پیشرفت امروز بشر مرهون ذهنهای خلاقی است که تصورات خود را خلق کردند و با مطالعات و تحقیقات شبانهروزی به آنچه که امروزه به عنوان علم میشناسیم، دست یافتند. یکی از معروفترین دانشمندانی که تخیل خود را نقطه اتکا اقداماتش قرار داد، [نیکولا تسلا] است. بی شک فعالان حوزه برق بهتر از هرکسی اهمیت کارهای تسلا را درک میکنند و امروزه تقریبا همه ی انسانها با بسیاری از چیزهایی که تسلا زمانی در تخیل و تصور خود داشته است، زندگی میکنند. موضوعی که تسلا را از سایر دانشمندان متمایز میکند عملکرد منحصر به فرد او در مواجهه با یک ایده است که آن را اینگونه توضیح داده است: [روش من متفاوت است، من هیچ عجله ای برای ورود به حوزه کاری ندارم. هنگامی که یک ایده جدید به ذهنم میرسد، در تخیل خود شروع به ساختن آن میکنم و دستگاه را در ذهنم راهاندازی و تکمیل میکنم هنگامی که اختراع خود را به پایان رساندم و از هرگونه تکمیل کردن آن فارغ شدم و هیچ ایراد و اشکالی در آن ندیدم، آنگاه است که آن را به مغز خود ارایه میدهم تا محصول نهایی را به انجام برسانم]. تسلا بنیانگذار فناوری هایی است که به اختراع ریموت کنترل، لامپهای فلورسنت و نئون، انتقال بیسیم اطلاعات، کامپیوتر، تلفن همراه هوشمند، لیزر، اشعه ایکس، علم رباتیک و… منجر شد و مهمترین دستاورد تسلا جریان برق متناوب )AC )است. او همچنین نخستین نیروگاه برق آبی جهان را در آبشار نیاگارا احداث کرد.

از جریان تا نیگارا
در سال ۱۸۹۳ میلادی، تسلا توانست با ارایه تئوری جریان متناوب )AC ،)طرح پیشنهادی جریان مستقیم (DC (از سوی توماس ادیسون را که برای روشنایی بنای یادبود نمایشگاه جهانی کلمبیا در شهر شیکاگو ارایه شده بود، شکست دهد. این شکست نه تنها به رویداد جهانی و به نقطه عطفی در [جنگ جریانها] بدل شد بلکه باعث شد تا تسلا بتواند بزرگترین رویای خود برای مهار نیروی آبشار نیاگارا، را محقق کند و گفتنی است او در حالی نظریات برق جریان متناوب چند فازی خود را تکمیل کرد که در کانالها برای ادیسون بیل میزد!! پس از آنکه تسلا توانست در قرارداد آبشار نیاگارا پیروز شود، اگرچه بیشتر حامیان او، نسبت به عملکرد موفق ماشینهای هیدرولیک تسلا تردید داشتند اما تسلا در این باره مطمئن بود. در نهایت، در نیمه شب ۱۶ نوامبر ۱۸۹۶ که سوییچ ژنراتور برق هیدرولیک زده شد، ۳۴ کیلومتر آن طرف تر یعنی در شهر بوفالوی ایالت نیویورک چراغها روشن شد. طی تنها چند سال، برد پست برق نیاگارا تا ۶۴۴ کیلومتر آن طرف‌تر یعنی تا شهر نیویورک افزایش یافت و بدین ترتیب رویای نوجوانی تسلا محقق شد.

اشعه‌ی مرگ
او در طول زندگی خود اختراعات و طرحهای زیادی را به جهان ارائه کرد که بسیاری از آنها برای مردم و در اساس برای آن زمان، قابل ارائه نبود. در واقع بخشی از ایده‌های تسلا خطرناک و رعب آور بودند مانند اشعه مرگ، این اشعه در اصل به عنوان شتابدهندهای برای ذرات عمل میکرد که میتوانست دستهای از ذرات با انرژی بالا را تا فاصلهی ۴۰۰ کیلومتری پرتاب کند. او مدعی بود که این دستگاه میتواند موتورها را ذوب کرده و هرگونه هواپیمایی را منهدم سازد و پدافند هوایی نامحدودی را ایجاد کند با این حال او به شدت مخالف جنگ بود و تلاش بسیاری برای ساخت [اشعهی مرگ] و جلوگیری از وقوع آن به خرج داد.

