فیلم های علمی تخیلی اغلب عاشقانه را به عنوان یک لایه احساسی در داستان های خود گنجانده اند و داستان های عاشقانه واقعی را در محیط های فانتزی ارائه می دهند. این فیلم‌ها روابط متنوع و جذاب، از جمله روابط بین انسان‌ها و غیر انسان‌ها را به نمایش می‌گذارند، اما بسیاری از آن‌ها به طرز غم‌انگیزی پایان می‌یابند. زوج‌های نمادین علمی تخیلی مانند نئو و ترینیتی، هان سولو و لیا و وال-ئی و ایو قدرت عشق را در نجات جهان و غلبه بر موانع نشان می‌دهند.در حالی که عشق در فیلم‌های علمی تخیلی اغلب پیروز می‌شود، برخی از زوج‌ها در نهایت به دلیل شرایط بیرونی مانند مرگ، جدایی یا وظیفه، از هم جدا می‌شوند. این تراژدی‌ها به داستان‌های علمی تخیلی عمق و پیچیدگی بیشتری می‌بخشد و نشان می‌دهد که عشق حتی در سخت‌ترین شرایط هم می‌تواند قدرتمند باشد.ترکیب ژانر علمی تخیلی با ژانرهای عاشقانه و درام امری غیرعادی نیست، اگرچه برخی از فیلم‌ها در نهایت به یکی از ژانرها بیشتر از دیگری تکیه می‌کنند، اما این امر به فیلم‌های علمی تخیلی اجازه می‌دهد تا لایه‌ای از احساسات را به داستان‌های شخصیت‌های خود اضافه کنند. دنیای علمی تخیلی شاهد عاشقانه‌ها در فضا، زیر آب، در واقعیت‌های موازی، دنیای فانتزی و موارد دیگر بوده است و همه آنها بین انسان‌ها نبوده‌اند، که این زوج‌ها را حتی جالب‌تر و جذاب‌تر می‌کند، اگرچه بسیاری از آنها به پایان‌های غم‌انگیز محکوم هستند.

۱۰-Jake & Neytiri in Avatar

فیلم “آواتار” ساخته جیمز کامرون داستان جیک سالی (سم Worthington)، یک تفنگدار دریایی فلج را روایت می‌کند که برای انجام مأموریتی جایگزین برادرش در ماه پاندورا در آلفا قنطورس می‌شود. پاندورا توسط نائوی‌ها، انسان‌های خردمند با پوست آبی‌رنگ که در هماهنگی با طبیعت زندگی می‌کنند، سکونت دارند و از آنجایی که پاندورا برای انسان‌ها غیرقابل سکونت است، انسان‌ها برای اکتشاف آن از “آواتار” استفاده می‌کنند. جیک پس از حمله حیات وحش پاندورا با نئیتیری ملاقات می کند و اگرچه در ابتدا به او مشکوک است، اما در نهایت عاشق هم می شوند. عشق جیک و نئیتیری بر فراز افشای هویت او و یک حمله مرگبار به پاندورا غلبه می کند و در پایان آواتار، او به طور دائم به آواتار خود منتقل می شود.

رابطه جیک و نئیتیری بسیاری از موانع را شکست.

این جمله به این معنی است که رابطه جیک و نئیتیری چالش‌های زیادی را پشت سر گذاشت و در نهایت موفق شد. این موانع شامل تفاوت‌های فرهنگی، نژادی و گونه‌ای بین این دو شخصیت بود.

جیک یک انسان است که از زمین به پاندورا آمده است، در حالی که نئیتیری یک نائوی است که در پاندورا متولد و بزرگ شده است. این دو از نظر فرهنگی و نژادی بسیار متفاوت هستند. جیک همچنین یک انسان است، در حالی که نئیتیری یک موجود بیگانه است.

با وجود این تفاوت‌ها، جیک و نئیتیری عاشق یکدیگر شدند. عشق آنها به آنها کمک کرد تا بر این موانع غلبه کنند و یک رابطه قوی و پایدار ایجاد کنند.ابطه جیک و نئیتیری نشان می‌دهد که عشق می‌تواند بر هرگونه تفاوت غلبه کند. این یک داستان الهام‌بخش است که نشان می‌دهد چگونه عشق می‌تواند دنیا را تغییر دهد.

