بزرگترین چالش برای یک شکارچی خون‌آشام رساندن نور خورشید به لانه خون‌آشام است. شما مخفیانه از غار یک خون‌آشام پایین رفته‌اید، و در راه چندین آینه کار گذاشته‌اید. وقتی خورشید در آسمان زاویه درستی می‌گیرد، پرتو متمرکزی از نور در آینه‌ها کمانه کرده، به توزیع‌کننده شما برخورد می‌کند، و اتاق بزرگی که خون‌آشام‌ها در آن خواب هستند را روشن می‌کند.

آخرین آینه را کار می‌گذارید و یواشکی خودتان را به دری در گوشه اتاق بزرگ می‌رسانید. توزیع‌کننده باید خوب نصب شود، اما تمام دیوارها پر از تابوت هستند، که جرئت ندارید بهشان دست بزنید. تنها جاهای خالی در سه گوشه دیگر اتاق هستند.

نور از گوشه جنوب غربی با زاویه ۴۵ درجه وارد می‌شود و دیوارهای کاملا صیقلی آن را منعکس می‌کنند تا اینکه به یکی از سه گوشه دیگر برخورد کند. اما به کدام گوشه می‌خورد؟ می‌دانید که اتاق مستطیلی به عرض ۴۹ متر و طول ۷۸ متر است.

احتمالا می‌توانید جواب را با کشیدن یک نمونه از اتاق و دنبال کردن مسیر نور پیدا کنید، اما خورشید در چند دقیقه به نقطه مورد نظر خواهد رسید، و وقتی برای تلف کردن ندارید. خوشبختانه، راه دیگری هم برای حل این معما هست که هم ساده و هم هوشمندانه است.

پس باید در کدام گوشه توزیع‌کننده را کار بگذارید تا لانه خون‌آشام‌ها را پر از نور کند؟

این معما را می‌توانید با آزمایش اتاق‌های کوچک‌تر حل کنید، و الگوهای بسیار جالبی پیدا خواهید کرد. اما بینشی هست که راز این معما را زود آشکار می‌کند.

بیایید اتاق را روی یک مختصات شبکه‌ای بکشیم، و گوشه جنوب غربی را در نقطه (۰و۰) قرار دهیم. نور از گوشه‌هایی از شبکه‌ها عبور می‌کند که مختصاتشان دو عدد زوج یا دو عدد فرد باشد. این حتی بعد از برخورد با یک یا چند دیوار هم صحیح است. راه دیگر فکر کردن درباره این چنین است: از آنجایی که نور با زاویه ۴۵ درجه حرکت می‌کند، همواره روی قطر مربع‌های به طول واحد حرکت می‌کند. با جلو رفتن به اندازه ۱ واحد افقی، مختصات x از زوج به فرد یا برعکس تبدیل می‌شود. با جلو رفتن به اندازه ۱ واحد عمودی، مختصات y از زوج به فرد یا برعکس تبدیل می‌شود. حرکت قطری – که نور اینجا دارد – هر دو را همزمان انجام می‌دهد، پس مختصات هر نقطه‌ای که نور از آن عبور می‌کند باید هر دو زوج یا هر دو فرد باشد. این مشاهده قدرتمندتر از آن است که به نظر می‌رسد. به طور خاص، راهی داریم برای شناختن نوع نقطه‌هایی که نور هرگز از آنها عبور نمی‌کند. اگر یک مختصات زوج و دیگری فرد باشد، نور از آن نخواهد گذشت. این یعنی به دو گوشه بالای اتاق نمی‌خورد، چون آن دو نقطه یک مختصات زوج و یک مختصات فرد دارند. گوشه جنوب شرقی تنها گزینه برای نصب توزیع‌کننده است.

و البته، وقتی پرتوی ارزشمند نور خورشید وارد تالار می‌شود، بین دیوارها حرکت می‌کند و به گوشه جنوب شرقی می‌خورد، درست وسط خال. خون‌آشام‌ها متوجه حمله می‌شوند، از تابوت‌هایشان بیرون می‌پرند و در نور به غبار تبدیل می‌شوند. عواقب این آزمایش خیلی زیاد بود، اما شما سربلند بیرون آمدید.