیسون در دنیای واقعی زن و شوهر نیستند یا حتی موهای بریت در دنیای واقعی اینقد کوتاه نیست ؛ و اینکه صحنه نهایی در انگلستان رخ میدهد، اما سریال The OA در آمریکا فیلمبرداری شده است.
اما مهمتر از همه، تمامی فصل دو در حال ساختن و آشکار کردن این بعد جدید بوده است که در آنجا OA بازیگریست که کاراکتر OA را بازی میکند. این نکته از آن معماهای لحظه آخری نیست، بلکه سرنخی برای شاید فصلی جدید خواهد بود.
بررسی سه بعد اصلی که از آن خبر داریم
برای درک موقعیت کنونی، باید ببینیم که در طول دو فصل ابتدایی چه رخ داده است که ما را به اینجا کشانده، و همینطور نسخههای متفاوتی که از واقعیت به ما نشان داده شده است.
ما میدانیم که OA، هپ و هومر توسط یک نیروی برتر به یکدیگر پیوند خوردند. زندگیشان در تمامی ابعاد مانند یک «خانواده کیهانی» به هم پیوسته است، دقیقا چیزی که الودی (Elodie) به اواِی گفت.
«تو، هپ و هومر به یه صورت فلکی تعلق دارید. شماها با هم سفر میکنید.»
الودی
نه تنها هپ، هومر و OA به هم متصل هستند، بلکه OA اکنون به استیو، باک، بیبیاِی، فرنچ و انجی نیز پیوند خورده است. الودی میگه رخدادهای یک بعد در ابعاد نزدیک اطرافش در همان لحظه اکو میکند. یا به فارسی سادهتر، رخدادهای یک بعد در ابعاد دیگر پژواک پیدا میکنند. مسیریابی این ارتباطات در طول ابعاد با نگاه کردن به نحوه ارتباط همه داستانها با هم، امکان پذیر است.
بعد اول: میشیگان و داکوتای شمالی
در بُعد فصل اول، اواِی و هومر توسط هپ در خانهاش در داکوتای شمالی (مکانی که در فصل دوم آشکار میشود) در بند گرفتار شده بودند و بخاطر آزمایشات هپ مجبور به مردن بودند. در این بعد، نام نینا آزاروا توسط والدینی که او را به سرپرستی گرفته بودند به پرری جانسون تغییر یافته بود.
در طول تجربه مرگهای بیشمار، به اواِی، هومر و دیگر زندانیان حرکاتی داده شد که به آنها اجازه سفر بین ابعاد را میداد. هپ نیز از طریق رابط توانست حرکات را ببیند. زمانی که هپ فهمید که آنها تمامی پنج حرکت را دارند و میتوانند از طریق آن فرار کنند، هپ اواِی را در جادهای نامشخص رها کرد.
سپس هپ به سراغ چهار زندانی دیگر آمد و آنها را مجبور به انجام حرکات کرد تا بتوانند با سفر به بعد جدیدی به زندگی متناوبی در سان فرانسیسکو بروند.
OA که از قافله عقب مانده بود، نقشهای ریخت تا به پیش هومر بازگردد (که عاشقش شده بود). او ۵ نفر را جمع کرد: باک، فرنچ، استیون، جسی و بیبیاِی.
این ۵ نفر توسط طرفداران سریال با نام Crestwood Five نیز شناخته میشوند. آنها حرکات را یاد گرفتند، و با پایان فصل اول، توانستند حرکات را انجام دهند و به OA کمک کنند به همان بعد سان فرانسیسکو سفر کند که هپ هومر را برده بود.
بُعد دوم: سان فرانسیسکو
در بعد سان فرانسیسکو، OA در بعد نینا آزاروا ظاهر میشود. نینا هیچگاه بهعنوان یک کودک تجربه نزدیک به مرگ نداشته است و بنابراین هیچ گاه نابینا نبود است. اما او یک نویسنده ثروتمند و واسطی است که میتواند با طبیعت و درختان ارتباط برقرار کند.