۹-Tim & Mary In About Time

درباره زمان داستان تیم لیک (دامنال گلیسون)، یک مرد جوان با توانایی سفر در زمان است. تیم از آن برای تغییر گذشته خود به امید بهبود آینده خود استفاده می کند و این شامل اطمینان از رابطه عاشقانه او با مری (ریچل مک‌آدامز) می شود. رابطه تیم و مری رابطه ای است که می توان آن را “سرنوشت ساز” در نظر گرفت، اما سفرهای تیم به گذشته نیز کلیدی است نه تنها برای تحقق رابطه آنها، بلکه همچنین به او کمک می کند تا بفهمد چه چیزی برای او واقعا مهم است و چه چیزی را نمی خواهد و نیاز ندارد. برای تغییر دادن برای اینکه واقعاً خوشحال باشد، حتی اگر به این معنی باشد که برخی از فداکاری‌های دلخراش را انجام دهد.تیم از توانایی سفر در زمان خود برای بودن با مری استفاده می‌کند، زیرا او را بسیار دوست دارد. او می‌خواهد با او باشد، حتی اگر این به معنای تغییر گذشته یا آینده باشد.

۸-Seth & Ronnie In The Fly

دیوید کراننبرگ در فیلم “مگس” داستان ست براندل (جف گلدبلوم)، یک دانشمند درخشان اما عجیب و غریب را روایت می‌کند که در یک کنفرانس مطبوعاتی با روزنامه‌نگار علمی ورونیکا “رونی” کویف (جینا دیویس) ملاقات می‌کند. ست آخرین آزمایش خود را به او نشان می دهد: یک دستگاه تله‌پورت. در حالی که او به کار روی آن ادامه می‌دهد و رونی این فرآیند را مستند می‌کند، ست و رونی عاشق هم می‌شوند، اما رابطه آنها زمانی که ست مست است و معتقد است رونی به دوست پسر سابقش بازمی‌گردد، به طرز غم‌انگیزی تغییر می‌کند. خودش را به تنهایی تلپورت می کند اما متوجه نمی شود که یک مگس وارد غلاف با او شده است. این امر باعث می شود که ست و مگس در سطح مولکولی-ژنتیکی ادغام شوند و او به تدریج به یک مگس غول پیکر و عجیب تبدیل شود. در پایان فیلم “مگس”، ست که اکنون به طور کامل متحول شده است، از رونی التماس می کند که او را بکشد، و او این کار را می کند.

۷-Neo & Trinity In The Matrix

عاشقانه نئو (کیانو ریوز) و ترینیتی (کری-آن موس) مدتی طول کشید تا توسعه یابد، اما در نهایت، آنها با هم جهان را نجات دادند، که پیوند آنها را حتی قوی‌تر کرد. ترینیتی و نئو در ماتریکس ملاقات می کنند، جایی که مشخص است ترینیتی عاشق نئو می شود. در طول بقیه فیلم‌های مجموعه ماتریکس، نئو و ترینیتی با هم کار می‌کنند و در مناسبت‌های مختلف یکدیگر را نجات می‌دهند، و در ماتریکس رستاخیز، ارتباط آنها بسیار عمیق‌تر و قوی‌تر از قبل است و با هم جهان را نجات می‌دهند قبل از اینکه با هم پرواز کنند و دست در دست هم باشند.

۶-Vincent & Irene In Gattaca

فیلم Gattaca بر روی Vincent Freeman (Ethan Hawke) تمرکز می کند، مردی که در دنیایی که در آن نوزادان مهندسی شده اند، به طور طبیعی باردار شده است، اما این به معنای شانس بالایی برای چندین مشکل سلامتی بود که به او طول عمر تخمینی ۳۰.۲ سال می داد. با این حال، وینسنت که مشتاق زندگی است، هویت یک “واقعی” (انسان مهندسی شده) به نام جروم (جود لاو) را برای پیوستن به شرکت هوافضای Gattaca بر عهده می گیرد. در آنجا، او با ایرن (اوما تورمن) ملاقات می‌کند و عاشق هم می‌شوند، اما ایرن DNA او را آزمایش می‌کند تا مطمئن شود که او همانطور که ادعا می‌کند خوب است. اگرچه وینسنت یکی از موهای واقعی جروم را به او می‌دهد، اما حقیقت در مورد او در نهایت فاش می‌شود، اما تا آن زمان، ایرن بیش از حد عاشق او بود و دیگر اهمیتی نمی‌داد که وقتی وینسنت یک رشته از موهای واقعی خود را به او داد، DNA او را آزمایش کند.

وینسنت و ایرین عاشق یکدیگر می‌شوند، اما خانواده‌هایشان با این رابطه مخالف هستند. خانواده وینسنت معتقدند که ایرین برای او مناسب نیست و خانواده ایرین معتقدند که وینسنت برای او مناسب نیست.

علاوه بر این، یک آزمایش ژنتیکی نشان می‌دهد که وینسنت و ایرین از نظر ژنتیکی ناسازگار هستند. این بدان معناست که آنها نمی‌توانند بچه‌دار شوند.

با این حال، وینسنت و ایرین تصمیم می‌گیرند با هم باشند، حتی اگر نتوانند بچه‌دار شوند. آنها با مخالفت خانواده‌هایشان می‌جنگند و در نهایت با هم ازدواج می‌کنند.