دنیای بی‌سیم
تسلا همچنین سالهای زیادی را بر روی اختراع سیستمی برای انتقال بیسیم صدا، تصویر و تصاویر متحرک صرف کرد. او به راستی یک آینده نگر و در حقیقت پدر رادیو، تلفن، تلفنهای همراه و تلویزیون بود. مارک سایفر، مولف زندگینامه نیکولا تسلا در این‌باره میگوید: [تمامی سیستمهای ارتباطی کنونی بر اساس سیستم تسلا پایهگذاری شده است]. با اینکه تسلا پدر جریان متناوب AC است، اما همواره رویای دنیایی که به صورت بی‌سیم انرژی خود را تامین میکند را در سر میپروراند. برای عملی کردن این رویا، او پیشنهاد ساخت سیستم بیسیم جهانی را داد، که در آن برج تسلا انرژی و الکتریسیته را به صورت بیسیم به کل دنیا مخابره میکرد. او وی عملی کردن رویای خود را با ساخت برج [واردنکلیف] در نیویورک آغاز کرد، اما وقتی تامین کننده ی مالی آن از هدف تسلا برای ارسال انرژی به صورت بیسیم به جای استفاده از آن برای ارتباطات راه دور مطلع شد، حمایت مالی خود را قطع کرد. این اتفاق قدم آخر او برای عملی کردن سیستم بیسیم جهانی تسلا بود و مانند دو اختراع دیگر او یعنی کویل تسلا و مخابرهکنندهی مغناطیسی بدون استفاده ماند. اگر روش تسلا عملی میشد تنها وسیله‌ای که مردم برای دریافت الکتریسیته‌ی رایگان و نامحدود نیاز داشتند، یک آنتن ساده بود. سیستم کاملا تجدیدپذیر بود و هیچ‌گونه زیان زیست محیطی یا تاثیر منفی بر سلامتی افراد جامعه نداشت. عملی شدن این ایده وابستگی زیادی به دولت آمریکا و سرمایه گذاران آن داشت، اما به نظر میرسید که سرمایهگذاران تمایلی به عملی کردن ایده ای که برای آنها سودی به ارمغان نیاورد، نداشتند. با شروع جنگ جهانی دوم طبیعی بود که دولت علاقهی خود به برج تسلا و رویای عظیم او را از دست بدهد. برج او خیلی سریع تخریب شد و لوازم مصرفی در آن، در جنگ مورد استفاده قرار گرفت. با این وجود به تازگی گروهی از محققان در MIT توانستهاند ایده ی تسلا را با روشن کردن بیسیم لامپی از فاصلهی دو متری، به اثبات برسانند سعی در اثبات عملی بودن این ایدهی خود با استفاده از کویل تسلا، که با فاصله ای چند سانتیمتری میتوانست لامپ کوچکی را روشن کند، داشت.

واقعیت یا توهم
نیکولا تسلا ابداعات زیادی برای بهبود شرایط زندگی بر روی زمین داشت، اما یکی دیگر از تلاشهای او ساخت وسیله ای برای ایجاد ارتباط با موجودات غیر زمینی بود. تسلا مدعی بود که در موارد مختلف توانسته است با موجوداتی غیر عادی ارتباط برقرار کند، اما این ادعای او هیچوقت به اثبات نرسید. او ادعا میکرد زمانی که در آزمایشگاه خود در کولورادو مشغول کار بود، صداهایی عجیب میشنید که مانند آن را قبلتر جایی بر روی زمین نشنیده بود. او این صداهای کلیک مانند را در حال کار بر روی مخابره کننده‌ی مغناطیسی خود شنیده بود. کلیک ها به صورت واضح و در دسته های یک تا چهار عددی منتقل می‌شدند، که شباهت زیادی به کدهای مورس داشتند. ابداع دیگر او در این مورد [اوسیلوسکوپ ماورای ابعاد] بود و اینگونه عمل میکرد که امواج کیهانی با انرژی آزاد را دریافت و آنها را به انرژی قابل استفاده برای انسانها تبدیل میکرد. این وسیله میتوانست انرژی را به هر نقطه از جهان بدون توجه به فاصلهی آن، انتقال دهد. متاسفانه کسی ادعای تسلا مبنی بر ایجاد ارتباط با موجودات غیر زمینی را به دلیل نداشتن مدارک قانع کننده، باور نکرد اما وی از پافشاری بر موضع خود دست برنداشت. تسلا همچنین امیدوار بود که با فرستنده‌های عظیمی که روی سطح زمین قرار میدهد، بتواند وجود موجودات زنده در مریخ را به اثبات برساند. در نتیجهی همین ادعاهای تسلا اغلب او را دانشمندی دیوانه خطاب میکردند.