نینا در حال کار کردن با « دکتر هانتر آلویسیوس پرسی » بوده است که در این بعد آن هپی نیست که از فصل اول بر روی تجربه نزدیک به مرگ کار میکند، بلکه یک روانپزشک مشهور است.
هپ به بدن دکتر پرسی سفر کرده است، همانگونه که OA به بدن نینا.
در این بعد، هپ در حال ادامه آزمایشات دکتر پرسی بر روی خانهی نینا در ناب هیل است. او کشف کرده است این خانه، بذری را درون مغز افراد بیدار میکند. هپ نیز این افراد را درون استخری در آزمایشگاه نگه میدارد که در آنجا این بذر رشد کرده و به باغی تبدیل میشود.
بیش از یک بار در طول سریال، هپ با استعارهی «باغِ مسیرهای منشعب» وجود ابعاد چندگانه را بیان کرده است. این استعاره در بعد سان فرانسیسکو به وقوع میپیوندد. هپ میگوید که در حال ساخت نقشهی بین-ابعادی از تمامی جهانهای محتمل است.
بُعد سوم: لندن
یکی از محتملترین مقاصدی که هپ بر روی نقشه تعیین میکند، بعد لندن است که در انتهای فصل دو میبینیم. از لباسهایی که پزشک داخل آمبولانس پوشیده است میفهمیم که اینجا لندن است.
در این بُعد، هپ، اواِی، هومر و باک، ظاهرا کاراکترهایی هستند که توسط بازیگران یک سریال ایفای نقش میکنند. این بازیگران همان نامهای واقعی خودشان را که در دنیای واقعی با آن صدا زده میشوند را دارند.
چگونه فرابُعد جدید در طول فصل دوم نمایش داده شده است؟
وجود کاراکتر متناوب بریت مارلینگ در بُعد دیگر از ابتدای اولین قسمت فصل دو به میان آمده بود. زمانی که کریم، فولا (Zendaya) را در قسمت اول ملاقات میکند، فولا به کریم میگوید که بازی در نقاط مشخصی «در زندگی واقعی» جریان پیدا میکند.
این اتفاقیست که در بُعد سان فرانسیسکو برای میشل (Ian Alexander) میافتد. او با موفقیت به پنجره گلدیس خانه میرسد و به باور ما او به بدن Ian در بُعد لندن منتقل میشود.
التبه ما نیز قبل از آخرین قسمت نگاه کوتاهی به بعد سوم داشتهایم، و آن هم زمانی بود که در قسمت چهارم، شب دیرین (اختاپوس) OA را خفه کرد و او را به یک تجربه نزدیک به مرگ جدید فرستاد.
در آینده، نمیدونی که کی هستی. ذات راستینت رو فراموش میکنی. میخوام بفرستمت اونجا، به لحظهای که میتونی به خودت چهرهی واقعیت رو نشون بدی. هستی خالصت، و بازگشتن به ماموریتت.
شب دیرین
سپس OA لحظهای را دید که سوار بر یک هواپیما است، در اینجا نسبت ابعاد تصویر تغییر میکند (نوارهای سیاه بالا و پایین مانیتور مقداری عریضتر شدند). کیفیت تصویر نیز تغییر میکند و کمی حالت قدیمی، همراه با تاری و عدم وضوح میگیرد. در این تجربه نزدیک به مرگ، اواِی در داخل یک هواپیما راه میرود و پشت سر زنی با موهای بلوند کوتاه شده میایستد.
گرچه OA (و بینندهها) نتوانستند در آن موقع چهره را شناسایی کنند، اما او در حال نگاه کردن به خودش در بعد سوم بود، جاییکه بریت بهعنوان یک بازیگر نقش OA را بازی میکند. این دقیقا معنای حرف شب دیرین (اختاپوس) بود که گفت OA «ذات راستین خودش را فراموش میکند».