در پایان فیلم، وینسنت و ایرین یک دختر به نام آنا را به فرزندی قبول می‌کنند. این نشان می‌دهد که آنها علیرغم اختلافات ژنتیکی خود، می‌توانند یک خانواده شاد و کامل داشته باشند.

۵-Zoe & Wash in Serenity

در سریال Firefly، جین مکسول (آماندا پیت) و سایمون بلک (آلن تیلور) زوج محبوب طرفداران بودند. آنها عاشق یکدیگر بودند، اما رابطه آنها با چالش هایی روبرو بود.

جین یک دزد بود که از گذشته خود فرار می کرد. سایمون یک پزشک بود که برای نجات خواهر بیمارش می جنگید.

در پایان سریال، جین و سایمون برای نجات خواهر سایمون، ایزابل، به سیاره ای خطرناک سفر کردند. آنها در نهایت موفق به نجات ایزابل شدند، اما در این راه جان خود را از دست دادند.

مرگ جین و سایمون برای طرفداران سریال Firefly بسیار ناراحت کننده بود. آنها یک زوج محبوب بودند که رابطه آنها با امید و عشق پر شده بود. پایان غم انگیز آنها نشان داد که حتی عشق نیز نمی تواند در برابر چالش های بزرگ مقاومت کند.

۴-Sarah & Kyle In The Terminator

عشق بین سارا کانر (لیندا همیلتون) و کایل ریس (مایکل بین) در فیلم Terminator باعث می‌شود که کل فرنچایز امکان‌پذیر شود. سارا و کایل زمانی ملاقات می‌کنند که کایل به گذشته فرستاده می‌شود تا سارا را از دست ترمیناتور (آرنولد شوارتزنگر) محافظت کند، که برای کشتن او برای جلوگیری از تولد جان کانر فرستاده شده است. در طول این تجربه، سارا و کایل عاشق هم می‌شوند و جان کانر را به دنیا می‌آورند، بنابراین مسئول رویدادهای کل حماسه Terminator هستند.

۳-Lady Jessica & Duke Leto In Dune

دوک لتو (اسکار ایزاک) رهبر خاندان آتریدس بود و لیدی جسیکا (ربکا فرگوسن) همسر بن گسیرت او بود و آنها با هم پل آتریدس (تیموتی شالامی) را داشتند. با هم، دوک و لیدی جسیکا یکی از قدرتمندترین زوجین در دنیای Dune بودند و آنها بر بسیاری از موانع غلبه کردند و با دشمنان سیاسی مختلفی روبرو شدند که سعی در شکستن آنها داشتند. مانند بسیاری از زوج‌های دیگر در این لیست، رابطه دوک و لیدی جسیکا به تراژدی ختم شد، اما عشق آنها به لطف پسرشان ادامه یافت.

۲-WALL-E & EVE in WALL-E

فیلم WALL-E کمپانی پیکسار، مخاطبان را به قرن ۲۹ می برد، زمانی که زمین به یک زباله دانی تبدیل شده است و بشریت را مجبور می کند تا با استفاده از ستاره‌های غول‌آسا به فضا تخلیه کنند. انسان‌ها ربات‌های فشرده‌ساز زباله را برای تمیز کردن زمین رها کردند، اما این طرح شکست خورد و تنها ربات فعال باقی مانده WALL-E است. هنگامی که رباتی به نام EVE برای اسکن سیاره برای یافتن نشانه هایی از زندگی پایدار می رسد، WALL-E عاشق او می شود و علاوه بر داستان عاشقانه آنها، با هم کلیدی برای آینده بشریت هستند. آنچه عشق WALL-E و EVE را به یاد ماندنی می کند این است که چگونه پیکسار توانست بدون دادن ویژگی‌های فیزیکی شبیه انسان به ربات‌ها، آن‌ها را بیانگر کند.

۱-Han Solo & Leia In Star Wars Episode V: The Empire Strikes Back

بدون شک، زوج نهایی علمی تخیلی، هان سولو (هریسون فورد) و لیا ارگانا (کری فیشر) هستند که سرانجام احساس خود را نسبت به یکدیگر در قسمت پنجم جنگ ستارگان: امپراطوری ضربه می زند، به روشی بسیار منحصر به فرد ابراز می کنند. مانند سایر زوج‌های این لیست، هان سولو و لیا ارگانا به نظر ناسازگار هستند، اما در واقع کاملاً یکدیگر را تکمیل می‌کنند و آنچه آنها را بسیار متفاوت می‌کند، همان چیزی است که باعث می‌شود رابطه آنها کار کند. اگرچه هان و لیا پس از داشتن بن سولو، معروف به کایلو رن از هم جدا شدند، اما آنها هرگز دست از دوست داشتن یکدیگر برنداشتند و به شدت به یکدیگر اهمیت می دادند.