آتش سرد
دیگر ایدهی رویایی تسلا، یعنی آتش سرد، استفاده از صابون و آب را برای همیشه در حمام ریشه کن میکرد. همه میدانند که آب و الکتریسیته با هم مخلوط نمی‌شوند، اما اینگونه که به‌نظر میرسد، الکتریسیته و ِجرم روی بدن، ناسازگاری بیشتری نسبت به آب و ِجرم روی بدن دارند. در یک عمل نامتعارف بهنام آتش سرد، جریان الکتریسیته‌ای با ولتاژ ۲/۵ میلیون ولت که دایما در حال تناوب بود، انرژی خود را به بدن انسانی که بر روی صفحه‌ای فلزی ایستاده است، منتقل میکرد. تصور این صحنه خود بسیار شگفت انگیز است. فردی در بین آتش میلیونها ولت الکتریسیته محاصره شده و رعدهای الکتریسیته او را در بر گرفته اند. این روش با توجه به رسانا بودن بدن انسان به نظر عملی است و حتی میتواند تمیزی بهتری نسبت به صابون و آب را به ارمغان آورد. تسلا مدعی بود که اختراع او نه تنها برای تمیزتر شدن بلکه برای مصارف دارویی نیز کاربرد دارد. تنها کار لازم این بود که فرد روی صفحه ای فلزی قرار بگیرد تا تمام چرک و جرم روی بدن او پاک شود و حس بینظیری به شخص منتقل کند. همچنین این وسیله میتوانست فرد را در سردترین شرایط گرم نگه دارد و حتی بعد از هر استفاده مقدار قابل توجهی اوزون تولید کند. برخلاف مزایای واضحی که این وسیله داشت، به دلیل هزینه‌ی بالا و خطرات زیادی که تحمیل میکرد، مانند بسیاری دیگر از ابداعات تسلا مورد توجه قرار نگرفت.

راه تسلا
علم امروز نه تنها در ادامه اقدامات تسلا گام برمیدارد که در مواقع بسیاری از بازنگری به ایدههای او برای دستیابی به یک سیستم انرژی آزاد طبیعی و نجات محیط زیست و تجدید حیات بهره مند میشود. شگفتی ذهن تسلا به قدری خارق العاده است که سینماگران را وادار کرده تا از شخصیت او در فیلمهای علمی- تخیلی خود استفاده کنند و اقدامات او را به صورت پشت پردهای از اتفاقات ماورایی در این نمایشها به تصویر بکشند، در واقع تسلا هم شعبده بازی بود که هر بار کلاه از سر برمیداشت چیزی فرای تصور از درون کلاه بیرون میجست و آن یک ایدهی صد درصد عملی بود، متاسفانه بسیاری از تحقیقات تسلا بر اثر آتش سوزی آزمایشگاهش از بین رفتند. تسلا تئوریها و ایده های بسیاری داشت که با توجه به ذهن و عملکرد این نابغه امید اجرایی بودن آن وجود داشت، اما به دلیل عدم حمایت مالی بسیاری از آنها متوقف و یا در حد یک تئوری باقی ماندند. جای بسی تاسف است که ایدههای افرادی مانند تسلا در زیر خروارها خاک مدفون است، ایده هایی که علم امروز عملی کردن بخشی از آنها را جشن میگیرد.

سخنی از تسلا:

ما به دنبال احساسات جدید هستیم اما خیلی زود نسبت به آن بیتفاوت میشویم، شگفتیهای دیروز رخدادهای معمول امروز هستند.

این نوشته اولین بار در ماهنامه تخصصی مهندسی برق منتشر شده است.