ما از جایی میفهمیم که این همان بعد است که نسبت ابعاد سریال و کیفیت تصویر با صحنههای پایانی فصل دوم مطابقت دارد. تغییر نسبت ابعاد جایی به وضوح به نمایش در میآید که در قسمت آخر، صحنهها بین Ian (میشل/باک) و کریم کات میخورد. با دقت به ویدیوی پایین نگاه کنید.
سرنخ دیگری درباره این بُعد از تجربه نزدیک به مرگ اسکات میآید.
همانطور که هپ در قسمت پایانی توضیح داد، بُعد سوم جاییست که تجربه نزدیک به مرگ اسکات رخ داده است. توضیح این مورد را در قسمت هفتم فصل دو شنیدیم، اما آنجا و در آن زمان، زمینهی مناسبی برای فهم ماجرا نبود.
همهجا نور بود، ما توی یه انبار بودیم، من اواِی رو دیدم، اون بود و اون نبود… و هپ اون رو اواِی صدا نکرد. صداش کرد… “برین” یا همچین چیزی. بهش یه چیزی گفت و اون خندید و بوسیدش، انگار که زوج بودن. بالا سرشون دوربین بود. هپ با یکی تماس گرفت ولی صداش یه طور دیگه بود. با لهجهی… بریتانیایی حرف زد.
اسکات
معمای نهایی توسط الودی مطرح شد، آن هم زمانی که با پیام یا راهنماییاش به سراغ OA آمد. بعد از توضیح دادن به OA که او در اکو یا پژواک دائمیای است که هپ در ارتباط با اوست، OA از الودی در مورد نحوه خارج شدن از آن الگو سوال میکند.
رفتن از یک اِکو خیلی خطرناکه. میتونی خودت رو وسط زندگیای پیدا بکنی که کاملاً واست ناشناختهست. خودت رو داغون میکنی. لازم به ذکر نیست که، تو و هومر ممکنه همدیگه رو در بُعدی خارج از اِکو نشناسید. تو هپ رو لازم داری.
الودی
آن «زندگی کاملا ناشناخته» در واقع همانیست که OA در آنجا بازیگری در نقش OA است، که در نتیجه باعث ایجاد مانع روانیای بین خودآگاه OA و بریت میشود.
در نتیجه اتفاقات رخ داده، در فصل سوم منتظر چه باشیم
اگر فصل سومی وجود داشته باشد، داستان اصلی بر روی تلفیق OA و بریت تمرکز خواهد داشت. برای اینکار به کمک Crestwood Five نیاز دارد.
بعد از انجام حرکات ما فقط استیو را دیدیم که به زمین میافتد و سپس در بعد سوم ظاهر میشود. اما امکان سفر دیگر افراد نیز محتمل است. اواِی به هومر گفت که به دنبال او بیاید، بنابراین او نیز ممکن است جایی در بعد سوم باشد.
بهترین حدس ما این است که Crestwood Five کسانی خواهند بود که به هومر و اواِی کمک میکند تا خودشان را به یاد بیاورند و یک بار دیگر از دست هپ فرار کنند.
قسمت پنجم فصل دو را بیاد دارید وقتی که OA خود را در میان ریشههای درختانی دید که در حال صحبت کردن با او بودند؟
شخصی که در پِِی تصاحب توئه، چیز قدرتمندی رو کشف میکنه. برای نابود کردن ایمانت به خودت ازش استفاده میکنه، تا برای زنده موندن بهش نیاز پیدا کنی. تنها راه برای احیا اینه که یه قبیله تشکیل بدی.
درختان
من تنها هستم. میتونم به تنهایی انجامش بدم.
OA
نه، فرزندم. هیچ درختی تنها توی جنگل زنده نمیمونه. ،وقتی یک درخت رنجور میشه همگیِ ما قوت میفرستیم، چون که اگر یه درخت بمیره، تاج پوشه شکسته میشه. بعد همگی از آب و هوا و همهگیریهایی که از راه میرسه رنج میکشیم. به تنهایی زنده نمیمونی.
درختان
در اینجا درختها به اواِی گفتند که «آنها در حال آمدن هستند»، که احتمالا به Crestwood Five اشاره داره. به همین دلیل آنها در کلینیک ترژر آیلند دور هم جمع میشوند و باز هم به همین دلیل ما باور داریم که همه آنها به بعد سوم در لندن سفر کردهاند. همانطور که درختها گفتند، کمک آنها به اواِی برای کشف دوباره هویتش و بازیابی خود، منطقیست.
اما مورد دیگری که صحنه هواپیما است، قطع به یقین مهم خواهد بود.
همانطور که قبلا اشاره کردیم، شب دیرین (اختاپوس) به OA گفت: “میخوام بفرستمت اونجا، به لحظهای که میتونی به خودت چهرهی واقعیت رو نشون بدی. هستی خالصت، و بازگشتن به ماموریتت”.
بسیار محتمل است که در فصل سوم (اگر نتفلیکس سریال را تمدید کند)، بار دیگر این لحظه را از نگاه بریت خواهیم دید. درست مانند تجربه نزدیک به مرگ هومر که در فصل دوم در کلینیک ترژر آیلند دیدیم.
خلبانی که در حال صحبت در هواپیماست لهجه بریتانیایی دارد. این مورد همراه با موقعیت لندن از بُعد سوم، بیانگر این احتمال است که این هواپیما از فرودگاه هیترو لندن (Heathrow Airport) به پرواز در آمده است.
ارتباط آن را حدس بزنید؟ BA411: کد پروازی که کریم در قسمت اول فصل دوم برای حل پازل استفاده میکند.
با یک جستجوی سریع در گوگل، میبینید که کد BA411 برای پرواز هواپیمایی بریتانیا است که در سال ۲۰۱۶ ثبت شده و مبدا و مقصد ان از بلژیک به لندن بوده است.
اکثر رخدادهای The OA در سال ۲۰۱۶ به وقوع پیوسته است، یعنی همان سالی که این هواپیما در دنیا و زندگی واقعی پرواز کرده و به زمین نشسته.
با اطلاعاتی که در مورد اکو یا پژواک در ابعاد میدانیم، و خانه قایقی کریم که در بُعد لندن جزیی از دکور صحنه بود، احتمال این وجود دارد که نسخهی جدیدی از کریم نیز در این محیط جدید وجود داشته باشد. همچنین احتمال پژواک پیدا کردن دیگر کاراکترها نیز وجود دارد.
زمانی که بریت بر روی زمین میافتد، زنی در کنار او قرار میگیرد. این زن در تیتراژ به عنوان مجری طرح با بازی Jane Wall قرار گرفته است. تقریبا مطمئن هستیم که این شخصیت (Wall) را در قسمتهای قبلی دیدهایم و او کسی نیست جز کمک دست Mo (دوست حامله و هکر کریم).
بهطور واضح فصل دوم سریال The OA پیش از آنکه پاسخگو باشد، باعث ایجاد شدن سوالات بیشماری شده است، اما قطعا طرفداران سریال از فصل دوم رضایت بیشتری داشتهاند. اکنون میدانیم که OA آن کتابهای آمازون را در بعد اول برای سرهم کردن داستانش نخریده بود، و اینکه درک واضحتری از قوانین سفر بین ابعادی داریم.
آنچه که در آینده در سریال رخ میدهد کسی جز Brit Marling و Zal Batmanglij نمیداند. اما طبق گفتههای خالقان سریال این را میدانیم که احتمال وجود ۵ فصل برای این سریال خواهد بود که طرفداران را به سفر غیر قابل پیشبینی در ماورای خیال خواهد برد.